حجتالاسلام محمدصادق کاملان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه مفید در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به هفته وحدت، اظهار کرد: منظور از وحدت اسلامی این است که جوامع اسلامی با یکدیگر همزیستی همدلانه داشته باشند، در شرایط مختلف به کمک آیند و در مجامع بینالمللی کلام واحدی را بیان کرده و پشتیبان یکدیگر باشند؛ در عین اینکه همه این کشورها به لحاظ جغرافیایی و سیاسی کاملاً مستقل هستند.
وی افزود: منظور از وحدت این نیست که مرزهای معین و مشخص یک کشور درهم شکسته شده و برداشته شود، مرزها سرجای خود هست و هر کشوری با هویت مشخص و مردم خود مستقل محاسبه میشود. کشورهای اسلامی باید در اهداف بینالمللی با یکدیگر متحد باشند از هم پشتیبانی کنند و صدای واحدی در مجامع بینالمللی از آنها شنیده شود تا با توان بهتر و قدرت و قوت بیشتری در این مجامع حضور پیدا کنند.
تفرقه و تشتت عامل ضعف و زمینگیر شدن جوامع است
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه مفید با بیان اینکه تفرقه و تشتت همواره عامل ضعف و زمینگیر شدن جوامع است، گفت: اگر مردم یک جامعه با یکدیگر اتحاد نداشته باشند، توان خود را صرف درگیریها میکنند و جامعهای متناقض شکل میگیرد، یعنی تناقض و درگیریهای درونی آن را از پا درمیآورد؛ همین مسئله در مورد جوامع اسلامی نیز که در دین، فرهنگ و تا حدی آداب و رسوم به یکدیگر نزدیک هستند صدق میکند. معمولاً کشورهای بزرگ و استکباری از این حربه استفاده کرده و کشورهای اسلامی را بر سر مسائل جزئی و کوچک به جان هم انداخته و از ضعف آنها استفاده میکنند، آن هم مسائلی که نه جزء اصول دین و نه جزء اصول اخلاق است.
حجتالاسلام کاملان ادامه داد: در حال حاضر در منطقه خاورمیانه که همه کشورها مسلماننشیناند، چند کشور با یکدیگر دوست و برادر هستند، به گونهای که در موقعیتهای مختلف بتوانند از یکدیگر پشتیبانی کنند. درست است که هر کشور اسلامی به دنبال منافع خودش است، ولی با حفظ منافع خود میتواند منافع بزرگتر و بالاتری را نیز مدنظر داشته باشد تا در چارچوب آنها از دیگر کشورهای اسلامی پشتیبانی کند؛ مثلاً کشورهای مسلمان نفتخیز میتوانند در اوپک از منافع مشترک حمایت کنند.
وی اضافه کرد: در منطقه خاورمیانه نمیتوان هیچ دو کشوری را سراغ گرفت که در منافع کلی پشتیبان یکدیگر باشند، مسائلی مثل ریزگردها و بیابانزدایی مربوط به همه کشورهای منطقه است، ولی متأسفانه اصلاً با یکدیگر همکاری ندارند و این عدم همکاری باعث ضعف و زمینگیر شدن آنها و سوءاستفاده ابرقدرتها شده است که به دنبال جذب منابع ملتها برای خودشان هستند؛ اینجاست که مسئولان هر کشوری باید هوشیاری خود را حفظ کنند، ولی متأسفانه بسیاری از آنها آلت دست ابرقدرتها هستند.
فرهنگ؛ عامل تقویت وحدت اسلامی
این استاد حوزه علمیه قم مسائل فرهنگی را یکی از زمینههای تقویت وحدت اسلامی خواند و گفت: کشورهای اسلامی از این نظر به هم نزدیک هستند، جز اینکه معمولاً دشمن به مسائل فرقهای دامن میزند، مثل افرادی که به نام شیعه به مقدسات اهل سنت بد و بیراه گفته و طرف مقابل را تحریک میکنند که علیه شیعه موضع گرفته و او را کافر بداند. اگر علما هوشیاری خود را حفظ کرده و درک کنند که فحاشی به صحابه راه به جایی نمیبرد و نه تنها هیچ نفعی برای ما به دنبال ندارد، بلکه زیانهای عجیب و عظیمی را متوجه تشیع میکند و مانع از آن شوند، مسائل فرهنگی میتواند عامل مهمی در تقویت وحدت باشد.
وی افزود: یکی دیگر از زمینههای تقویت وحدت، بحث منافع مشترک است، مثلاً سه کشور شیعه ایران، عراق و جمهوری آذربایجان عضو اوپک هستند که اگر منافع مشترک و منطقهای را در نظر بگیرند، به یکدیگر نزدیک شده و میتوانند ید واحدی باشند در مقابل زورگویانی که به دنبال غارت منابع آنها هستند. قهر کردن، بد و بیراه گفتن جز ضرر چیز دیگری به دنبال ندارد و برخلاف آموزههای قرآن است. قرآن کریم میفرماید: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَی بَصِيرَةٍ...؛ بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم...»، همچنین آیه 108 سوره انعام میفرماید:«وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ...؛ و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا میخوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند...».
حجتالاسلام کاملان تصریح کرد: ناسزا و بد و بیراه گفتن به جای زبان ملایم، زبان منطق، خوشرویی و خوشزبانی که بسیار مورد تأکید آیات و روایات است، نتیجهای جز تضعیف کشورها ندارد و به نظر من کاملاً با سیاستهای ابرقدرتها سازگار است تا بتوانند سوءاستفادههای خود را انجام دهند.
وی در پاسخ به این سؤال که سیاستهای نظام جمهوری اسلامی چقدر در پیشبرد وحدت اسلامی مؤثر بوده است، گفت: چهل سال از انقلاب میگذرد و نمیتوان راجع به تمام این سالها قضاوتی یکسان داشت. امام(ره) نیز همواره از اسلام سخن میگفت و حرفی از تشیع نمیزد تا بتواند مجموعه جوامع اسلامی را جذب کند؛ ولی از طرف دیگر در داخل نظام افرادی هم بودند که با کارهایشان به دوگانگی و عداوت دامن میزدند. در دوره اصلاحات، همگرایی و زبان منطق باعث شد تا بسیاری از کشورها ارتباطات گستردهای با ایران برقرار کنند و ما توانستیم در مجامع بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشیم، علیرغم اینکه در همان دوره آمریکا ایران را محور شرارت نامیده بود؛ ولی در دولت نهم با انکار مسئله هولوکاست، دنیا علیه ایران بسیج شد. این مسائل ابتدا جزئی به نظر میرسد، ولی آثار و تبعات شدیدی به دنبال دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان گفت: یکی از عوامل مهم ایجاد وحدت اسلامی، دولتمردان هستند که باید بدانند چه چیزی منافع جامعه اسلامی را تأمین میکند و از آنچه باعث تفرقه، تشتت و از دست رفتن منافع ملی و منطقهای میشود پرهیز کنند. دولتمردان باید بدانند انقلابی حرف زدن زمانی ارزش دارد که منافع این ملت و مکتب تشیع را محقق کند.
انتهای پیام