حمیدرضا ترقی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص لزوم گفتوگو در جامعه اظهار کرد: یکی از مسائلی که میتوانست در گذشته نیز نقش مؤثری در کاهش اختلافنظرها، نزدیکشدن دیدگاهها و تقویت نقاط مشترک بین جریانهای سیاسی باشد، گفتوگو بود.
وی افزود: نزدیک به بیش از سه دوره است که ما باشگاه گفتوگوی سیاسی را طراحی کردیم. ما جلسات متعددی را در تهران تحت عنوان باشگاه گفتوگوی سیاسی تشکیل دادیم و از جریانهای مختلف سیاسی دعوت کردیم که در آنجا حضور پیدا کنند و نقطهنظرات خود را پیرامون موضوعات مختلف ارائه دهند که این بخش به عنوان یکی از بخشهای حزب در حوزه دفتر یا مرکز سیاسی آن مورد توجه است.
این فعال سیاسی بیان کرد: حضور ما در مناظرات و گفتوگوهای طرفینی در دانشگاهها حاکی از این مساله است که سعی ما بر این بوده تا در زمینههای مختلف دیدگاههای خود را با گفتوگو مطرح کنیم و بتوانیم به نتایج مشترکی برسیم. تلاشی نیز در گذشته خانه احزاب صورت گرفته که موفق نبود و شکست خورد که رسیدن به قواعدی در رقابت سیاسی بود. اصول و چارچوب آن به امضای خانه احزاب سابق رسید اما تعدادی از افراد زیر امضای خود زدند و آنچه در آن گفتوگو و تعامل پیشبینی شده بود، ادامه پیدا نکرد.
کاهش تنشها
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی گفت: اعتقاد ما بر این بوده که گفتوگو نقش بسیار موثری در کاهش این تنشها و اختلافات دارد و میتواند از حرکت تشکلها و جریانهای سیاسی به سمت سیاه و سفید شدن در عرصه سیاسی و نفی یکدیگر جلوگیری کند؛ مشکلی که ما امروز به آن دچار هستیم.
وی افزود: از ابتدای انقلاب جریانهای مختلفی از قطار انقلاب پیاده شدند که علت آن نیز روشن شدن برخی از تکالیف و دوراهیها در مسیر انقلاب بود؛ یعنی زمانی که ما با رأی مردم نظام جمهوری اسلامی را نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد مطرح کردیم، افرادی که با نظام جمهوری مطلق و نیز افرادی که با جمهوری دموکراتیک موافق بودند از قطار پیاده شدند، راه را ادامه ندادند و با نظام و انقلاب درگیر شدند.
ترقی ادامه داد: امروز زمانی که در قانون اساسی جایگاه ولایت فقیه مشخص میشود، افرادی که اعتقاد نداشتند، راه خود را جدا کردند و در ادامه همانطور که نظام به سمت پیاده کردن اهداف و آرمانهای خود حرکت میکند و هر کدام از این آرمان ها نتیجه میدهد و استقرار پیدا میکند، ما با طیفی که مخالف این آرمانها هستند روبهرو میشویم که راه خود را از انقلاب جدا میکنند.
پیشنیاز گفتوگو
وی عنوان کرد: اصول اولیه گفتوگو این است که همه نظام، حمایت از آن، قانون اساسی، ساختار و قواعد سیاسی نظام و فصلالخطاب در نظام را بپذیریم. زمانی که فصلالخطاب را قبول نداشته باشیم و قواعد سیاسی نظام را زیر سوال ببریم، نمیتوان وارد گفتوگو شد. پیشنیاز گفتوگو در درجه اول، پذیرفتن قواعد سیاسی نظام، اصول و آرمانهای انقلاب، فصلالخطاب در نظام و پایبندی به قانون است. اگر این پیشنیازها را قبول نداشته باشیم و چارچوبی برای گفتوگو نباشد، نتیجهای حاصل نمیشود که همچون مذاکره آمریکا و دولت است.
