به گزارش ایکنا؛ مراسم رونمایی از کتاب «قوت دل و نوش جان»، تألیف نصرالله پورجوادی، شب گذشته، 29 آبان، در موزه کتاب و میراث مستند واقع در کتابخانه ملی با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان برگزار شد.
احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع)، که دوستی وی با پورجوادی سابقهای طولانی دارد، در این مراسم به بیان سخنرانی پرداخت و گفت: وقتی آثار ایشان را مطالعه میکنیم نگاه نقادانه در آن وجود دارد. همیشه خواننده آثار ایشان هستم و برای انجام وظیفه بهتر مجدداً آنها را مرور میکنم.
بیتوجهی به روش در ادبیات و عرفان
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه افزود: جنبه روششناسی و نگاه انتقادی در آثار وی کاملاً مشهود است. در علومی روششناسی و نگاه انتقادی شکل گرفته است و در برخی از رشتهها هنگام نوشتن رساله بیان روش اهمیت دارد، اما در حوزههایی مانند ادبیات، عرفان و .. این گونه نیست.
پاکتچی با بیان برخی مقاومتها و مخالفتها در روششناسی، گفت: از آنجا که ورود در کار روششناسی و با زبان نقد سخن گفتن کار سختی است و در نتیجه مقاومتهایی به وجود میآید اما پورجوادی علاوه بر توانمندیهای مدیریتی، در این مسیر نیز فعال بودهاند.
کشاکش دلدادگی و کار علمی بیطرف
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه افزود: آثار ایشان میتواند کلاناثر باشد و حوزه خاص عرفان شاید محوریترین بحث ایشان باشد، لذا محور موضوعی آن فرهنگ و ادب عرفانی است. مشکل ویژهای در اینجا وجود دارد و آن اینکه پژوهشگران این حوزه در هر نوع کار علمیشان، در کشاکش میان دلدادگی و کار علمی بیطرف هستند.
پاکتچی با اشاره به چالش موجود بین سوبژه و ابژه گفت: از یک طرف عالِم میخواهد علمی نگاه کند و موضوع را تمام گستره از منظر یک نگاه نقادانه و علمی بررسی کند و از طرف دیگر نسبت به ابژهای که دارد کششی دارد؛ لذا بین سوبژکتیو و ابژکتیو چالش عمدهای وجود دارد و این کار بسیار سختی میشود. من نه از باب مدح و ستایش، بلکه از باب نگاه تحلیلی اعتقاد دارم که ایشان فرمول خاص دارند. کلیتی را در مورد این فرمول در ادامه بحث عرض میکنم. البته در این مورد نیز باید به نوشتن پرداخت. یکی از عوامل موفقیت ایشان در نوع مطالعاتی است که انجام دادند، وجود یک بستر مستحکم فلسفی است.
پایه فلسفی؛ عامل استحکام علمی آثار پورجوادی
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه بیان کرد: خیلیها به سمت فلسفه آمدهاند، ولی اینکه کسی با یک پایه فلسفی بیاید و با انبوده ادبیات مواجه شود و سعی کند با همان مایه فلسفی به تحلیل بپردازد، کاری دشوار ولی مؤثر است. چون یکی از پایههای مهم استحکام علمی که در اثر استاد وجود دارد پایه فلسفی است.
پاکتچی با برشمردن عناصر سهگانه در خلق یک اثر مانا تصریح کرد: آدمی ممکن است که بسیار تفکر استدلالگرا داشته باشد و دارای تفکر فلسفی ساختیافته نیز باشد و بر تفکر انتقادی مسلط باشد، اما نتواند اثری تولید کند. اینجاست که عنصر سومی با نام تسلط بر منابع مطرح میشود، منابعی که در حوزه مطالعاتی ایشان است مثلاً ۱۰۰ منبع نیست، بلکه دایره وسیعی از منابع را دربرمیگیرد که واقعاً حیرت میکنم اگر عمر کسی کفاف بدهد تا تمام آنها را بخواند. این مسئله نشان میدهد که استفاده بهینهای از وقت صورت گرفته است. مؤلف این آثار تسلط ویژهای به این منابع دارد.
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه افزود: مقایسه کنیم با جوانانی که به نسل بنده و ایشان متعلق نیستند و تلقیشان این است که کامپیوتر مشکل آنها را حل کرده است. اینکه خیلی راحت میخواهیم در مورد زبان حال بنویسیم، جستجوی اینترنتی میکنیم و جواب را مییابیم، آن را پرینت میکنیم و بر اساس آن کتاب ۲۰۰ صفحهای مینویسیم.
