به گزارش خبرنگار ایکنا، آیین پایانی یازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، عصر امروز ۱۷ آذرماه، با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اشرف بروجردی، رئیس سازمان کتابخانه ملی ایران، محسن جوادی، معاون امور فرهنگی ارشاد و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد.
اشرف بروجردی در این مراسم گفت: جلال آل احمد از نویسندگانی بود که با نگاه عمیقی که نسبت به پیرامون خود داشت، وقایع و حوادث را با زبان ساده خود توصیف و تبیین میکرد و همین سادگی زبان، سبب شده بود بسیاری از اصحاب سیاست، هنر و ادبیات به آثار وی علاقهمند شوند و این علاقه در آثار آنها نیز به چشم میخورد.
وی افزود: اغلب آثار جلال دارای ماهیت داستانی است و همین موضوع، توانسته تأثیر بسیاری بر مخاطبان بگذارد، چرا که این قالب ادبی، طرفداران بسیاری دارد؛ از این رو نویسندگان و اهل قلم باید بکوشند تا ادبیات فارسی را که زبان فهم و انتقال مفاهیم به دیگران است را حفظ کنند و به نسل آینده انتقال دهند.
محمدرضا بایرامی، دبیر علمی یازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد نیز در این مراسم گفت: از دوستان بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان که شبانهروز و فراتر از محدودیتهای اداری و ساعات کاری، در خدمت هرچه دقیقتر برگزار شدن این رویداد مهم ادبی بودند و هستند، تشکر میکنم و همچنین از گروههای داوری که باوجود اختلاف سلیقههای عمیق، بحث و جدلهای اساسی، محترمانه و دوستانه، تا آخر کنار هم نشستند و سعی کردند به انتخاب بهترینها برسند و بهدور از هر حب و بغضی و بدون در نظر گرفتن اسم ناشر و نویسنده یا تازهکار و کهنه کار بودن کسی داوری کنند، تشکر میکنم.
وی با بیان اینکه دوره دیگری از جایزه جلال با همه ضعفها و حسنهایش به سرانجام رسید، افزود: در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی هستیم و میدانید که چهل عدد کاملی است و معنی بسیاری در اساطیر، فرهنگ، ادبیات و ادیان دارد. پیامبر اکرم(ص) هم در چنین سالی طرف وحی قرار گرفت که بخواند به نام پرورگاری که آفریننده است و صاحب قلم.
بایرامی: داوری سخت است و داوری جایزه جلال سختتر
بایرامی ادامه داد: به طور طبیعی تا چنین سالی، انتظار میرفت ادبیات داستانی انقلاب، دستکم رمان مهمش را منتشر کند. متأسفانه باید گفت، هیچ اتفاق بزرگی برای ادبیات انقلاب نیفتاده تا بتواند تصویر تمام قدی از آن را نشان بدهد و شاید هم حق همین است تا بدانیم که محدود و کانالیزه کردنها و دوستی خالهخرسه و چیزهایی از این دست، چقدر میتواند در مواردی مانع باشد.
وی تصریح کرد: باید به هنرمند و حس او اعتماد میشد، چون قطعاً و حتماً، وی جامعه و حوادث تاریخی را بهتر و درستتر از سیاستمدار میشناشد و میتواند نه لزوماً تحلیل، بلکه حداقل آن را تصویر کند. حقش بود که مثلاً «دُن آرام» این انقلاب تا حالا با همان صراحت نوشته میشد؛ یعنی نشان دادن بد و خوب انقلاب با هم. یعنی با در کنار هم قرار دادن «موجود» و «مطلوب»! که به دلایل مختلف و آنگونه که افتد و دانی، نشد و ننوشتند. شاید به دلیل همین کمبود است که گونهای به نام خاطره ـ داستان، با تکیه بر اصلی به نام حجیم بودن، متولد شد و با سرعت راه خودش را میرود و از حمایت و هزینه زیاد هم برخوردار است.
