زهرا سعیدی، نویسنده کتاب «بیهوا دل» که چندی پیش نسخه صوتی آن منتشر شد، درباره غفلت از مسائل و دشواریهای زنان جنگ در گفتوگو با خبرنگار ایکنا اظهار کرد: من در این کتاب سعی کردم زندگی دو خانم را که بر اثر تبعات جنگ ناچار شدند، خانه و کاشانه خود را ترک کنند و به شیراز مهاجرت کنند و در پی این مهاجرت مسائل فراوانی برای آنها ایجاد شد را مورد بررسی قرار دهم. این موضوع براساس واقعیات آن روزگار است که من با نگاه خودم آن را به صورت رمان درآوردم.
این نویسنده در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا کتابهای جنگ چهره زنانه ندارند و به نوعی نقش زنان در دفاع مقدس ملموس نیست، گفت: متأسفانه نگاه مردانه در جامعه ما حاکم است و همین نوع رویکرد در ادبیات دفاع مقدس نیز وجود دارد. بسیاری از افراد معتقدند که فقط مردان بهطور مستقیم با مقوله جنگ در ارتباط بودند و فقط آنها تجربه رویارویی با دشمن را داشتهاند و شهید شدهاند. اما پس از نگارش این کتاب اغلب مخاطبان به علت بیان ناگفتههای زنان در جنگ از من تشکر میکردند و تلاش من بر این بوده است که رنجهای زنان را نیز به رشته تحریر درآورم زیرا خانوادهای که در آن مردان مسئولیت تأمین زندگی را بر عهده دارند وقتی به جبهه اعزام میشوند و یا در جنگ شهید و مجروح میشوند، مسائل و مصائب زیادی را به خانواده و بخصوص زنان تحمیل میکنند و این دشواری گاهی زندگی زنان را دگرگون میکند.
سعیدی در ادامه درباره الگوسازی از زنان حاضر در دفاع مقدس، تصریح کرد: متأسفانه الگوسازی ما هم مانند کارهای دیگرمان صرفاً فرمالیته است و الگوسازی خاصی در این زمینه صورت نگرفته است و حتی سریالهایی که با موضوع جنگ ساخته شدهاند نتوانستهاند بار فرهنگی لازم را به دوش بکشند و تصویر خوبی از زنان در دوران دفاع مقدس ارائه دهند.
این بازیگر تلویزیونی درباره عدم موفقیت الگوسازی از نقش زنان در فرهنگ اجتماعی گفت: شاید بتوان اینگونه مطرح کرد که فرهنگ قدرشناسی در جامعه ما وجود ندارد و رسم قدردانی در فرهنگ ما نهادینه نشده است و به نظر میرسد فردی کار درستی را در هر زمینهای انجام دهد مناسب است از او قدردانی کنیم مثلاً اگر یک نمایشنامهنویس متن زیبایی را خلق کرده است از او باید حتماً تقدیر شود. جشنوارهها و سمینارهای فراوانی در کشور برگزار میشود اما اتفاقی در آنها رخ نمیدهد زیرا آنهایی که در تلاش اثربخشند هیچگاه مورد تقدیر قرار نمیگیرند. به همین جهت جامعه و اهالی فرهنگ به صورت خودکار قدردان زحمات افراد نیستند و برای تقدیر از اهالی فرهنگ، روابط جایگزین ضوابط میشود. با این اوصاف نمیتوان انتظار داشت که اتفاقات خوبی در زمینه فرهنگسازی و الگوسازی شکل گیرد و متأسفانه سیاستگذاریهای مناسب و راضیکننده نیز در این زمینه از جانب دولت و نهادهای فرهنگی اتخاذ نشده است.
سعیدی درباره دشواریهایی که هنگام چاپ اثرش با آن مواجه شده، تأکید کرد: در چاپ آثار ارزشی برخوردها به شدت سلیقهای است و این مهمترین آفت این حوزه است زیرا وقتی موضوعی را مطرح میکنید که مورد نظر آقایان نیست به سادگی میگویند که این موضوع سیاهنمایی است، اما سؤال من اینجاست که آیا جنگ مگر سفیدنمایی هم دارد؟ نگاه من قطعاً ضد جنگ است و من موافق نیستم که بتوان مشکلات جهان را با اسلحه حل کرد و با چنین نگرشی حتماً قصهای ضد جنگ خواهم نوشت.
وی در ادامه افزود: زمانی که کتاب را برای یکی از آقایان حوزه هنری ارسال کردم گفتند که مسائل مطروحه در این کتاب سیاهنمایی است. اما برخی ارگانهای دیگر میگفتند چون ژانر این اثر در مورد جنگ است مورد علاقه ما و جوانان نیست و مخاطبان اعتقادی به این مسئله ندارند و بر همین اساس آنها هم ترجیح میدهند کاغذی را که به دشواری تهیه میکنند، صرف موضوعات مورد علاقه مخاطبان شود.
سعیدی در پایان در پاسخ به سؤالی که آیا دوباره در این زمینه ورود خواهد کرد گفت: در زمینه نگارش اثر جدید پیشنهادهای فراوانی به من شده است زیرا مخاطبان و بسیاری از مسئولان معتقدند کتب فراوانی در این زمینه نگاشته شده است اما اغلب تأثیرگذار و دلنشین نیستند و هدف من صرفاً این بوده است تا دردها و مشکلات زنان را ترسیم کنم. اثر بعدیام هم که تاکنون خط سیر آن شکل گرفته به مقوله زنان میپردازد. من سعی دارم جریان واقعیات زندگی را تقریر کنم، هر کدام روایتی از زندگی یک انسان است و آثار من برگرفته از خیال نیست.
انتهای پیام