تفکر فلسفی، اندیشه متدولوژیک و تسلط به منابع
پاکتچی بیان کرد: واقعاً مسئله از این جنس نیست، بلکه از این جنس است که وقتی متن خوانده و فهم شد، بعد از گذشت ۵۰ سال، این ذهن امکان بازیابی اطلاعات آن را دارد. در آن زمانی که فرد تصمیم دارد در مورد اینترنت بنویسد میداند چه کسانی در این مورد حرف دارند؟ این موضوع برای بنده و برای دیگران درس است و این تسلط خوبی است. موضوع منبعشناسی نیست، تسلط به منابع است که اتفاق مهمی است. شاید اگر آن تفکر فلسفی را در کنار آن اندیشه متدولوژیک قرار میدادیم و این عامل مفقود میبود، اثر خشکی تولید میشد.
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (ع) بیان کرد: در حین مطالعه جدیدی که در این اثر داشتم، مروری نیز بر آثار استاد کردم و احساس میکنم که علاقههایی از آغاز کار پژوهشی در نوع کار استاد است. یک طیفی از آثار ایشان را میشود با آنها متمایز کرد. بخشی از آثار ایشان احیای متون است؛ احیای میراث مکتوب فرهنگ ما که رسالةالطیر غزالی اولین آنهاست. استاد از این کار دست برنداشتند و آن را ادامه دادند.
وی در ادامه با اشاره به مسئله شرح حال عمیق تصریح کرد: قسمت دیگری از کار ایشان را که میخواهم شاهدی بگیرم برای این بگیرم که پژوهشگر باید مطالب را فهم و هضم کرده باشد، آن چیزی است که امروز در حوزه مطالعات تاریخی تحت عنوان شرح حال عمیق از آن یاد میکنند. به جای اینکه در مورد یک نفر بگوییم در سال فلان متولد شد، شرح احوال داشته باشیم. این شرح احوال شبیه آثار ابوسیعد است که به صورت عمیق دنبال این است که تصویری از افرادی که شخص مورد مطالعه از آنها تأثیر پذیرفته را بررسی کند. اناجیل اربعه یک نمونه هستند و سعی کردند فشردهای ار اقدام مسیح را در اناجیل ارائه کنند. به نظر میرسد که یک طیفی در دینشناسی آثار ایشان باید از همین جنس شرح حال عمیق استفاده کنند و شخصیتهایی که ایشان به آنها پرداخته شناسایی شوند.
غلبه تاریخ اندیشه در آثار پورجوادی
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه افزود: آنچه بر آثار استاد غلبه دارد و به ویژه از دهه هفتاد به بعد مشهود است، نگرش تاریخ اندیشه ایشان است که به آن دلبستگی هم دارند. مواردی مانند رؤیت ماه در آسمان، بررسی تاریخی مسئله لقاء الله در عرفان و تصوف که اندیشه را بررسی تاریخی کردهاند. یکی از شاهکارهای حوزه تاریخ اندیشه به زبان فارسی «عهد الست» است که هر وقت دانشجویان میگویند میخواهیم در تاریخ اندیشه مطالعه کنیم، اولین کتابی که معرفی میکنم تا بفهمند تاریخ اندیشه چیست، همین کتاب است. خودم نیز مرهون این کتاب بودهام. پروانه و آتش، سیر تحولات یک تمثیل عرفانی از حلاج تا حافظ است. این نیز یک نوع نگاه کردن از منظر تاریخ است.
پاکتچی با بیان اینکه در کتاب اخیر پورجوادی تاریخ اندیشه غلبه دارد، بیان کرد: «قوت دل و نوش جان» که مجموعهای از مقالات است، در مجموع پیکره واحدی را به عنوان کتاب دارد؛ در اینجا نیز نمونههایی از رد پای آن اندیشه شرح حال عمیق را در برخی از کارهای موجود در این کتاب میتوان دید. به نظرم در این کتاب مطالعات تاریخ اندیشه غلبه دارد و اگر کسی کرونوگرافی از آثار استاد بنویسد، شاید بتوان بگوید که هر چقدر به سالهای اخیر نزدیک شویم تاریخ اندیشه بیشتر خود را در آثار ایشان نشان میدهد.
این عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه با اشاره به نکات دیگری بیان کرد: ایشان یک نوع فرمولی در مورد نسبت میان تفکر انتقادی و متدولوژیک داشتند. با یک محققی سروکار داریم که وقتی آثارش را میخوانیم حس میکنیم ارتباطی با عرفان دارد و وقتی عرفان را معرفی میکند بیروح و خشک نیست و آن را به یک پیکره بیجان تبدیل نکرده است. احساس میکنم عرفانی که میخوانند هنوز زنده است و یک پیکر بیجان تبدیل نشده، اما در عین حال نگاه علمی و عقلانی نیز جالب است.
انتهای پیام