پرستار و مراقبت از پررنگ‌ترین اصل انسانیت
کد خبر: 3778989
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۲
یادداشت/

پرستار و مراقبت از پررنگ‌ترین اصل انسانیت

کانون خبرنگاران نبأ ــ چه زیباست تجلی پرستارانی که با عشق خدمت به هم‌نوع و به‌دور از لغزش‌های نفسانی و اخلاقی، وجود خود را به لباس سفید پرستاری که همرنگ قلوب انسانی‌شان است، آراسته و به تأسی از پرستار دشت نینوا، حضرت زینب کبری(س) در فکر جلب رضای معبود بوده و همچنان در تلاش هستند تا اصولی‌ترین اصل انسانیت یعنی اخلاق بر جای بماند.

نگاه به واژه زن بسته به اینکه از چه نحله ذهنی، از کدام دبستان فکری و از چه منظری باشد، واژه‌های متعدد و بعضاً متنوعی را می‌طلبد.
این یادداشت، پژوهشی است در راستای یک دغدغه‌ ذهنی که خاطر زنان بسیاری از جوامع مختلف بشری را مشوش کرده و آن چیزی نیست جز عدم امنیت در زمینه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... .
با استفاده از آیات نورانی قرآن کریم و به شهادت دلایل عقلی و نقلی می‌توان واژه «زن» را در زمره واژه‌های قدسی به حساب آورد؛ چه اینکه خداوند نام یکی از سوره‌های قرآن کریم را «النساء» یعنی زنان نام نهاده است و نیز سوره مبارکه «نور» را بر اعمال و رفتار زنان اختصاص داده و برای الگو دادن به «زنان» در تاریخ، سوره‌ای را به نام سوره «احزاب» نازل کرده است. در قرآن کریم از زنان بزرگی چون، آسیه، مریم و ملکه صبا نام برده می‌شود که نشان می‌دهد چنانچه زن به مقام والایی برسد، نزد پروردگار محبوبه می‌شود.
با نگاهی به حقوق 10گانه مطرح شده زنان در قرآن کریم که عبارت است از: آزادی، نفقه، مسکن، شخصیت، مهریه، الگو بودن، تجلیل در تاریخ، نظارت، حفظ آبرو، آموزش و زندگی؛ پذیرش قدسی بودن واژه «زن» آسان‌تر می‌شود و نیز جلوه علمی‌تر پیدا می‌کند.
امروزه به رغم تلاش‌های 23 ساله نبی مکرم اسلام(ص)، در جوامع بشری اعم از غربی یا شرقی شاهد نگاه ناقص و بعضاً بیمارگونه به این جنس هستیم که بسی جای تأسف دارد؛ ملاحظه می‌شود در جوامعی که ادعای فرهنگ و تمدن بشری‌شان گوش زمین و زمان را کر کرده است، نه تنها بهایی برای این جنس قائل نمی‌شوند بلکه نگاه به این جنس را تا سرحد یک کالای تبلیغاتی تقلیل می‌دهند.
با نیم‌نگاهی به جوامع شرقی و غربی ملاحظه می‌شود پس از گذشت بیش از 14 قرن از بعثت حضرت رسول(ص) هنوز هم احساس خطر و ناامنی در بین زنان وجود دارد و همواره این قشر از نوع انسان برای برخورداری از حقوق خود در حال جدل با دنیای مردانه است.
در سده اخیر و با ورود زنان به برخی مسائل جامعه، زندگی آن‌ها نیز وارد مرحله جدیدی از زندگی اجتماعی شده و این واقعیت بستر خلق واژه‌ها، قوانین و حتی گروه‌ها و NGOهای جدید و بعضاً متعدد را جهت ایفای حقوق زنان فراهم آورده است. اما با مطالعه تاریخ جنبش‌های حمایت از زنان به این نکته می‌رسیم که علی‌رغم این تحرکات و فعالیت‌های حمایت‌گونه که با کمک رسانه‌ها برجسته و پررنگ شده است، نه تنها به برابری حقوق زن و مرد و حفظ کرامت زنان کمک نکرده بلکه خود به معضلی لاینحل در میان جامعه زنان و به‌ویژه دغدغه‌مندان این قشر تبدیل شده که جنبش «فمنيسم» یکی از مهم‌ترین این جنبش‌ها است.
شکل‌گیری جنبش فمنيسم
جنبش فمنيسم ابتدا در جهت مخالفت با «اعلامیه حقوق بشر فرانسه» پس از انقلاب کبیر فرانسه آغاز شد و در پی احقاق حقوق زنان برآمد چراکه این اعلامیه، اساساً هیچ‌گونه حقی از حقوق زنان را به رسمیت نشناخته بود. جنبش فمنيسم که با شعار «تساوی و برابری حقوق مرد و زن در همه شئون» حرکت خود را آغاز کرد، توانست پس از نیم قرن طی طریق، تأثیر خود را بگذارد و تحولات اجتماعی عظیمی را از خود به‌جای بگذارد که برای نمونه می‌توان در آمریکا به تعطیلی بیش از 900 فروشگاه مشروبات الکی در 32 ایالت از ایالات متحده آمریکا در آغاز این جنبش اشاره کرد. یکی دیگر از دست‌آوردهای مهم مبارزات فمينيست‌ها را می‌توان تصویب اولین کنوانسیون در سال 1948 نام برد. لازم به ذکر است که بندهای مختلف این کنوانسیون نیز بارها مورد اصلاح قرار گرفت.
