غفلت خاورشناسان از وحدت منبع الهی ادیان توحیدی
کد خبر: 3763020
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۲
در نشست «قصه‌های قرآن و خاورشناسان» مطرح شد:

غفلت خاورشناسان از وحدت منبع الهی ادیان توحیدی

گروه ادب ــ یک پژوهشگر علوم قرآن گفت: غفلت از وحدت منبع الهی ادیان توحیدی و تلقی وحی به مثابه تجربه شخصی پیامبر اکرم(ص) از جمله دلایلی است که سبب شده خاورشناسان درباره قصه‌های قرآن شبهاتی را بیان کنند.

غفلت از وحدت منبع الهی ادیان توحیدی از سوی خاورشناسانبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ دومین نشست از سلسله نشست‌های «آشنايی با پرورش‌های نوين و پژوهشگران جوان» با عنوان «خاورشناسان و قصه‌های قرآن»، عصر امروز، یکشنبه ۲۰ آبان‌ماه با حضور نصرت نيل‌ساز؛ نویسنده، مترجم و استادیار دانشگاه تربیت مدرس و صديقه ملک‌لو؛ نویسنده و پژوهشگر علوم قرآنی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

ملک‌لو در این نشست با اشاره به نگاه خاورشناسان و شبهه‌هایی که نسبت به قصه‌های قرآن مطرح می‌کنند، گفت: خاورشناسان از جمله نقدهایی که به قصه‌های قرآنی وارد می‌کنند، نقد وجود شخصیت‌های عهدینی و مضامین کتاب مقدس در قرآن است. آنها درواقع قرآن را تأثیرپذیرفته از کتاب مقدس می‌دانند، در حالی که با وجود تفاوت‌های زیادی که در چگونگی انعکاس موضوعات و قصه‌های پیامبران در قرآن و عهدین وجود دارد، تأثیرپذیری ‏قرآن از عهدین تصوری جاهلانه است؛ چرا که قرآن برخلاف کتاب مقدس، صفات و ویژگی‌های پیامبران را در نهایت ادب بیان کرده است.

وی افزود: نقد دیگر، اقتباس از اشعار عرب است، به این معنی که برخی از خاورشناسان وحیانی بودن قصه‌های قرآنی را انکار کرده‌اند و آن را اقتباس از اشعار عرب یعنی امیة بن ابی‌صلت، یکی از شاعران عرب می‌دانند، در حالی که نمی‌توان این ادعا را ثابت کرد و صرفاً به دلیل برخی تشابهات میان مطالب قصه‌های قرآن با اشعار امیة نمی‌توان این تأیرپذیری را به اثبات رساند.
این پژوهشگر تصریح کرد: اگر ادعای خاورشناسان واقعیت داشته باشد، مشرکان که اتهام‌های گوناگون به پیامبر(ص) می‏‌بستند، باید پیش از خاورشناسان به این موضوع پی برده و پیامبر(ص) را متهم می‏‌کردند و راویان اخبار نیز آن را روایت می‌کردند، در حالی که نه چنین ادعایی صحت دارد و نه چنین روایتی نقل شده است.

ملک‌لو ادامه داد: یکی از نقدهای دیگر، تغییرات قصه‌ها به هنگام انتقال آن از سوی پیامبر(ص) بیان شده است. در حقیقت خاورشناسان ادعا می‌کنند که پیامبر اکرم(ص) دریافتی از خودش اضافه می‌کند که در این راستا قرآن کریم در موارد گوناگونی مخالفان را به مبارزه طلبیده و آنها را به آوردن یک یا چند سوره‏ همانند قرآن فراخوانده است، اما از این موضوع عاجز ماندند.

