به گزارش ایکنا؛ در بیستمین شماره از نشریه علمی ـ پژوهشی قرآن شناخت مقالاتی با عناوین «راه صحیح تفکر از منظر قرآن» نوشته محمدرضا محمدعلیزاده و حمید آریان؛ «تأویلگرایی نصر حامد ابوزید در مقایسه با رویکرد تأویلی معتزله» به قلم حسن زرنوشه فراهانی، زهرا کاشانیها و حمید ایماندار؛ «نقد اندیشة هرمنوتیکی مجتهد شبستری با تطبیق بر هرمنوتیک فلسفی، به خامه محمود شکوهیتبار و محمود رجبی؛ «بررسی و نقد رویکرد EQ در روایات جمع قرآن» به قلم علی خراسانی؛ «تحلیل ادوار تفسیری امامان شیعه از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علی و آله تا عصر امام باقر علیه السلام» تالیف سیدمحسن کاظمی و «نقد و بررسی قلمرو ولایت بر اساس مفهوم قرآنی ملک عظیم» نوشته سیدمحمدحسن صالح و محمد جعفری به زیور طبع آراسته شده است».
در چکیده مقاله «راه صحیح تفکر از منظر قرآن» میخوانیم «قرآن کریم در بسیاری از امور، انسان را به تفکر فراخوانده؛ اما تا چه میزان راه صحیح تفکر را به او نشان داده است؟ این مقاله با هدف کشف و استخراج دیدگاه قرآن، پرسش یادشده را با روش «اکتشافی-تحلیلی» بررسی میکند. به باور برخی، قرآن صرفاً موانع تفکر را بیان نموده است. بعضی دیگر قایلند که قرآن در این باره بشر را به منطق فطریاش ارجاع داده است. حاصل این پژوهش دیدگاه سومی را پیش رو مینهد و نشان میدهد که قرآن به بیان قواعد تفکر و استدلال پرداخته و آنها را از حیث صورت و ماده معین ساخته و موانع تفکر را هم ذکر کرده است. برخی از راههای تفکر همچون «حکمت»، «موعظه حسنه» را به صورت صریح یا ضمنی تأیید و به همانسان، بعضی دیگر همچون «تخییل» و «مغالطه» را نفی کرده است. از مجموع براهین و روشهای اقناعی قرآن و موضع سلبی آن نسبت به روش «تخییل» و «مغالط» و اسباب آنها، نظام و هندسة طریق صحیح تفکر در قرآن حاصل میآید».
در طلیعه مقاله «تأویلگرایی نصر حامد ابوزید در مقایسه با رویکرد تأویلی معتزله» آمده است «از مهمترین اصول تفسیری مشترک میان مکتب معتزله و جریان مشهور به «نومعتزله»، مسئلة «تأویل» است که قرابت آن دو جریان به یکدیگر را به ذهن متبادر میکند، اما توجه به کارکرد آن نزد هریک از دو گروه، این قرابت را منتفی میسازد. نویسندگان این مقاله با روش «توصیف و تحلیل»، به بررسی تطبیقی دیدگاه تأویلی معتزله و نیز شخصیت مشهور نومعتزله، یعنی نصرحامد ابوزید پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که معتزله با مبنایی کاملاً کلامی و اعتقادی، هرجا ظاهر آیات را با مبانی عقلی و اصول خمسه خویش، بهویژه در مسئله تنزیه ذات الهی، ناسازگار مییافتند، دست به تأویل ظواهر آیات میزدند. اما نصرحامد ابوزید با تکیه بر مبانی متفاوت با معتزله و به دور از دغدغههای معتزله در تنزیه ذات الهی، از تأویل صرفاً برای اثبات تاریخمندی قرآن و زمینهسازی برای تطبیق مفاهیم آن با مدرنیته بهره میبرد».
