دوفصلنامه علمی پژوهشی «تربیت اسلامی» به ایستگاه 27 رسید
کد خبر: 3767680
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۱

دوفصلنامه علمی پژوهشی «تربیت اسلامی» به ایستگاه 27 رسید

گروه اندیشه ــ بیست‌وهفتمین شماره از دوفصلنامه علمی پژوهشی «تربیت اسلامی» به صاحب امتیازی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سردبیری محمدجعفر پاک‌سرشت منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی پژوهشی «تربیت اسلامی» مقالاتی با عناوین «آموزه‌ها و دلالت‌های نهضت عاشورا برای تربیت سیاسی» نوشته محمدرضا یوسف‌زاده و مرتضی شاه‌مرادی؛ «علیه برنامه درسی معنوی بشریت‌گرا؛ نقد آرای میلر براساس دیدگاه شهید مطهری» به قلم مقصود امین‌خندقی و زهرا اسلامیان؛ «تبیین ابعاد و مؤلفه‌های برنامه درسی معنوی براساس منابع و متون مرتبط با آن» تالیف مرزبان ادیب‌منش، محمدجواد لیاقت‌دار و احمدرضا نصر؛ «تحلیل محتوای کتب منبع رشته‌های مشاوره و روان‌شناسی بالینی دانشگاه‌های ایران از لحاظ میزان توجه به نیاز‌های دینی/ معنوی» نوشته حسن انصاری و مسعود آذربایجانی؛ «اخلاق حرفه‌ای معلمی در مکتب‏خانه؛ پژوهشی پدیدارشناسانه براساس تجربۀ زیسته شاگردان مکتب‌‏خانه» نوشته حجت‌اله میرخدائی جندانی، محمدحسین حیدری و حسنعلی بختیار نصرآبادی؛ «شناسایی و رتبه‌بندی عوامل مؤثر بر اهمال‌کاری در سازمان آموزش و پرورش و راهکار‌های کاهش آن براساس آموزه‌های اسلامی» تالیف سیدعلی سیادت، حسینعلی مهرابی کوشکی و بهرام افشاری منتشر شده است.

همچنین مقالات «اصول تربیت براساس مبانی انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی حکمت متعالیه» نوشته علی ستاری؛ «دلالت‌های تربیتی رابطه نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و دکارت» به قلم طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی و حلیمه شیخ‌علیشاهی؛ «بررسی رابطه میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی براساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی» نوشته احمد حقی، مسعود صفایی‌مقدم، منصور مرعشی و علیمحمد حسین‌زاده؛ «تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر عزت نفس و پریشانی روانی زنان معتاد با تأکید بر مفاهیم نهج‌البلاغه» نوشته محمدجواد آقاجانی، بهمن اکبری و لیلا مقتدر نیز از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره هستند.

دلالت‌های نهضت عاشورا برای تربیت سیاسی

در چکیده مقاله «آموزه‌ها و دلالت‌های نهضت عاشورا برای تربیت سیاسی» آمده است «نهضت سترگ عاشورا آموزه‌ها و پیام‌های پیدا و پنهان فراوانی برای ابعاد مختلف زندگی انسان دارد. یکی از مهم‌ترین ابعاد این نهضت بزرگ، بعد سیاسی آن است که می‌تواند دلالت‌های فراوانی برای تربیت بعد سیاسی دانش‌آموزان و تدوین یک برنامه درسی سیاسی داشته باشد که نقش مهمی در موفقیت و رشد بعد سیاسی و اجتماعی دانش‌آموزان دارد. هدف این مقاله تعیین دلالت‌های نهضت عاشورا برای تربیت سیاسی است. روش پژوهش تحلیل و تفسیر مفهومی است. یافته‌ها نشان می‌دهد مؤلفه‌های مهم تربیت سیاسی براساس نهضت عاشورا شامل حمایت از حق و مقابله با باطل، امر به معروف و نهی از منکر، نپذیرفتن ذلت، عزتمندی و سربلندی، عدالت‌خواهی، بصیرت و تدبیر، آزادی و آزادگی، مسئولیت‌پذیری و نظارت همگانی مردم بر مسائل سیاسی، تأکید بر نقش نخبگان و دانشمندان در مسائل سیاسی و سرانجام ولایت‌مداری است».