بایرامی در ادامه بیان کرد: مسابقات کتابخوانی سراسری برایش راه میاندازند، از بودجه عمومی، خریدهای چندین هزارتایی ترتیب میدهند و... گاهی رویش مینویسند «خاطره» و دیگران میخوانند «رمان». گاهی رویش مینویسند «رمان» و دوستان ما میخوانند «خاطره» و برای همین هم در بخش مستندنگاری به آن جایزه میدهند. تقصیری هم ندارند، چرا که با شتر گاو پلنگی طرفند که در آن برای تعیین ماهیت، فقط باید به اجتهاد خودشان عمل کنند و نه برچسب روی جلد که توضیح نویسنده یا ناشر است. البته این کارها هم خوب و بد دارد. قطعاً به موارد خوب جایزه میدهند. موارد خوب بر چشم ما جای دارد، اما در آن تخیل و سندسازی هم کم و بیش هست. با این حال حلوا حلوا میشود. اما چرا چنین اتفاقی میافتد؟ آیا متولیان فرهنگی ما از نقد ادبی و رمان و داستان ناامید شدهاند؟ یا چون بیشترشان محافظهکارند، فکر میکنند نباید به اسبی پروبال دهند که چموشی هم دارد و ممکن است چند لگدی هم بپراند.
وی گفت: تا حالا شنیدهاید که برای تبلیغ و ترویج رمان و داستانی هزینه شود؟ مسابقات کتابخوانی و خریدهای آن چنانی پیشکش. این بخش به هیچ وجه مهم تلقی نمیشود؛ در حالی که همه از ارزش و تاثیرگذاری آن حرف میزنند، البته فقط حرف؛ و یادم هست که شاعری هم ـ شوخی و جدی ـ در فضیلتش سروده بود: ای بسا مردا که با یک قصه ماند/ ختم این کیلونویسان را بخواند.
دبیر علمی یازدهمین جایزه جلال با اشاره به سختیهای داوری این جایزه گفت: به گمانم داوری و مسئولیت جایزه جلال، یکی از کارهای سخت دنیا و در اصل فقط برازنده آن داور یکتا و بیهمتا است، داوری سخت است و داوری در جایزهای مثل جلال آل احمد سختتر، زیرا با اینکه پول این جایزه را دولت میدهد، اما در نبود جایزههایی با این شأن و گستردگی و ارزش مالی، به نوعی جایزه ملی ماست. هستند جوایزی که با ادعای خصوصی بودن، سعی در پیدا کردن جایگاه ملی دارند، اما متأسفانه گاهی تنگنظریها، آنها را تا حد جایزههای محفلی و دورهمیتنزل میدهد. در این جایزهها بخش زیادی از ادبیات ما برای همیشه و به دلیلی ناروشن و غیر ادبی، غایب است. در جایزه جلال، اما غایب نداریم.
بایرامی بیان کرد: تا آنجایی که من میدانم و شاهد بودم، همه آثار، دیده و بررسی میشوند و سطح جایزه را هم کتابهای موجود در همان سال و مقایسه بین آنها تعیین میکند و نباید عطف به ماسبق کرد. البته قبل از تاسیس جایزه، دست بر قضا، من هم در جلسات متعدد مشورتی آن شرکت میکردم و یکی از پیشنهادهای مصرانهام این بود که جایزه همانند نوبل، به مجموعه کارنامه ادبی نویسنده داده شود، به بهانه یکی و ترجیحاً بهترین اثر او و نه به یک اثر به تنهایی. به قول شاعر، این فصل را بسیار خواندم، اما توجهی نشد و آب در هاون کوبیدن بود. توجه نشد، اما به نظر میآمد در سالهایی به آن عمل شد. یعنی به کسانی جایزه دادند که نویسندگان خوبی بودند، اما کار آن سالشان، عقبتر از کارهای قبلیشان بود.
وی ادامه داد: به هرحال، اگر به آن پیشنهاد عمل میشد، الان دیگر شاهد موازی کاری بیمعنا نبودیم و بخشی از کتاب سال هم حالت تشریفاتی پیدا نمیکرد که تابعی از جایزه جلال و برنده آن باشد. در آن صورت، کتاب سال میتوانست در مقایسه با نوبل مثلاً «بوکر» باشد.
