حوزه و دانشگاه هر کدام در جایگاه یک نهاد علمی و فرهنگی با سازوکارها و ویژگیهای خاص خود شناختهشده هستند. 27 آذرماه به نام روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است. در طول سالهای گذشته نیز فعالیتهای متعددی برای تحقق این وحدت انجام شده، اما اینکه چقدر این فعالیتها مؤثر است و به نتیجه مطلوب دست پیدا کرده، موضوعی است که خبرنگار ایکنا درباره آن با حجتالاسلام ابوالفضل موسویان، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید و مدیر گروه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم، گفتوگو کرده است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا: منظور از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ آیا با توجه به اینکه حوزه یک نهاد سنتی و دانشگاه یک نهاد مدرن با روش تحقیق خاص خود محسوب میشود، امکان ایجاد وحدت فکری و نظری بین این دو وجود دارد و اگر چنین وحدتی امکانپذیر است، این وحدت باید در چه سطوحی انجام شود؟
موسویان: وحدت حوزه و دانشگاه نباید صرفاً در حد شعار باشد که مثلاً تعدادی از حوزه به دانشگاه بروند و یا برعکس تعدادی از دانشگاهیان به حوزه بیایند. بحثی از ابتدا بین این دو قشر مطرح بوده مبنی بر اینکه دانشگاهیان در یک فضایی هستند که حوزویها با این فضا آشنا نیستند و طبعاً حوزویها نیز با یک فضا آشنا هستند که دانشگاهیها با آن آشنا نیستند، گویی این دو در دو فرهنگ متفاوت زندگی میکنند و در نتیجه خیلی یکدیگر را درک نمیکنند و حرف هم را نمیفهمند. مقصود از وحدت این است که این دو فرهنگ به هم نزدیک شوند و بتوانند صحبتهای یکدیگر را درک کنند. اساساً در حوزه احساس میشود که یک فرهنگ خاصی وجود دارد و در دانشگاه یک فرهنگ دیگر وجود دارد و باید این دو فرهنگ به هم نزدیک شوند تا بتوانند سخن یکدیگر را خوب درک کنند. این ارتباط میتواند کمک کند به اینکه این دو قشر در واقع بال پرواز کشور باشند و احیاناً با هم تعارضی پیدا نکنند. اندیشمندان و متفکران هر کشوری تحصیلکردگان آن کشور هستند و ما بخشی از تحصیلکردگانمان تحصیلات حوزوی داشتهاند و علمای دین به حساب میآیند و برخی هم در دانشگاهها به علوم تخصصی پرداختهاند و علوم دانشگاهی را فراگرفتهاند؛ اما این دو اگر با هم نزدیک باشند و بتوانند ارتباط برقرار کنند، برای رشد و تعالی کشور میتوانند مؤثر و منشأ آثار خوبی باشند؛ لازمه آن هم این است که این دو فرهنگ به هم نزدیک شوند و همدیگر را درک کنند، اما متأسفانه این امر انجام نشده است.
درست است که بخشی از حوزویها به دانشگاه رفتهاند و برخی از دانشگاهیها هم در یک برهه از زمان به حوزه رفتهاند، اما اکنون این دو فرهنگ نتوانستهاند به یکدیگر نزدیک شوند. البته شهید بهشتی و شهید مفتح کارهایی در این زمینه انجام دادند و منشأ این کار به حساب میآمدند، اما متأسفانه این کار انجام نشده است.
گاهی حوزویها یک تعصبی به دیدگاهها و اندیشههای خود دارند و گویا هر مسئله دیگری را که مغایر با نظرات این گروه باشد مخالفت با دین تلقی میکنند، متقابلاً در طرف مقابل یعنی دانشگاهها نیز با یکسری از مباحث روز آشنا میشوند و انتظار دارند، همه به آن نگاه و دیدگاه توجه داشته باشند؛ بنابراین این دو به دلیل اینکه نمیتوانند سخن طرف مقابل را خوب درک بکنند و آشنا بشوند در نتیجه تعاملی که باید بین حوزه و دانشگاه وجود داشته باشد، متأسفانه این تعامل پررنگ وجدی نیست و این خلاف مقصود بزرگانی بود که میخواستند وحدت حوزه و دانشگاه را بر قرار کنند.
ایکنا: فعالیتها و اقداماتی را که در طول این سالها برای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه انجام شدهاست چگونه ارزیابی میکنید؟ در واقع آیا این فعالیتها تأثیرگذار بوده یا فقط به یکسری فعالیتهای کلیشهای بسنده شده است؟
موسویان: نمیخواهم بگویم هیچگونه فعالیتی انجام نشده است؛ بله، یکسری اقداماتی انجام شده، اما به نظر من موفق نبوده است. چهل سال از زمان انقلاب میگذرد و این زمان کمی نیست. در طول این زمان میتوانستیم چند نسل را تربیت بکنیم و اگر نسل اول یا نسل دوم خیلی نمیتوانستند با هم تعامل داشته باشند، طبیعتاً در تربیت نسل سوم و چهارم باید به این نتیجه میرسیدیم، ولی متأسفانه دراین زمینه موفق نبودهایم و اگر بخواهیم بگوییم که حوزه و دانشگاه با هم ارتباط فرهنگی دارند، شاید نتوانیم جز موارد اندکی که از حوزویها با دیدگاهها و تفکرات دانشگاهیها آشنا شدند و یا برعکس، حرف دیگری برای تأیید مدعای خود ارائه دهیم. در واقع متأسفانه نتوانستهایم این دو مرکز علمی را به هم نزدیک کنیم. با اینکه احساس میکنم هر کدام به دیگری نیازمند هستند و باید با تعامل برای رشد و ارتقای کشور تلاش کنند. اما این موضوع تحقق پیدا نکرده است. بعضی از حوزویها و دانشگاهیان یکسری اقدامات برای نزدیک شدن این دو قشر انجام دادهاند، ولی این به صورت یک فرهنگ انجام نشده است. در واقع نتوانستهایم این دو قشر را به هم نزدیک و بیگانگی بین این دو قشر را برطرف کنیم. البته ممکن است که درصدی هم در این زمینه موفق عمل کرده باشیم.
ایکنا: دانشگاه چه انتظاراتی از حوزه دارد؟
موسویان: انتظار دانشگاه از حوزه این است که حوزویها با مباحث روز آشنا و موضوعات جدید را متوجه شوند، یعنی به مباحثی که دانشمندان بسیار زیادی در طول قرنها روی آنها کار و تجربیاتی را کسب کردهاند توجه کنند و صرفاً به یکسری احکام و دستورات دینی اکتفا نکنند. برخی از بزرگان از جمله امام خمینی(ره) و شهید مطهری معتقد بودند که اگر زمان و مکان را درست بشناسیم، موضوعی را که در گذشته حکمت فقهی خاصی داشت شاید امروز دیگر با تحقیقات به این نتیجه برسیم که دیگر مثل گذشته نیست و نباید حکم گذشته را بر روی آن موضوع وضع کرد، مثل بازی شطرنج که حضرت امام فرمودند شطرنج در امروز غیر از آن شطرنجی است که در گذشته وجود و حکم حرمت داشته است. بنابراین دانشگاهیان میگویند کاری را که میکنیم در جهت شناخت و معرفت موضوعات است و این تجربیات که بشر در طول قرنها آموخته باید به حوزه هم منتقل شود.
انتهای پیام