علیه برنامه درسی معنوی بشریت‌گرا

نویسنده مقاله «علیه برنامه درسی معنوی بشریت‌گرا؛ نقد آرای میلر براساس دیدگاه شهید مطهری» در چکیده مقاله خود آورده است «این مقاله با هدف بررسی و نقد دیدگاه میلر درباره برنامه درسی معنوی براساس دیدگاه شهید مطهری انجام شد. برای این منظور آرای این دو اندیشمند درباره معنویت واکاوی شد. در بخش اول این مقاله، ویژگی‌های معنویت در دیدگاه میلر و در بخش دوم ویژگی‌های معنویت در دیدگاه شهید مطهری بررسی و تشریح شد و در بخش سوم نیز به نقد دیدگاه میلر درباره برنامه درسی معنوی براساس دیدگاه شهید مطهری پرداخته شد. نتایج آشکارگر دو نوع نگاه متفاوت نسبت به معنویت است: نگاه نخست معنویت اومانیستی که رویکردی غربی است و نگاه دوم معنویت الهی که رویکردی دینی و اسلامی است. معنویت از نگاه میلر ذیل نگاه نخست است، که ریشه در آموزه‌های مکتب اومانیستی دارد؛ ازاین‌رو انسان و ابعاد (نیازهای) دنیوی او هستۀ مرکزی و غایت آن را تشکیل می‌دهد که در پرتو گزینش رویکرد تلفیقی از آیین‌های الهی و غیرالهی دسترس‌پذیر است؛ درحالی‌که شهید مطهری با رد دیدگاه اومانیستی صاحب‌نظرانی همانند میلر، معنویت را امری فطری و الهی دانسته، که بر محوریت حق مبتنی است و جز با آموزه‌های الهی و دینی به‌دست نمی‌آید؛ ازاین‌رو دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت باید آگاه باشند که نه تنها رویکرد جدیدِ غرب درباره معنویت، از روی اشتباه و تصور نادرست، معنویتی ناب و حقیقی تلقی نشود، بلکه از پیامد‌ها و آثار پیدا‌و‌پنهانِ به‌کارگیری این رویکرد بر مخاطبان نظام آموزشی نیز آشنایی داشته باشند».

تبیین مؤلفه‌های برنامه درسی معنوی

در چکیده مقاله «تبیین ابعاد و مؤلفه‌های برنامه درسی معنوی براساس منابع و متون مرتبط با آن» می‌خوانیم «این مقاله با هدف شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه‌های برنامه درسی معنوی براساس متون و منابع آن انجام شد. روش پژوهش به شیوه توصیفی و به‌لحاظ هدف از نوع کاربردی و شامل تحلیل محتوا از نوع اسنادی است. متون و منابع مرتبط با حوزه برنامه درسی معنوی جامعه تحلیلی بود که در این میان چهل منبع داخلی و سی منبع خارجی شناسایی و تحلیل شدند. برای گردآوری اطلاعات از فهرست وارسی ابعاد و مؤلفه‌های برنامه درسی معنوی استفاده شد. ابزار‌های اندازه‌گیری، برگه فیش‌برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته شده بود. یافته‌ها نشان از آن است که برنامه درسی معنوی شامل چهار بعد هنر و زیباشناسی، تعقل، اخلاق، و روح می‌باشد و هر یک از این ابعاد مرکب از مؤلفه‌هایی است که بعد هنر و زیبا‌شناسی با ۱۴؛ بعد اخلاق با ۱۲؛ بعد روح با ۱۱؛ بعد تعقل با ۹ مؤلفه، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توجه را داشتند. همچنین در بعد هنر و زیبا‌شناسی، مؤلفه آموزش بیان ادراک، احساسات با ۳۲ و خبرگی با ۵؛ در بعد اخلاق، مسئولیت‌پذیری با ۱۰ و حیا با ۴؛ در بعد روح، اعتقاد به خدا با ۱۰ و حضور داشتن با ۵، در بعد تعقل، برقراری ارتباط با نظام هستی با ۸ و تلاش برای کنترل خویش با ۲ فراوانی به ترتیب بیشترین و کمترین توجه را به خود اختصاص داده‌اند».