وی هنرمند را خالق زیبایی دانست و گفت: نویسنده وقتی مینویسد، تمام وجودش را در آن به ودیعه میگذارد و گاه با همه خلوص، وابسته کارش شده و در آن غرق میشود؛ بنابراین وقتی معتقد است یا میگوید کار خوب یا بسیار خوبی نوشته، قصد فریب ندارد بلکه ممکن است دیگران آن را ندیده و یا خوب ندیده باشند. چرا که اگر جز این بود، گاهی اصلاً دلیلی نداشت، بنویسد. خصلت کمالخواهی هنرمند باعث میشود که فکر کند بهترین کار را انجام میدهد و اگر جز این باشد، برخی اصلاً قلم به دست نمیگیرند. من دست همه هنرمندان این چنینی را میبوسم، فارغ از اینکه در جوایز ادبی مختلف، حضور داشته باشند یا نه.
رونمایی از ویکی ادبیات
در ادامه مراسم، پایگاه اینترنتی ویکی ادبیات که از سوی بنیاد شعر و ادبیات داستانی جایگزین مجله ادبی «الفیا» شده است، با حضور محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد رونمایی شد.
محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از رونمایی این سایت، در سخنان کوتاهی گفت: امیدوارم از این لحظه که این سایت فعالیت خود را آغاز میکند، راه بر تحریف تاریخ ادبیات ایران که دغدغه جلال بود، بسته شود و زمینه مشارکت و حضور همه اهالی ادب و فرهنگ و تاریخ این سرزمین در نگارش تاریخ ادبیات ایران فراهم شود.
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی نیز در ادامه افزود: زمان زیادی نیاز بود تا ویکیهای زیرمجموعه آماده شوند، اما همکارانم، با کمک دکتر جوادی در کمتر از دو ماه، این پروژه را به مرحله مدخلنویسی رساندند، در حالی که این کار در سایر کشوها، به حدود 16 ماه زمان نیاز دارد.
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از رونمایی از کتاب «داستاننویسی باکلاس» درباره جایزه جلال آل احمد گفت: این جایزه در سه گرایش تنظیم شده است، ابتدا داستان که برای همه ما اهمیت داشته و دارد، چرا که بخشی از رویش زبان فارسی ما مرهون داستان است، داستان زبان فرهنگ غیررسمی ما بوده و میتواند زبان گفتوگوی ما با جهان باشد. پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، طی این چهار دهه، مسیر تولید داستان رو به رشد بوده است.
وی افزود: از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ حدود ۹ هزار عنوان کتاب چاپ اولی منتشر شده است، در واقع یک سوم کتابهای چهار دهه گذشته، طی پنج سال اخیر چاپ شده است که نشان میدهد طی سالهای اخیر، داستان روند رو به رشد سریعی را در پیش گرفته است و در این عرصه جوانان داستاننویس و همچنین بانوان جایگاه خاصی داشتهاند و این جایگاه باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
صالحی در ادامه بخش مستندنگاری را مورد اشاره قرار داد و گفت: این بخش حوزه گسترده و فراخی است و همین امر، کار داوری را سخت میکند، اما این حوزه برای شناسنامهسازی مناسب است و از این بخش میتوان دهها اثر مهم و قابل توجه تولید کرد. از سوی دیگر، فراخ بودن عرصه، زمینه تحریف را نیز خواهد داشت.
وزیر ارشاد مستندنگاری را شناسنامهدار کردن امور دانست و بیان کرد: در این حوزه قدمهای خوبی برداشته شده است، اگر در این زمینه اقدام نشود، تاریخمان در معرض غارت و تحریف قرار خواهد گرفت. رخدادهای این حوزه به ویژه در زمینه خاطرهنگاری دفاع مقدس حاکی از این اتفاقات خوب دارد، اما باز هم نیاز به کشف میدانهای تازهای هستیم و باید مستندنگاریهای بسیاری را تجربه کنیم تا به دام بیشناسنامگی نیفتیم.
وی در ادامه با اشاره به بخش نقد ادبی گفت: نقد ادبی، جوهره ادبیات و همزاد آن است. نقد ادبیات، علاوه بر سنجش اثر ادبی، اتفاقات تازهای را نیز رقم میزند.
صالحی تصریح کرد: نباید انتظار داشته باشیم، جایزه جلال آلاحمد همه امور این سه ضلع را بر عهده بگیرد، اما تلاش خود را کرده تا بخشی از امور ادبیات را بر عهده بگیرد و جریانساز باشد. این جایزه سعی کرده از سلایق دولتی به دور باشد و میان آنچه امروز به آن رسیدهایم با آنچه باید باشیم، فاصله بسیاری هست.
انتهای پیام