افول تولیدات نمایشی سیما و فرار از واقعیت
کد خبر: 3771436
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۰
یک بام و دو هوای صدا و سیما در بوته نقد / 14

افول تولیدات نمایشی سیما و فرار از واقعیت

گروه هنر ــ قاری‌زاده، کارگردان سینما و تلویزیون با بیان اینکه مرتبط کردن افول تولیدات نمایشی سیما به فراگیری ماهواره نوعی فرار از واقعیت است، به برخی عواملی این افت کیفی همچون نبود نظارت بر فیلمنامه، ورود بی‌رویه بخش خصوصی در تلویزیون و آسیب کپی‌برداری اشاره کرد.

مجید قاری‌زاده، کارگردان سینما و تلویزیون، در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه ماهواره‌ها چندان نمی‌توانند روی کیفیت برنامه‌های نمایشی سیما أثرگذار باشند، اظهار کرد: اینکه بخواهیم افول کیفی برخی تولیدات نمایشی را به فراگیر شدن ماهواره‌ها مربوط بدانیم خطا کرده‌ایم، زیرا هنگامی که اثری از کیفیت لازم برخوردار باشد و مردم نیز آن را بپسندند، دیگر ماهواره چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟ اما باید بررسی کنیم و ببنیم چه اتفاقی رخ داده که باعث افت کیفیت سریال‌های و فیلم‌های تلویزیون شده است.
وی با بیان اینکه مهم‌ترین دلیل بحث فیلمنامه است، افزود: اعتقادم این است نظارت در بخش فیلمنامه به فراموشی سپرده شده است و تهیه‌کننده در هر شرایطی فقط به فکر اتمام کارش است. این تعجیل نیز مسلماً به روی کیفیت تولیدات تأثیر منفی می‌گذارد؛ برای مثال در دهه شصت عموماً سریال‌های نمایشی با استقبال بسیار زیاد تماشاگر مواجه می‌شد، استقبال مردمی نیز به این دلیل نبود که در آن دوران امکان رقابت وجود داشت، بلکه دلیل اصلی را باید در فیلمنامه‌های آثار جستجو کرد، کار‌هایی که هنوز بعد از گذشت چند دهه دیدن آن‌ها خالی از لطف نیست. همچنین طولانی بودن و نداشتن پشتوانه در برخی سریال‌ها سبب شده آثار خسته‌کننده شود و تماشاگر از آن رو بر‌گرداند.
ورود بی‌رویه بخش خصوصی
قاری‌زاده تأکید کرد: دلیل دیگری که به نظرم در این بحث نقشی مهم ایفا می‌کند، ورود بی‌رویه بخش خصوصی در امر تولید است، البته بخش خصوصی را نمی‌توان مقصر دانست، زیرا آن‌ها به فکر منافع خود هستند، اما افرادی که اجازه این مشارکت را می‌دهند به نظرم نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کنند. در همین راستا اختصاص تولیدات به آدم‌های خاص معضلی بعدی در راستای کاهش تولید است. این انحصارگرایی بسیاری از تولیدکنندگان آثار خبره را خانه‌نشین کرده است.
وی در پاسخ به این سؤال که محدودیت مالی در سال‌های اخیر تا چه حد در افول تولیدات نمایشی سیما نقش داشته است؟ چنین توضیح داد: استفاده از اسپانسر اتفاق جدیدی در سیما نیست، بلکه نزدیک به یک دهه است که اسپانسر‌ها در امر تولید دخیل‌اند، اما این حضور به نظرم آن‌چنان که باید مفید نبوده است، زیرا همان‌گونه که گفتم فیلمنامه به عنوان ستون آثار مستحکم نیست، پس هر اندازه اسپانسر به روی کارها سرمایه‌گذاری کند، نتیجه آن‌گونه که انتظار می‌رود نخواهد بود.
کپی‌برداری؛ آسیبی رایج در برنامه‌سازی سیما