وی گفت: نقد دسترسی پیامبر(ص) به منابع مکتوب و شفاهی و ساختگی بودن پیامبران و نقد واژگان از نقدهای دیگری است که در دیدگاه‌های خاورشناسان وجود دارد. از این رو می‌توان گفت؛ اگر اهل کتاب معتقد بودند که پیامبر(ص) مطالبی را از کتاب آنان گرفته است، حتما عنوان می‌کردند یا اعتراضی مطرح می‌شد، در حالی که در صدر اسلام چنین موضوعی مطرح نشده است. در واقع ادیان الهی منشأ واحدی دارند و وجود هیچ‌یک دلیلی بر بطلان دیگری نیست. از سوی دیگر قرآن مؤید عام تورات و انجیل است و آنها را نقض نکرده است و محتویات آنها را نیز تأیید می‌کند.

این پژوهشگر با اشاره به نقد ساختار قصه‌ها بیان کرد: یکی از این نقدها تکرار در قصه‌ها است، در عین اینکه این تکرارها مستقل هستند، با هم واحد مستقلی را نیز تشکیل می‌دهند و در واقع با این تکرار، خداوند می‌خواهد قدرت تجسم مخاطب را ارتقا دهد و یا اهمیت یک موضوع را مورد تأکید قرار دهد. نقد دیگر ابهام و انسجام قصه‌ها است، عناصر داستانی مالنند شخصیت‌ها، سبک، درون‌مایه، زاویه دید و ... یک داستان را شکل می‌دهد و این عناصر در قصه‌های قرآن نیز وجود دارد.

وی با اشاره به نقد روایی متفاوت در سور مکی و مدنی افزود: ساختار داستان‌ها در مکه و مدینه متناسب با احوالات جامعه آنها بوده است، در واقع موضوع و مضامین آیات مکی و مدنی ارتباطی با یکدیگر ندارند، اما آیات مکی و مدنی از نظر اعجاز، تفاوتی ندارد و همانند هم هستند. آنچه در مکه نازل شد، بیشتر جنبه اعتقادی دارد و ناظر بر مسائل عقیدتی و نجات انسان از شرک ‏و جهل و بت‏‌پرستی است؛ اما در آیات مدنی بیشتر به بیان وظایف، تکالیف و احکام عبادی و اخلاق توجه ‏شده است، از این رو تفاوت در موضوعات و بلندی و کوتاهی آیات است و این امر منافاتی با اعجاز، جاودانگی و الهی بودن آیات ندارد. نتیجه می‌شود که محتوای داستانی آیات مکی و مدنی متناسب با خصوصیات و شرایط فرهنگی شهرهای مکه و مدینه بوده است.

ملک‌لو در ادامه با اشاره به چرایی بیان چنین شبهاتی درباره قصه‌های قرآنی از سوی خاورشناسان بیان کرد: رویکرد خاورشناسان تاریخی و ادبی بوده و از منبع وحیانی و آسمانی قرآن غافل بوده‌اند. غفلت از وحدت منبع الهی ادیان توحیدی، تلقی وحی به مثابه تجربه شخصی پیامبر اکرم(ص)، سیطره پیش‌فرض‌های ذهنی خاورشناسان درباره خاستگاه یهودی و مسیحی قرآن بر تحقیقات آنها و عدم توجه به شواهد و مستندات سبب شده که خاورشناسان درباره قصه‌های قرآن این شبهات را بیان کنند.

نصرت نیل‌ساز، استادیار دانشگاه تربیت مدرس در پایان این نشست در سخنان کوتاهی گفت: بزرگترین وجه اعجازی قرآن، وجه بیانی آن است، عرب‌ها هم به اعجاز بلاغی و ادبی قرآن اعتقاد داشته و آن را «جمالیات فی القرآن» می‌نامند.

وی در ادامه درباره زبان قرآن گفت: در مورد قرآن مشخص است که زبان قرآن، همین زبانی بوده که در دسترس داریم، اما درباره تورات مشخص نیست که دقیقاً به چه زبانی بوده است؛ اما آنچه تاریخ نشان می‌دهد از زبان سبعینی به عبری ترجمه شده است.

انتهای پیام

captcha