تحلیل محتوای کتب منبع از لحاظ میزان توجه به نیاز‌های دینی

نویسنده مقاله «تحلیل محتوای کتب منبع رشته‌های مشاوره و روان‌شناسی بالینی دانشگاه‌های ایران از لحاظ میزان توجه به نیاز‌های دینی/ معنوی» در طلیعه مقاله خود آورده است «کتب منبع دانشگاهی یکی از منابع مهم یادگیری و آموزش دانشجویان است. به دلیل این اهمیت و با توجه به نقش مهم نیاز‌های دینی/ معنوی در سلامت روان، پنج کتاب منبع رشته‌های مشاوره و روان‌شناسی بالینی با نظر استادان و کارشناسان انتخاب و از نظر میزان توجه به برخی واحد‌های دینی/ معنوی مانند ایمان به خدا یا خداباوری، اعتقاد به آخرت یا معاد، باور‌های مذهبی، اعتقاد به روح یا روان غیرمادی، مناسک یا رفتار‌های مذهبی (مثل نیایش، دعا، نماز، روزه و...)، خواندن کتاب مقدس، انگیزه یا هدف‌های معنوی، گذشت یا بخشش، توبه یا بخشیده‌شدن و شکر الهی، با روش تحلیل محتوا بررسی شدند. یافته‌ها نشان می‌دهد واحد ایمان به خدا یا خداباوری فقط در یکی از کتاب‌ها و آن هم به صورت محدود (چهار بار) بیان شده است. واحد‌های توبه، شکر الهی، خواندن کتاب مقدس و اعتقاد به روح یا روان غیرمادی، در هیچ‌کدام از کتاب‌های منبع آورده نشده است. اعتقاد به آخرت در دو کتاب (یک بار با نگاه مثبت و چهار بار با نگاه منفی)، باور‌های مذهبی در همه کتاب‌ها (۲۶ بار با نگاه مثبت و پنج بار با نگاه منفی) آورده شده است. رفتار‌های مذهبی در سه کتاب (شش بار)، انگیزه یا اهداف دینی/ معنوی در دو کتاب (پنج بار) و بخشش فقط در یک کتاب (یک بار) با نگاه مثبت مطرح شده است؛ بنابراین، واحد ایمان به خدا که موضوعی مهم است، فقط در یکی از کتاب‌ها مطرح شده، برخی واحد‌ها در هیچ کتابی مطرح نشده و باور‌های مذهبی و اعتقاد به آخرت در برخی از کتاب‌ها مورد تردید واقع شده است؛ از این رو بجاست با توجه به نقش مهم بعد دینی/ معنوی در سلامت روان، به‌ویژه در فرهنگ دینی جامعه ایران، از کتبی به‌عنوان منبع درسی دانشگاه‌ها استفاده شود که بیشتر به واحد‌های دینی/ معنوی پرداخته، یا دست‌کم نگاه منفی به آن‌ها نداشته باشند».

اصول تربیت براساس حکمت متعالیه

نویسنده مقاله «اصول تربیت براساس مبانی انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی حکمت متعالیه» در طلیعه مقاله آورده است «هدف این مقاله شناسایی اصول تربیت براساس مبانی انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی در حکمت متعالیه است. روش پژوهش توصیفی ـ. تحلیلی بوده و در این راستا اصول تربیت متناظر با هر یک از مبانی انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی ‏حکمت متعالیه ‏بررسی شد. با تکیه بر مبانی انسان‌شناختی در حکمت متعالیه، اصول تربیت بدین شرح استخراج شدند: توجه به ویژگی‌های مشترک و تفاوت‌های فردی، کمک به رشد عقلانی همراه با محدودیت‌های آدمی، رعایت تقوا در کسب دانش، پرورش اعتماد به نفس، رعایت شئون فردی و اجتماعی، تحرک و پویایی و رشد همه‌جانبه متربیان. کاربست این اصول در تربیت به مربیان در سوق دادن متربیان به فطرت، پیشگیری از انحراف از فطرت، بیدار ساختن فطرت، تقویت نیروی اراده و اعتماد به نفس، شناسایی هویت و جایگاه فردی و اجتماعی، آگاه‌سازی نسبت به محدودیت‌های آدمی، تقویت تقوا، تقویت روحیه کمال‌طلبی، رشد همه‌جانبه و کمک به تحرک و تلاش در متربیان کمک می‌کند. براساس مبانی ارزش‌شناختی حکمت متعالیه، اصول تربیت بدین شرح شناسایی شدند: پرورش گرایش به خیر، شناخت خداوند به‌عنوان خیر مطلق، میانه‌روی در بهره‌گیری از لذات، هماهنگی در کسب توأمان لذت و سعادت، تبیین عقلانی فضیلت و تقویت گرایش به زیبایی حقیقی و نظام احسن. کاربست این اصول در تربیت به مربیان در داشتن خلوص نیت در تلاش‌های علمی، پرهیز از افراط و تفریط و گرایش به میانه‌روی ‏در رفتارها، تقویت روحیه فروتنی، داشتن انعطاف در تعامل‌های علمی، پرهیز از زیبایی‌های ظاهری و گرایش به زیبایی‌های حقیقی کمک می‌کند».