نویسنده مقاله «بررسی و نقد رویکرد EQ در روایات جمع قرآن» در چکیده مقاله خود آورده است «دائرةالمعارف قرآن لیدن EQ، که پرآوازهترین اثر قرآنپژوهی غربیان در سدههای اخیر است، از جهات صوری و محتوایی قابل نقد است؛ همانند جامعیت نداشتن مقالات، فقدان درک مطلب و استناد ندادن به منابع معتبر و یا برداشتهای نادرست از برخی آیات قرآن؛ ولی هیچ موضوع نقدپذیری به اهمیت شبههاقکنی در وحیانیت قرآن کریم نیست؛ زیرا با خدشه در وحیانیت قرآن، اساس اسلام و رسالت پیامبر مخدوش میشود».
مقاله حاضر نحوه طرح موضوع روایات جمع قرآن را به اجمال در آثار پیشینیان و به تفصیل در مقالات EQ بررسی و مقایسه میکند و به نقد دیدگاهی میپردازد که از رهگذر پر و بال دادن به روایات جمع قرآن، در پی تشکیک در اصالت و وحیانیت قرآن است؛ دیدگاهی که به رغم وجود ادله و شواهد فراوان بر جمعآوری قرآن در زمان رسول خدا صلی الله علی و آله کوشیده است توقیفی بودن در ترتیب سورهها و چینش آیات و نگارش قرآن در زمان آن حضرت را انکار کند. همچنین در این مقاله در رد دیدگاه مذکور، به شماری از ادله عقلی، شواهد تاریخی و ادله نقلی، که بیانگر جمع و تدوین قرآن کریم در زمان حیات رسول خدا صلی الله علی و آله است، میپردازیم».
در چکیده مقاله «تحلیل ادوار تفسیری امامان شیعه از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم تا عصر امام باقر علیه السلام» میخوانیم «با ارتحال پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و صدور بخشنامه «منع نقل و نگارش و تدوین حدیث» تا زمانی که این بخشنامه رسماً در عصر امام باقر علیه السلام لغو گردید، دستگاه حکومت به سیاست ممانعت از نقل احادیث نبوی میپرداخت. جریان تفسیری عامّه در واکنش به این سیاست، ضمن پرهیز از تدوین و یا نقل احادیث نبوی صلّی الله علیه و آله و سلّم، به توقّف در تفسیر، تفسیر برأی و گرایش به روایات اسرائیلی روی آورد. این در حالی بود که اهل بیت علیهم السلام به فراخور اقتضای زمان، به مبارزه با سنّتستیزیها و بدعتگذاریها پرداختند. رویارویی سنّت جهادگونة ائمه اطهار علیهم السلام با بدعتهای زمان، به شکلگیری سلسلهای از ادوار تفسیری در تاریخ تفسیر انجامید که از نهضت تفسیری در عصر علوی گرفته تا خفقان تفسیری در عصر حسنین علیها السلام و احیاگری تفسیری در عصر امام سجاد علیه السلام و تعمیق و ترویج تفسیر در عصر امام باقر علیه السلام را شامل میشوند».
همچنین در بخش نخست از مقاله «نقد و بررسی قلمرو ولایت بر اساس مفهوم قرآنی ملک عظیم» آمده است «اثبات فضایل اهلبیت علیهم السلام در قرآن کریم، بهعنوان متن مشترک و مقدس تمام مسلمانان همواره مد نظر علمای شیعه بوده است. از سوی دیگر، یکی از مهمترین ابعاد و شئون امامت، شأن «ولایت تکوینی» است که خود دارای تقریرات و تقسیمات گوناگونی است. برخی از معاصران کوشیدهاند با استدلال به آیه ۵۴ سوره نساء، مفهوم قرآنی «ملک عظیم» را مربوط به قدرت تصرف تکوینی و اثبات کننده ولایت تکوینی اهلبیت علیهم السلام آن هم در بالاترین حد خود، یعنی تدبیر و ریاست بر کل عالم تفسیر کنند. نگارنده ضمن ردّ این استدلال، معتقد است: اگرچه این آیه از فضایل اهلبیت علیهم السلام به شمار میرود، اما نمیتوان از آن چنین برداشتی نمود. علاوه بر این، روایات متعدد ذیل آیه، این فضیلت را خارج از قلمرو تکوین و در حوزه تشریع معرفی کردهاند».
یادآور میشود، علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به سایت نشریه به نشانی
qoranshenakht مراجعه کنند.
انتهای پیام