گسترش تمدن و دستیابی به پیشرفت، دغدغه تمام جوامع و مسئولان آنها است. با نگاهی به کشورهای پیشرفته، بالا بودن جایگاه علم و دانش در آنها به وضوح آشکار میشود. نه تنها جوامع پیشرفته کنونی، بلکه با تورق تاریخ و بررسی جوامع متمدن گذشته همچون ایران و روم، جایگاه رفیع دانشمندان و عالمان در آنها دیده میشود. همگی این شواهد حکایت از ارزش علم و رشد فناوری دارد. در عصر حاضر و پس از وقوع پیوستن انقلابهای علمی و اجتماعی، ناشناختههای علمی در حوزههای فیزیکی، انسانی، اجتماعی و پزشکی نمایان شد و به دنبال آن متخصصین و محققین تلاش برای پاسخگویی به این ناشناختهها کردند و تحقیق و تفحص توسعه یافت.
جایگاه علم و تحقیق تفحص تنها به لحاظ پیشرفت و توسعه اهمیت ندارد اگر به عنوان یک انسان و با نگاهی از درون دین به خصوص دین اسلام نگاه شود، به وضوح بر اهمیت و توجه به تحقیق و تفحص تاکید فراوان شده است. چنانچه حضرت علی (ع) در معجم الفاظ غرر الحکم میفرمایند «لا سنّة أفضل من التّحقیق؛ هیچ راهی برتر از تحقیق و حقیقت جویی نیست»(معجم الفاظ غرر الحکم: ۲۴۹) و همچنین امام صادق(ع) در امالی طوسی این چنین میفرمایند «لَستُ اُحِبُّ أن أرَى الشّابَّ مِنکُم إلاّ غادِیاً فی حالَینِ: إمّا عالِماً أو مُتَعَلِّماً؛ دوست ندارم جوانى از شما [شیعیان] را جز بر دو گونه ببینم؛ دانشمند یا دانشجو» (امالی طوسی/ ۳۰۳).
بر مبنای توصیه بزرگان دین، دانشجو بودن در میان شیعیان جایگاه والایی دارد، لیکن این دانشجو بودن باید به گونهای باشد که علمآموزی، کاوش و جستجوگر بودن را به همراه داشته باشد. لازم است بدانیم که دانشجو بودن در اینجا تنها به معنای کسی که در دانشگاه به تحصیل میپردازد، نیست، بلکه کسی است که از لوازم آموزشی به دنبال کشف علم و دارای روحیه پژوهشگری است. با نگاهی به وضعیت جامعه کنونی، سوالی مطرح میشود که چرا دانشجویان ایران روحیه پژوهشی ندارند و انجام تحقیقات بنیادی در میان آنها کمتر رخ مینماید و چرا آنان کمتر به سمت حوزههای پژوهشی روی میآورند؟
مراکز آموزشی و تحصیلی به عنوان مبنایی که فرد در آن تعلیم یافته و نحوه برخورد با مباحث علمی را میآموزد، نقش مهمی در رشد و تربیت دانشجویان (از دوران کودکی تا بزرگسالی) ایفا میکنند. در مدارس و دانشگاههای کشور، رویکردی که در آموزش وجود دارد، به سمت کسب نمره و حفظ نمودن مطالب است و به نوعی روشهای آموزشی در این دو نهاد، تربیتکننده روحیه انتقادی، کاوشگری، خلاقیت و پژوهشگری در میان دانشآموزان و دانشجویان نیست.
از سویی تحقیقات انجام شده در کشور خصوصاً در حیطه علوم انسانی با زحمت بسیاری همراه است ولیکن بازدهی آن کمتر دیده و کمتر کاربردی میشود. این بازدهی در دو سطح قابل بررسی است؛ در سطح اول بهره گیری از خروجی آن در سطح کشور و جامعه است. بسیاری از تحقیقات در حیطه مطالعه باقی مانده و دیگر عملیاتی نمیشود. از سوی دیگر، میزان بازدهی آن به لحاظ درآمدی زمانبر است و به دلیل مشکلات اقتصادی که جوانان و خانوادهها با آن درگیر هستند، ورود به حیطه کاری که در آن درآمدزایی به راحتی صورت نمیگیرد را با مانع مواجه میسازد.
در نتیجه برای رشد روحیه پژوهشگری در میان دانشجویان بهتر است مواردی را در نظر گرفت؛ در ابتدا رویکرد آموزشی و پژوهشی در حیطه مدارس و دانشگاهی تغییر یابد، در راستای آموزش مؤثر ایجاد روحیه انتقاد، خلاقیت و پرسشگری و کنجکاوی در میان دانشجویان، میتوان پژوهشگران موفقی را در جامعه تربیت کرد. علاوه بر آن، سیاستگذاران کشور و برنامهریزان کشور با ایجاد زمینههای اقتصادی مناسب برای دانشجویان و علمپژوهان میتوانند آنها را به سمت انجام کار پژوهشی تشویق نمایند. در میان تمام مطالب ذکر شده، نباید فراموش کرد که با ایجاد مراکز پژوهشی و ایجاد قشری به نام پژوهشگر در جامعه، آنان نیز دغدغههایی دارند که لازم میآید، برای دستیابی به اهداف پژوهش در کشور به آنها نیز توجه شود.
زهرا فیضی، پژوهشگر مرکز مطالعات میان رشتهای قرآن کریم
انتهای پیام