کارگردان فیلم «پدر بزرگ» درباره برخی کپی‌کاری‌ها در تلویزیون بیان کرد: آسیب دیگری که در تلویزیون رایج شده، کپی‌برداری از کار‌های خارجی است؛ بهترین مثال در این رابطه مسابقه «برنده باش» است که در جزئی‌ترین بخش‌هایش نیز از یک برنامه پربیننده ترکیه‌ای تقلید کرده است. نکته جالب‌تر اینکه سازندگان حتی به خود زحمت نداده‌اند که تغییراتی در دکور داشته باشند! چراکه برنامه‌سازان در پی این هستند که از موفقیت دیگران برای خود کسب اعتبار کنند، بدون اینکه خود بخواهند با فکر و خلاقیت برنامه‌سازی داشته باشند.
وی درباره خطوط قرمز رایج در برنامه‌سازی سیما گفت: اینکه فکر کنیم برخی خطوط قرمز باعث شده، تولیدات نمایشی کاهش پیدا کند به نظرم توجیه قابل قبولی نیست؛ برای مثال حجاب در کشور ما یک قانون است که همه آن را پذیرفته‌اند، پس نباید آن را مانع فرض کرد. درباره محدودیت‌های مفهومی هم باید بگویم که علاوه بر اینکه در این زمینه محدودیت نداریم کمی بیش از حد آزادی کار به برخی سینماگران داده‌ایم، چون اگر این گونه نبود، می‌توانستیم برخی فیلم‌های سینمایی را با خانواده‌هایمان در سینما ببینیم نه اینکه از آوردن آن‌ها پرهیز داشته باشیم!
کمدی را با آثاری چون «اجاره‌نشین‌ها» و «اتوبوس» به یاد آوریم
وی متذکر شد: نقدی که به برخی آثار وارد کردم منظور نقد فیلم‌های کمدی نبود، چون این ژانر یکی از گونه‌های پرمخاطب و تأثیرگذار سینما است، اما آن چیزی که ما در واقع می‌بینیم نشانی از یک فیلم واقعی طنز ندارد و لودگی مهم‌ترین شاخصه آن است. این معضل رایج در شرایطی است که ما فیلم‌هایی، چون «اجاره‌نشین‌ها» یا اتوبوس را داشتیم که داریوش مهرجویی و یدالله صمدی آن‌ها را ساخته بودند و هنوز بعد از چند دهه دیدن آن‌ها مفرح است.
وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو آثار تاریخی و انقلابی سیما هم چنین توضیح داد: در حوزه تولیدات تاریخی و انقلابی ضعفی اساسی داریم، آن‌هم اینکه سعی نمی‌کنیم تاریخ را آن‌گونه که هست روایت کنیم، بلکه می‌خواهیم آنچه را دوست داریم، تصویر کنیم. به ویژه درباره آدم‌ها این ضعف به شکل جدی قابل لمس است. آدم‌ها در سریال‌های تاریخی از نگاه برنامه‌سازان یا سیاه هستند یا سفید، برای همین شخصیت‌پردازی پیرامون آن‌ها به شکل صحیحی انجام نمی‌شود، درصورتی‌که شخصیت‌پردازی قوی، نیازمند رگه‌های خاکستری است.
قاری‌زاده در انتها سریال «هزاردستان» را کلاس درسی برای فیلم‌سازان این حوزه توصیف کرد و گفت: خدا رحمت کند علی حاتمی را، این فیلم‌ساز با ساخت این مجموعه تاریخی علاوه بر اینکه کاری ماندگار در تلویزیون ایران رقم زند، شهرکی را ساخت که هنوز بعد از چند دهه بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های در آنجا تصویربرداری شود. در ضمن هزاردستان تنها یک سریال فاخر نبود، بلکه روایت گر تاریخ این سرزمین است که جوانان زمان حال را با داشته‌های فرهنگی کشورشان آشنا می‌کند.
گفت‌و‌گو از داوود کنشلو
انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha