جامعه مدرن با تمام پیامدهایش و چنبره صنعت بر فرهنگ و تاروپود جامعه، زندگیها را دچار استرس، ناامیدی و روانآزاری کرده است؛ ناامیدی حکایتگر و نمایانگر بحران روانی انسان سرگشته در دنیای تجدد است و مفهوم کانون بیقراری انسان با ناامیدی همنشین و همگزین شده است.
از اینرو ایکنای قم به سراغ حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر مؤمنی، نویسنده کتاب «امید در زندگی از منظر قرآن کریم» رفتیم تا برپایه آموزههای قرآن کریم از راههای ارتقاء امید در جامعه بگوید.
در دنیای مدرن و پسامدرن که مؤلفههای خاص خود را برای زندگی دارد قرآن در زمینه امید و امیدواری چه پاسخی برای بشر دارد؟
پژوهشها و تحقیقات علمی کشور باید متناسب با نیازهای جامعه و مسئلهمحور باشد، پژوهشگر باید مشکل را ببیند و در حقیقت برای رفع آن مشکل و حل مسئله تحقیق کنند؛ به نظر بنده مسئله امید در جامعه ما و جامعه مدرن مسئله مهم و گمشده خیلی از افراد است چراکه ناامیدی و عوارض دردناک بیماریهای روحی و روانی و منفینگریها افراد را با خود درگیر کرده است. روانشناسی غربی سالهاست به این موضوع پرداخته است اما روانشناسی غربی و دادههای تجربی بشر، مشکل را حل نکرده و مانند یک مُسکن و بهصورت موقتی عمل میکند، بلکه باید سراغ متون وحیانی برویم و بینیم که قرآن راه سعادت، هدایت و موفقیت را به انسان نشان میدهد و نقش زیادی در امیدواری انسان، مطلوباندیشی و امید به آینده دارد و با تدبر در آیات قرآن میتوانیم زندگی مناسب و امیدوارکننده داشته باشیم. در اینکه قرآن نسبت به مسائل در همه زمانها حرف برای گفتن دارد جای شک نیست و میتوان با استفاده از آیات وحیانی برای انسانی که در جامعه معاصر ناملایماتی دارد راهکارهایی برای پویایی و نشاط و امیدواری پیدا کنیم.
بنده بهعنوان مثال جنبههای امیدبخش برخی از آیات قرآن را ذکر میکنم؛ همگانی بودن آمرزش الهی در آیه 53 سوره زمر، قابل بخشش بودن گناهان جز شرک در آیه 58 و 116 سوره نساء، غیر مشروط بودن آمرزش خدا در آیه 6 سوره رعد، جایگزین شدن نیکیها بهجای بدیها در آیه 114 هود، رضایت پیامبر اسلام با شفاعت مسلمانان در آیه 5 سوره ضحی، حمایت خدا از تقواپیشگان در آیه 2 و 3 سوره طلاق و مشکلات و گرفتاریهای دنیا به دلیل کفاره گناهان در آیه 30 سوره شوری همگی روحیه امید را در انسان تقویت میکند. مثلا از همین آیه 30 شوری میتوان استنباط کرد که بسیاری از مصیبتها و مشکلات انسان در دنیا محصول گناهان خود او است و انسان با مجازات دنیایی گناهان خویش، در آخرت مجازات نمیشود؛ این آیات از این جهت امیدآفریناند که به رحمت گستره الهی نظر دارند و هرکدام از جنبه خاصی از رحمت سخن گفتهاند.
عوامل امیدواری از نگاه قرآن چیست؟
قرآن عوامل متعددی را برای امیدواری مطرح میکند و به نظر بنده اولین عامل توحید باوری و خدامحوری است؛ همه نسبت به خدا شناخت داریم اما شناخت ما کاربردی نیست؛ خدا را باید به گونهای توصیف کرد که در زندگی ما حضور دارد و هیچچیزی در عالم بدون اجازه او اتفاق نمیافتد و این حضور مسئله مهمی است؛ خداوند دارای صفات زیادی است و اگر خدا را با ویژگیهایش بشناسیم امیدواری حقیقی پیدا میکنیم. وقتی احساس کنیم نیرویی در زندگی ما نقش پررنگ دارد و امدادرسان ماست در ملایمات دچار پوچی و ناامیدی نمیشویم.
خداوند در قرآن با صفاتی مانند عالم و دانا از همه سختیها و گرفتاریهای ما آگاه است، حکیم است و کارهایش همه از روی حکمت و با بندگانش مهربان است. رزاق بودن از دیگر ویژگیهای خداوند است که خودش رزق را فراهم میکند و از همهکس و همهچیز به ما نزدیکتر است و همه این صفات و ویژگیهایی که در زندگی ما اثرگذار و از عوامل امیدواری است.
یکی دیگر از عوامل مهم از نگاه قرآن این است که دنیا را بهصورت صحیح بشناسیم؛ برخی تصورشان این است که باید تمام خواستهها و رؤیاهای ما در دنیا تعبیر شود. اگر دنیا را درست دریابیم زندگی، ابدی و اقامت دائمی نیست؛ و دنیا ظرف آرزوهای 100 ساله انسان نیست. دنیای مادی است و دچار تغییر و تحول میشود و جسم ما و سلولها دچار بیماری و فرسودگی و از بین رفتن میشوند.
در این دنیا اتفاقات تصادفی نیست و در مقابل سختیها به ما پاداش میدهند و تحمل ما بیشتر میشود. دنیا آفریده نشده تا ابد. ما با واقعیتی زندگی میکنیم و روبهرو هستیم و اگر واقعیت را نپذیریم سختیها برای ما پیش میآید تحملمان را از دست میدهیم و طبیعت دنیا همین است. فرد اگر واقعیتها را در نظر نگیرد و معرفت کامل نداشته باشد هنگام مشکلات تحملش کم میشود؛ چنین فردی انتظارات نابجا از دنیا دارد و فضا را برای خودش بهگونهای ترسیم میکند که مشکلات قابلتحمل نیست در حالی که متاع دنیا کم است و آخرت خیر است.
خودشناسی از دیگر اسباب امیدواری است زیرا کسی که توانمندیهایش را نمیشناسند و قابلیتهای بالقوه را تشخیص نداده، نمیداند چگونه سختیها را تحمل کند و این در حالی است که زندگی ما هدفمند است و خود ما نقش مؤثر در ساختن زندگی آینده داریم و توانمندیهایمان هم زیاد است.
از دیگر عوامل امیدواری، آخرتشناسی است؛ مرگ که همواره ذهن انسان را مشغول کرده چون انسان میل به بقاء دارد ولی روح انسان به عالم دیگری منتقل میشود اگر جسم هم از بین برود از این رو ایمان به معاد زمینه حرکت و نشاط به زندگی است و آینده روشن را برای انسان به ارمغان میآورد. امید بهعنوان در حقیقت موتور محرک در زندگی انسان است و اگر نباشد هیچ فعالیتی انجام نمیشود و با ناامیدی مشکلات به سمت انسان هجوم میآورد.
از اینرو نکته مهم و متفاوت با زندگی غربی این است که اسلام و متن وحیانی و دستنخورده قرآن راهکارهای امیدبخش به ما میدهد اما غربیها از این قبیل موارد کمبهره هستند و با استفاده از تجربه بشری بهدنبال حل یأس و ناامیدیهای انسانها هستند؛ در حالی که این راهکارها همگی مانند یک آرامبخش موقت عمل میکند و بعد از کنار گذاشتن آلبوم خاطرات، درد و غم و غصه در ذهن طرف پابرجاست؛ اما هنگامی که سراغ قرآن میرویم قرآن برای تغییر بینش فرد تلاش میکند و در حقیقت با تغییر بینش به ما آموزش میدهد که رنجها و دردهای دنیوی پاداش دارد و این درد و رنج موقتی است و طبق فرمایش امام علی(ع) هر نوشی در دنیا همراه با نیشی است.
به هر حال قرآن عالمی دیگر و زندگی بهتر و جاودانه را معرفی میکند و دردها را همراه با پاداش معرفی کرده و باید بدانیم انسانی که دچار بیماری میشود پاداش دارد لذا با این نوع بینش و نگاه، درد قابلتحمل میشود و حتی پذیرش مرگ هم راحتتر میشود.
امیدواری چه آثاری در زندگی انسان دارد؟
انگیزه برای انجام امور خیر، تلاش، صبر و استقامت، آسان شدن سختیها، اصلاح و تربیت، سلامت روانی و تکامل شخصیت و خودسازی از آثار امیدواری است که هر کدام زمان زیادی را برای توضیح دادن میطلبد؛ بنده بهصورت خلاصه عرض میکنم که انسان با امید به اینکه تلاش او فایده دارد دست به فعالیتهای مختلف میزند و اگر امید در او نباشد زندگیاش بیمعنا خواهد بود. قرآن کریم با یادآوری نعمتهای مادی و معنوی و وعده پایان سختیها چشمانداز مطلوبی از آینده را ترسیم کرده و از سوی دیگر با امید دادن به انسانها زمینه تصحیح باورها و رفتارهای درست را برای او فراهم میکند چراکه بر اساس آیات قرآن کسانی که به آینده و لقای پروردگار امید دارند باورها و رفتارهای خود را اصلاح میکند و آنانی که این امید را ندارند به زندگی دنیایی بسنده میکنند و از آن رضایت دارند انگیزهای برای تصحیح رفتارها و باورهایشان ندارند و اینگونه انسانها انگیزهای برای عمل خیر و انجام امور نیک هم ندارند.
انتهای پیام