یک عضو هیئت علمی دانشگاه خطاب به وزیر ارشاد:
مسئول تغییر ذائقه جوانان کیست
گروه جامعه ــ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن در یادداشتی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: در شرایطی که اساتید دانشگاهی نمیتوانند برنامههای معرفتبخش بیحاشیه داشته باشند و حمایت نمیشوند، آیا میتوانند وظایف خود را در قبال تربیت جوانان به درستی انجام دهند؟
به گزارش ایکنا؛ علیرضا کاوند، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده، خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و با بیان اینکه روشنفکران حق دارند سؤال کنند که چگونه میتوانند با وجود عدم حمایت از انجمنهای علمی فرهنگی اساتید، وظایف خود را انجام دهند، آورده است: اساتید دانشگاهی در سه سال اخیر، حتی دیگر نتوانستهاند یک سمینار معرفتبخش بیحاشیه و یا سخنرانی مفید و کمهزینهای برگزار کنند. متن کامل یادداشت کاوند را در ادامه میخوانید.جناب آقای دکتر صالحیوزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامیبا سلام به روان پاک شهدای تاریخ ایران زمین در مقابله با استعمار و استثمار انگلیسی و آمریکایی، شهدای انقلاب اسلامی سال ۵۷، شهدای ترورهای دهه ۶۰، شهدای دفاع مقدس، شهدای هستهای، شهدای مدافع حرم و سایر شهدایی که امنیت و آرامش لحظه لحظه این نظام در هیاهوی التهابآمیز رسانههای معاند برون مرزی، مرهون خون هزاران فرد از این مردان مردستان ایران است. دردی در درون و صدایی فروخورده در گلوی فرهیختگان و نخبگان این جامعه است که در این روزها دیگر چندان به گوش مسئولان دولتی نمیرسد. مقام معظم رهبری به استدلال حرکت ایدهمدار آتش به اختیار، همه فرهیختگان را ملزم به مطالبهگری و واکنش نسبت به مسائل پیرامونی فرمودهاند. حقیر، به عنوان یک معلم کوچک در دانشگاه که با سطوح مختلف دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی در ارتباطم، به شما عرض میکنم:وزیر ارشاد حق دارد که از فرهیختگان و روشنفکران اصیل ولایتمدار بخواهد که به عنوان یک واقعیت و نیاز موجود و حیاتی، فرهنگ اصیل شیعی انقلابی را تبلیغ کنند و از سوی دیگر، روشنفکران حق دارند که از وزارتخانه برای انجام این نقش، درخواست امکانات و بستر کنند. فرهیختگان انقلابی حق دارند سؤال کنند که چگونه میتوانند نقش خود را در سایه برخی لوایح فراموش شده مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستورات اکید مقام معظم رهبری ایفا کنند.جناب وزیر معزز، شما بفرمایید کدام محافل و مجامع با حضور وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی در دو دهه اخیر با دانشگاهیان و نخبگان انقلابی یا حتی با اقشار فرهنگی یا سایر سطوح جامعه به صورت عمومی و آزاد و شفاف برگزار شده یا کدام نشستهای صمیمی منعقد شده که اندیشه این فرهنگیان علمی و عالمان فرهنگی برای شکلدهی به هندسه اکمل فرهنگساز دینبنیان قرآن ساختار، مورد توجه قرار گیرد؟ آیا حتی سخنانشان و دردهایشان شنیده شده است؟ آیا حتی عموم جامعه نیز حرف و ایده شان شنیده شده است؟ آیا رسانه ملی، ظرفیت پخش بخشی از این نشستها را ندارد تا مردم در بطن مسائل قرار گیرند؟ قطعا باری عظیم به دوش شما به عنوان وزیر ارشاد جمهوری اسلامی است.جناب وزیر، سوابق علمی و فرهنگی درخشان شما و تولیدات آثار مکتوب و غیر مکتوب شما در حوزههای مختلف علمی ــ فرهنگی و همچنین در حوزه فضای مجازی، درخور ستایش و توجه بوده و شما که فرزند عزیز حوزه مشهد و مدرس دروس سطوح حوزه بودید و هستید و دکترای فلسفه و عقلانیت نیز در پرونده شماست، انتظار کنونی ما از شما بسیار بیش از این است. جناب آقای وزیر، آیا تصمیمات صرفا باید پشت درهای بسته باشد؟ با کدام نخبگان؟ با نخبگان گزینشی؟ پس کجاست آن کرسیهای آزاداندیشی و نشانمان دهید آن کرسیهای ترویجی نقد و نظر میان فرهنگیان و فرهیختگان دلسوز این وزارتخانه را. کجاست آن مطالبههای مکرر طلب شده امامین شریفین انقلاب؟ آیا وظیفه روشنگری و خط دهی و راهبردسازی، صرفا وظیفه مقام معظم رهبری است؟ آیا دیگر مسئولان نظام وظیفه ندارند؟جناب وزیر، روشنفکران حق دارند سؤال کنند که چگونه میتوانند وظایف خودشان را با وجود عدم حمایت از انجمنهای علمی فرهنگی اساتید انجام دهند؟ اساتید در این سه سال اخیر که منتهی به دوران آغاز وزارت شماست، حتی دیگر نمیتوانند یک سمینار معرفتبخش انقلابی بیحاشیه و یا یک سخنرانی مفید و کمهزینه برگزار کنند و یا حتی چاپ یک کتاب در عرصه فرهنگ با هزینه مناسب داشته باشند. آیا رواست که انگ مخالفت با عقل و سیره عقلا به آنان زده شود و متهم به سیره پوپولیستی شوند در حالیکه پارادایم فکری غالب رقبایشان، پوپولیستی و سطحینگرانه است؟ به استحضارتان میرسانم که به نظر میرسد، فرهنگ سازی دینی در مناطق محرومی، چون سیستان و بلوچستان و سایر مناطق میهن عزیزمان صرفا برنامههای فرهنگی و هزینهکرد برای ارسال مبلغ و ... و توزیع کتاب و بروشور از سوی شما و سایر ارگانهای مسئول نیست، بلکه فرهنگسازی به این است که شما به وزیر نیرو بفرمایید انشعاب گاز مردم استان سیستان و بلوچستان و سایر بخشها، شهرها و روستاهای نقاط محروم و زلزلهزده غرب کشور، در سه ماهه آخر سال، باید تسریع شود. این عین تعیّن و تحقق فرهنگسازی است.هدف فرهنگسازی، تعالی و تربیت یافتن است و این دو امر، رفاه و آرامش میخواهد تا محقق شود، اگرنه چند درصد مردم باور میکنند که شما به دنبال فرهنگسازی هستید؟ وقتی زیست جسمی و معیشتی آنها تحت فشار است، چگونه انتظار دارید عقلشان تکمیل و روحشان تربیت شود؟ وزارتخانه فرهنگ و ارشاد که هدفش تعالیبخشی است و به همراه وزارتخانه ورزش و جوانان، باید بیش از وزارتخانه نیرو به دنبال حل مشکلات معیشتی و رفاهی مردم و جوانان باشد، چرا که این، ابزار کار فرهنگسازی شماست. جناب وزیر، وقتی جوان ما امروز با این تورم کمرشکن، جرأت فکر کردن به مسئله ازدواج را ندارد و شما از دستتان بر میآید که طرحی به مجلس ببرید و از ازدواج آسان دفاع کنید و قانون مصوب کنید که تجملگرایی در ازدواج ممنوع باشد و خانوادههای زوجین، هر کدام احساس وظیفه کنند و ملزم باشند و به کمک یکدیگر، آشیانه گرم و عاشقانه الهی زوجین را در این عصر غیبت و حیرت به فرموده آموزههای دینی عصر ظهور بسازند، لطفا اقدام عاجلانه کنید. برخی خانوادهها متاسفانه فرزندان خود را رها کردهاند، لطفا به مراکز مشاوره دانشجویی سری بزنید ببینید چند درصد از افرادی که میخواهند ازدواج کنند، میتوانند ازدواج کنند. آیا برخی طلاقهای امروزه جوانان ما ناشی از لاکچری مداریهای دیروز آنان نیست؟ آیا دختران امروز جامعه به دلیل عدم امکان تأمین مخارج هنگفت جهیزیه باید مجرد بمانند یا سالها در عقد بمانند؟ آیا پسران جامعه ما به دلایل غالبا بیفایده و زودگذر تالارهای ازدواج و آتلیهها و مزونهای عجیب و غریب با افکار وارداتی غربی، باید از ازدواج منصرف شوند یا مجبور به تأمین شوند و روح و روانشان تخریب شود و کدورتها و کینهها از ابتدای زندگی ریشه در زوجیت و روابط سببیشان بدواند؟جناب وزیر، مسئول تغییر ذائقه جوانان ما در خصوص نوع همسرگزینی، نوع مراسمات، نوع پوشش، کیست؟ اگر خانوادهها قدرت و تمکن ندارند، آیا ترویج مدل ازدواج آسان و کمخرج، وظیفه ما و شما نیست؟ آیا ما نباید برای جلوگیری از ازدواج سفید که در کلان شهرها و سایر نقاط دانشگاهدار، رسوخ کرده قانون مصوب داشته باشیم؟ قطعا وزیر فرهنگ غیرمسلمان چین و ژاپن از شما سزاوارتر نیستند به اینکه قانون در مجلسشان تصویب کنند و ازدواج لاکچری را ممنوع کنند و به مرتکبین آن جریمه ببندند. پس ما هم باید در این امورات پیشگام باشیم.روشنفکران و فرزانگان ولایتمدار، حق دارند بپرسند که چگونه میتوانند نقش خود را در حالی که نهادهای ساختاری وزارتخانه فرهنگ و ارشاد، با نخبگان ارتباط وثیق ندارد، ایفا کنند. متأسفانه چندان، بال علم و ادب در کنار بال فرهنگ و هنر نیست و ضروری است که شکاف ایجاد شده میان روشنفکران اصیل ولایتمدار و راهبرد فرهنگسازی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نظام جمهوری اسلامی، هرچه زودتر پر شود. اینکه روشنفکران انقلابی ما امیدوار بودند که وزارت اطلاعات و جهانگردی دوران پهلوی، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در برهه نوین پس از انقلاب تبدیل شود و یک شخص صالح، دینمدار و فرهنگدوست در رأس آن قرار بگیرد، قطعا به این جهت بوده که آنها به دنبال تشویق مردم و نظام ولائی، به فرهنگ مداری اسلامی و ارتقای کار فرهنگی بودند. از این که بگذریم، ما اساتید دانشگاه ابراز نگرانی خود را درباره این مسائل مبتلابه فرهنگی، مطرح کرده و از سوی دیگر، بر این مسئله تأکید میکنیم که برخی گرایشات استثمارانه در سیستم اجرایی فرهنگی ما حاکم شده که به هدف درآمدزایی از ناحیه فرهنگ و با چاشنی تقدسزدایی، به تفکر سرگرمی مردم روی آورده است. آیا صرفا وظیفه وزارت ارشاد همینها است؟ آیا صرفا اعطای مجوز کنسرت و تفریحات در سطوح مختلف جامعه و همکاری در ساخت فیلمها و مستندهای شادیآفرین و اعطای مجوز، هدف نهایی این وزارت در سالهای اخیر است؟ آیا صرفاً چاپ کتاب و اعطای مجوزها برای تأسیس مؤسسات فرهنگی، تنها اهداف اصلی وزارت است؟ آیا به عنوان یک نظریهپرداز دلسوز نباید به مدیر محترم آن شبکه پر طرفدار بفرمایید که مراقب باشید، خندوانه هدف نشود، بلکه وسیله هدفی متعالی شود؟ ظرفیتی به این خوبی، چرا هدفمند نشود؟ترس عمیقی که ما داریم، ترس از تبدیل و تقلیل فرهنگ به یک نوع سرگرمی است و شگفتا از میزان حمایت وزارت فرهنگ در سالیان اخیر، از سرگرمیهایی مثل کنسرتها و جشنها در اعیاد ملی و ... طبق برخی گزارشها. آیا صرفاً برگزاری جشن و شادی صرف، به صورت بیهدف و بدون خطدهی فکری و نتیجهگیری، و اجرای شومنهای کم اعتقاد، در عین تمسخر لهجههای اقوام و نوع زندگیشان، هدف غایی است؟ افراط در این کارها و عدم نظارتها، وزارتخانه را از هدف اصلی و مقصد نهایی خود خارج میکند. عموم عقلا با این شادیها در حد معتدلش مخالف نیستند، اما آیا باید به گونهای حرکت کنیم که دانشگاهیان فرهیخته ما هم از برخی به اصطلاح لودگیها استقبال کمنظیر کنند و حدود و حریم الهی در دانشگاه جمهوری اسلامی شکسته شود؟مستحضرید که وظیفه فرهنگسازی در ابعاد دانشگاهی آن، لزوما به عهده صدا و سیما و وزارت علوم نیست، بلکه شما نیز در این باب ملزم به تولید دکترین فرهنگی به کمک رسولان فرهنگی و ایجاد بستر برای تحقق آن هستید. بسیار ضروری است برای شادیهای ملی و دینی چارچوبی صحیح بنیان گذاشته شود و برنامههای صدا و سیما طبق آن ساخته شود و قطعا در این زمینه رشد قابل توجهتری نسبت به قبل خواهیم داشت. در نهایت، جناب وزیر، شما را به خون شهدای همان ابتدای سخن قسم میدهیم، بیش از این با نخبگان حوزوی و دانشگاهی مرتبط باشید و اگر به کنه داستان واقفید که انشاءالله اینگونه است، منفعل نباشید بلکه در تولید راهبردهای فرهنگی دینی و اشاعه آن، وزارتخانه را بیش از گذشته، فعال، خلاق و پویا سازید. علیرضا کاوند
عضو هیئت علمی دانشگاه
انتهای پیام