ترقی تصریح کرد: زمانی که نتوانیم گفتوگو را در سطح مسئولین و عناصر با نفوذ در عرصه سیاسی کشور و افراد تأثیرگذار در افکار عمومی ایجاد کنیم، گفتوگو در جامعه و بدنه آن به طور طبیعی مشکل میشود؛ به این دلیل که با گفتوگو قصد دارند تا جنبه تنویر افکار عمومی، رشد و آگاهی سیاسی مردم و همگرایی ملی در جامعه پیرامون موضوعات مختلف را به وجود آورند که عامل اصلی در ایجاد این همگرایی یا جامعهپذیری، احزاب، عناصر مؤثر و تاثیرگذار و نخبگان جامعه هستند که حرف آنها در جامعه نفوذ دارد.
این فعال سیاسی افزود: اگر این احزاب نتوانند به چنین تفاهمی برسند، هر کدام در جامعه حرف خود را میزند و مردم نیز باید از بین این حرفها و مواضع، حرف درست را تشخیص دهند و انتخاب کنند. در هر دو روحانی، دانشگاهی و عناصر انقلابی سابقهدار وجود دارد، مردم چگونه تشخیص دهند که حق با کدام یکی است؟ اگر بخواهند شاخص یعنی مقام معظم رهبری را لحاظ کنند که کدام به ایشان نزدیکتر است، مشکل حل میشود اما اگر طرفین شاخص را قبول نداشته باشند و حرف خود را بزنند، گفتوگو در جامعه و رسیدن به جمعبندی دچار مشکل میشود.
دبیر حزب مؤتلفه اسلامی در خراسان رضوی بیان کرد: در عین حال علیرغم تمام این مسائل، جامعه ما بیش از این حرفها سیاسی بوده یعنی درجه سیاسی آن بالاست که این امر عوارضی دارد از جمله اینکه همه چیز را سیاسی میکند و دیگر هیچ موضوع اقتصادی و اجتماعی را نمیتوان در همان حوزه خودش حفظ کرد. این درجه از سیاست بالا موجب میشود که مردم در خصوص تمام مسائل تجزیه و تحلیل و نگرش داشته باشند. بخشی از اینکه این نگرش از کجا به ذهن آنها وارد میشود، ناشی از نقش مطبوعات داخلی و رسانهها بوده و مابقی در توسط شبکههای خارجی و ماهواره القا میشود.
وی ادامه داد: وقتی ذهن قابلیت پذیرش نگاههای سیاسی را داشت و همه چیز را پذیرفت، طبیعی است که سخت خواهد بود که با این فرد گفتوگویی متعادل و قانعکننده داشت. این موارد سبب میشود که سرگردانی سیاسی و بلاتکلیفی در جامعه زیاد شود، خطوط اصلی گم شوند و غباری که فتنه به آن نیاز دارد نیز فراهم شود.
باید بتوانیم گفتوگو را در جامعه نهادینه کنیم
ترقی خاطرنشان کرد: اگر ما بتوانیم این گفتوگوها را در داخل جامعه نهادینه کنیم، به گونهای که افراد موجهی که حرفشان در جامعه نفوذ داشته یا جریانهایی که نفوذ غالب در جامعه دارند بتوانند در جهت ارتقای بینش سیاسی و اعتقادی مردم و به موازات آن بینش فرهنگی مردم کار کنند، میتوانند این زمینه را فراهم کنند که مردم در تعاملات سیاسی و اقتصادی بین خود تحملشان نسبت به نظرات مختلف و مخالف افزایش پیدا کند و فردی را با نظر مخالف، کافر ندانند.
این فعال سیاسی اضافه کرد: از طرف دیگر آمادگی برای تعامل، بحث، مباحثه منطقی و جدال احسن در جامعه پدید میآید. در حال حاضر جدال احسن در جامعه وجود ندارد. زمانی که دو نفر با هم گفتوگو میکنند، ممکن است به پرخاش برسد و از فاز اعتدال و منش احسن خارج شوند به این دلیل که یا از نظر منطق و استدلال کم میآورند یا نمیتوانند نظر مخالف خود را تحمل کنند که این امر موجب تحقیر و انواع و اقسام روشهای دیگر میشود.
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی با بیان اینکه این زمینهسازی باید از بالا باشد، عنوان کرد: اگر بالا زمینه را فراهم کند، در بدنه بسیار راحت میتوان بستر گفتوگو را فراهم کرد، البته پیاده کردن این فضا در جوامع اهل علم و دانش بر عامه جامعه مقدم بوده به این دلیل که در این نوع جوامع تحمل افکار مخالف بیشتر است. باید از سطح نخبگانی شروع شود و بعد به عموم مردم برسد زیرا عموم مردم مقداری احساسی با مسائل برخورد میکنند و جامعه ما نیز به لحاظ فرهنگ عمومی احساسی است که در دانشگاه نیز این وضع دیده میشود، این فضا به جامعه نخبگانی کشور رسوخ کرده اما باید تلاش کرد که نخبگان به سمت منطقگرایی بروند و احساسی برخورد نکنند.
وی خاطرنشان کرد: جریانهای سیاسی که نسبت به افکار خود متعصب هستند، نمیخواهند غیر از آنچه میفهمند چیز دیگری وارد ذهنشان شود و حاضر به تعامل و کوتاه آمدن از روش خود نیستند. روش آنها این است که منطق و ذهنیت را وارد ذهن میکنند و جلوی آن را میگیرند.
ترقی تصریح کرد: در این صورت برای شنیدن حرف حق و افکار دیگران به فرد آزادی میدهیم که اگر این آزادی به فرد داده شود، شرایط بسیار متفاوت میشود. به محض اینکه اندیشههای دیگر وارد میشود و افکار دیگر اجازه ورود پیدا میکنند، فرد میتواند این افکار را بشنود و تجزیه و تحلیل کند. ذهن فرد تغییر پیدا کرده و ظرفیت او بالا میرود. زمانی که حرف دیگری را غیر از حرف خودش بشنود، احساس میکند که دیگر حق مطلق نیست.
این فعال سیاسی افزود: اصولا تعصب روی ذهنیت و افکار در غیر از چارچوب و اصول اصلی که اسلام و قرآن است، در دیگر موارد پسندیده نیست و باید ذهنها را آزاد کرد تا گفتوگو صورت گیرد. ذهنهای بسته برای گفتوگو مناسب نیست. گفتوگو زمانی امکانپذیر است که فرد به اصولی پایبند باشد و بعد خود را در معرض دیگران قرار دهد.
مانع اصلی شکلگیری گفتوگو
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی در خصوص موانع شکلگیری گفتوگو در جامعه گفت: مانع اصلی فرهنگی است؛ یعنی جامعه بیشتر به سمت فردگرایی گرایش دارد. متاسفانه فضای مجازی فردگرایی را تعمیق کرده و در اتوبوس، خانه و میهمانی شاهد هستیم که افراد درگیر موبایل خود بوده و هیچکدام تبادلنظر و گفتوگویی انجام نمیدهند. ما ابزارهایی را در کشور فراهم کردیم که این فاصله را تعمیق میکند و گفتوگو را به حداقل میرساند. ما برخی از سنتها را نیز در جامعه فراموش کردیم که باید آنها را احیا کنیم.
وی ادامه داد: اکنون در مجامع دیگر نیز دو حالت پیش آمده است. در مجامع مذهبی یک سخنران یکطرفه صحبت میکند اما در گذشته کانون بحث و انتقاددهی در مشهد داشتیم که جلسه پاسخ به سوالات و پرسش و پاسخ بود در حالی که اکنون یک جلسه هم وجود ندارد. منبرهای زیادی وجود دارد اما یک جلسه پرسش و پاسخ ندارند؛ این در حالی است که ما در گذشته مباحث زیادی در حوزه داشتیم.
ترقی بیان کرد: کار خوبی که شهید دیالمه در مشهد انجام داد، این بود که افراد را تمرین و آموزش میداد تا بتوانند راجع به موضوعات مختلف مباحثه کنند. اینکه افراد بتوانند مباحثه بادوام داشته باشند، کار بسیار مهمی است. ما در حال حاضر این وضعیت را در جامعه نداریم. در مجالس مذهبی نیز باید این امر را توسعه و گسترش داد. پرسش و پاسخها را زیاد کرد و مردم را به سوال کردن عادت داد. زمانی که به دانشجویان در دانشگاهها برای سوال کردن میدان میدهیم، سوالات آنها کلیشهای است و سوالی نیست که از ذهن خود فرد بیرون آمده و خود او دنبالش باشد. این نشان میدهد که ذهنها فعال نبوده و تاثیرپذیر هستند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه همه افراد نمیتوانند پاسخ درست و کاملی بدهند، عنوان کرد: سوالاتی وجود دارد که اگر افرادی که میخواهند پاسخ دهند، روی آن کار نکرده باشند و پاسخ قانعکننده نباشد، فرد را گمراه میکند که این امر بسیار مهم است. باید خود را به روز کرد و متناسب با نیاز روز پاسخ داد زیرا دیگر سوالات متعلق به 30 سال قبل نیست. علت درست پاسخگو نبودن این است که مطالعه برای پاسخگویی، پژوهش و تحقیق برای آن و فکر که اسلام به آن تاکید زیادی کرده، وجود ندارد. افرادی که صحبت میکنند، برای یک ساعت حرف زدن خود نیم ساعت فکر نمیکنند.
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی در خصوص اینکه چه چیزهایی در جامعه نیازمند گفتوگو است، تصریح کرد: اول این است که باید امید به آینده را در جامعه ایجاد کنیم. نظامی که به گفته ترامپ در حال فروپاشی است اما مقام معظم رهبری در نقطه مقابل برنامه 50 ساله ارائه میدهند. ما باید به این افق برسیم که نیازهای مردم را برآورده کرده و مردم را به آینده امیدوار کنیم، به گونهای که ذهنشان با مشکلاتی که دارند، مشغول نشود و آخوربین نباشند بلکه آخربین باشند.
وی اضافه کرد: در حال حاضر جامعه آخوربین شده زیرا میبیند که مشکلاتی دارد اما زمانی که افق را نگاه کند، متوجه میشود که از سربالایی هم عبور خواهد کرد و به آینده امیدوارکنندهای خواهد رسید. گفتوگوی اول جا انداختن این آینده و افق آینده کشور و نظام است که زمینه حرکت، تحرک، رشد، اعتماد به نفس و امید را در مردم افزایش میدهد، موجب تحرک شده و یاس و سرگردانی را از بین میبرد. زمانی که جامعه سرگردان باشد، هیچ کاری انجام نمیدهد. موضوع اول امید به آینده در جامعه است که باید مورد گفتوگو قرار بگیرد.
ترقی بیان کرد: نکته دوم این است که ناکارآمدیها را از اصل نظام تفکیک کنیم. هر فردی باید پاسخگوی مسئولیت خود باشد. اینکه ناکارآمدی را به حساب نظام بگذاریم، حرف غلطی است.
توقع حکومت اسلامی را از نظام جمهوری اسلامی داشتن غلط است
این فعال سیاسی با بیان اینکه جامعه باید بداند که توقع حکومت اسلامی را از نظام جمهوری اسلامی داشتن غلط است، عنوان کرد: این امر منطبق بر واقع نیست. رسیدن به اهداف نظام جمهوری اسلامی به فرآیند نیاز دارد. ما در نیمه راه هستیم و برخی توقع دارند که تمام وعدههایی که نظام جمهوری اسلامی داده، محقق شود.
وی ادامه داد: ما در این راه کند آمدیم و همراه مقام معظم رهبری نیامدیم. رهبری هزار کیلومتر جلوتر بوده و معطل مردم و جامعه مانده است. اگر جامعه همراه ایشان باشد، به این میزان عقب نخواهد بود. باید دقت کنیم که افق دید مقام معظم رهبری کجاست و مردم و حتی مسئولین کجا هستند؟ اکنون فاصله ما با رهبری بسیار زیاد بوده و توقع جامعه از نظام جمهوری اسلامی باید متناسب با جایگاه حال حاضر و انتخابی که کرده، باشد. نباید توقع انتهای آرمان و مسیر را در نصفه راه داشته باشیم.
ترقی گفت: اگر جامعه این موضوع را متوجه شود، احساس میکند که باید برای رسیدن به آن آرمانها بدود و نباید متوقف باشد. در نهایت اینکه هرچه مردم این نظام را بیشتر از خود بدانند، یعنی فاصلهای بین نظام و خودشان قائل نشوند و بدانند که خودشان بر سرنوشت خود حاکم هستند و نقش دارند، احساس میکنند که میزان مشارکتی که امروز ملت ایران در اداره کشور دارند، در هیچ کشوری وجود ندارد. مردم باید احساس یکپارچگی کنند؛ در نتیجه هر ضربهای که به نظام بخورد، احساس میکنند که به خودشان وارده شده و برعکس استحکامی به وجود میآید که شکستناپذیر میشود.
این فعال سیاسی عنوان کرد: همه افرادی که دلشان به حال رشد و پیشرفت کشور میسوزد، باید برای جامعهپذیری سیاسی بیشتر مردم بسیج شوند. به هر میزان که ما در تربیت و جامعهپذیری سیاسی مردم و در تربیت جامعه در طراز انقلاب اسلامی توفیق بیشتری پیدا کنیم، سرعت حرکت ما به سمت آرمانها بیشتر و تعامل، همبستگی و همگرایی اجتماعی برای رسیدن به آن هدف، قویتر و مستحکمتر خواهد شد؛ بنابراین همه باید در این زمینه تلاش کنیم.
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی تصریح کرد: افرادی که با تحلیلهای غلط و فلجکننده تصور میکنند که این انقلاب همچون دیدگاههای مادی غربی، انقلاب با دوامی نیست، باید در تحلیل خود تجدیدنظر کنند؛ این موارد را نپذیرند و خود را معطل این شرایط نکنند، بلکه در برابر هر نوع تحلیلی که موجب تضعیف حرکت نظام به سمت اهداف و آرمانهایش میشود، بایستند و بدانند که این نظام خط درستی را تاکنون طی کرده و در آینده نیز طی خواهد کرد.
وی اضافه کرد: ما افقی را که برای آینده انقلاب ترسیم شده، افقی دستیافتنی میدانیم و مشکلاتی هم که به وجود آمده، عمدتا ناشی از ناکارآمدیهای نیروهای خودمان است و نباید به دشمن و بیرون نسبت داد که این امر درست نبوده، البته سیاستهای دشمن بیتاثیر هم نیست اما کارآمدی نهفته در ذات بالقوه نیروهای انقلاب و نظام به گونهای است که میتواند از پس همه این مشکلات بربیاید ولو اینکه آنها برای جنگ اقتصادی 380 نفر را در اندیشکده متمرکز کردند و در این زمینه فکر میکنند اما ما 38 نفر را هم نداریم که فکر کنند، علی رغم تمام این موارد به این دلیل که آنها بر باطل هستند، قطعا موفقیتی از آن آنها نخواهد بود.
انتهای پیام