دلالت‌های تربیتی رابطه نفس و بدن

در چکیده مقاله «دلالت‌های تربیتی رابطه نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و دکارت» می‌خوانیم «موضوع رابطه نفس و بدن قدمتی به‌اندازه تاریخ فلسفه دارد که امروزه در پرتو نگاه‌های فیزیکالیستی در غرب به مسئله بدن و ذهن تقلیل پیدا کرده و یکی از مسائل مؤثر در حوزه‌های مختلف تعلیم و تربیت است. این مقاله، با بهره‌گیری از روش تحلیلی دیدگاه دو اندیشمند مسلمان و غربی، یعنی ملاصدرا و دکارت، را درباره این موضوع و دلالت‌های تربیتی آن بررسی کرده است. روش تحقیق این مقاله تحلیلی است. انتخاب این دو دانشمند به دلیل تأثیرگذاری فوق‌العاده آن‌ها در جریان‌های فکری پس از خود به‌ویژه در موضوع رابطه نفس و بدن است. نظریه دکارت با تأکید بر تمایز نفس و بدن، رابطه آن‌ها را به معضلی حل‌نشده تبدیل کرده و راه را برای رویکرد‌های افراطی اید‌ئالیسم و فیزیکالیسم در غرب گشوده است. ملاصدرا نیز با ارائه تبیین فلسفی یگانه‌انگارانه نفس و بدن، به‌عنوان راه‌حل تباین نفس و بدن تأثیر فراوانی در اندیشمندان پس از خود برجای گذاشته است. برخی از دلالت‌های مهم تربیتی اتحاد وجودی نفس و بدن، جسمانیةالحدوث بودن نفس، حرکت جوهری و اتحاد قوای آن عبارت است از: یادگیری مادام‌العمر، ارتقای اهداف تربیتی، در‌هم تنیدگی ابعاد تربیت، توجه هم‌زمان به نیاز‌های جسمی و روحی، تنوع روش‌های آموزشی، تأکید بر فضای تربیتی، نقش الگویی مربی و تفاوت‌های فردی در برنامه تربیتی».

بررسی رابطه میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی

نویسنده مقاله «بررسی رابطه میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی براساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی» در چکیده پژوهش خود آورده است «این مقاله یکی از چالش‌های مهم حوزه تربیت اخلاقی، یعنی شکاف میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی را بررسی می‌کند. پرسش اصلی آن است که چرا فرد گاه با وجود دانستن قواعد اخلاقی، در عمل از آن‌ها پیروی نمی‌کند؟ روش پژوهش، تحلیلی−استنتاجی است؛ بدین‌سان‌که در مقام تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی از روش تحلیلی و در مقام نتیجه‌گیری و کشف دلالت‌های تربیتی این نظریه در تربیت اخلاقی، از روش استنتاجی استفاده شده است. ‌نتایج نشان می‌دهد که نظریه اعتباریات علامه، راه‌حلی متفاوت پیش‌روی مسئله دیرینه رابطه نظر و عمل در اخلاق و تربیت اخلاقی است. این تفاوت اساسی را می‌توان در تفکیک میان حسن فی‌نفسه و حسن اعتباری و در اثبات تقدم اعتبار وجوب بر اعتبار حسن مشاهده کرد. چنان‌که در این دیدگاه، دوگانگی میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی وجود ندارد؛ زیرا امیال و عواطف انسان، نقش خود را در کنار شناخت‌های حقیقی، در ایجاد شناخت‌های اعتباری ایفا می‌کند و سرانجام این شناخت‌های اعتباری هستند که به‌عنوان علت تامه تحریک اراده، عمل اخلاقی را شکل می‌دهند. این نظریه در بعد تربیتی نیز تصور متفاوتی از فرایند تربیت پدید می‌آورد که براساس آن، به‌جای تمرکز بر تقویت اراده، باید در کنار ارائه و تبیین شناخت‌های حقیقی، زمینه محیطی و روانی لازم را نیز برای ایجاد ادراک‌های اعتباری، متناسب با آنچه که به‌عنوان حسن حقیقی شناخته شده‌اند، فراهم آورد».

علاقه‌مندان برای دریافت اصل مقالات می‌توانند به نشانی اینترنتی islamicedu.rihu.ac.ir مراجعه کنند.

انتهای پیام

captcha