جنبش فمنیسم بر سه نکته اساسی پافشاری و تأکید داشت: 1) زن انسانی بالغ است و در برابر مردان به‌ویژه در زندگی زناشویی از استقلال، اختیار و حقوق برابر برخوردار است، 2) زن از نظر فکری، انسان آزاد و مستقل است و 3) زنان باید در مسائل سیاسی شرکت کنند و از حقوق مساوی با مردان برخوردار باشند(حق رأی زنان).
اما آیا این کنوانسیون و کنوانسیون‌های بعدی نیز توانستند حقوق از دست رفته زنان را احقاق کند؟ متأسفانه پاسخ این سؤال به گواه محققان و اندیشمندان منفی است؛ چراکه دنیای ماده‌گرا و سکولار غرب با استفاده ابزاری از رسانه‌ها و درست پس از آنکه زن را از منظر و دبستان فکری و آن‌گونه که دلخواه خودشان بود به صحنه جامعه کشاند و به زعم خود حقوق زنان را ایفا کردند؛ اما بازهم این زنان بودند که با پدیده‌هایی مثل بد‌اخلاقی‌های جنسی، سوء‌استفاده‌های متعدد از آزادی جنسی و سقط جنین روبه‌رو شدند.
در بررسی آمار رو به رشد و خیره‌کننده سقط جنین در جامعه آمریکا و اروپا که حاصل برابری و آزادی‌های جنسی و نیز قانون آزادی سقط جنین است، ملاحظه می‌شود نه تنها زنان به حقوق خود نرسیده‌اند، بلکه بهتر است بگوییم زنان از حداقل حقوق انسانی خود نیز که امنیت، آسودگی خیال و آرامش روحی است، برخوردار نیستند. همگان به‌خوبی شنیده و می‌دانیم فشار روحی، عاطفی و روانی که بر اثر سقط جنین بر زن وارد می‌شود به‌زودی و به‌راحتی قابل جبران نیست. اگر بگوییم جامعه پزشکی این کشورها از این موضوع بی‌اطلاع هستند که هیچ و اگر بپذیریم که مطلع هستند که باید فریاد زد این چه نوع برابری حقوق و آزادی است که به جز تبعیض و اسارت در انواع بیماری‌های روحی و روانی ارمغان دیگری ندارد؟
از آن سوی مرزهای غیراخلاقی خبرها این‌گونه مخابره می‌شوند که در پس ماجرای سقط جنین رویدادی سخیف‌تر در حال وقوع است و آن فروش اجزای کودکان است؛ شرکت‌هایی که لیست اقلام اجناس‌شان بیشتر شبیه لیست غذای آدم‌خواران است، نخاع، دست، پا و دیگر اجزای بدن کودکان سقط شده.
آیا فمينيست توانست ناقوس خوشبختی را برای زنان به صدا درآورد؟ خیر! نه توانست و نه می‌تواند؛ زیرا اساساً نگاه فمنیست به این عالم نگاه ناقص و ارضی است. جهان‌بینی فمنیست سکولار و بیمار است چه اینکه این نگاه اساساً بارداری را برای زنان، اسارت و جنین را تکه گوشت زایدی در بدن می‌داند. جواب فمنیست برای این سؤال که زندگی از کی آغاز می‌شود؟ این است که ما دقیقاً نمی‌دانیم زندگی از چه زمانی آغاز می‌شود. اینکه آیا لحظه پیدایش در رحم آغاز می‌شود یا خیر هنوز مورد بحث است.
جای بسی تأسف است که باید اقرار کنیم سیاسیون و رسانه‌ها نه تنها در مقابل این جریان اجتماعی استقامت نکردند بلکه در یک اقدام منفعت‌طلبانه، خود به ابزاری برای پیشبرد این جریان فکری حیوانی تبدیل شدند؛ چه اینکه رسانه‌ها برای جذب مشتری بیشتر برای بالاتر بردن فروش و سود شرکت‌های بزرگ و در مقابل پر کردن جیب خود استفاده ابزاری از زنان را در دستور کار خود قرار دادند و به زن نگاه کالایی ــ تجاری داشته و سیاسیون نیز با به رسمیت شناختن این جریان عملاً راه انتقاد به جریان را مسدود کردند و به‌جای ایجاد فضای نقد و بررسی، در پی مسدود‌سازی جريان منتقد بر آمدند.
سخن آخر
گرچه فمينيست‌ها اعتقاد دارند چنین اعمالی لازمه آزادی است؛ اما امیدواریم هیچ انسان با منطق و احساسی از چنین اعمال، رفتار و اندیشه‌ای حمایت نکند. با تمام تلاش‌های صورت گرفته برای ترویج اندیشه فمنیستی، هنوز جامعه ایرانی به لطف فرهنگ باب محمدی(ص) و مکتب تشیع از این رذیلت به دور بوده است چه اینکه شیرزنان ایرانی عموماً و پرستاران زحمت‌کش خصوصاً در تلاش هستند تا اصولی‌ترین اصل انسانیت یعنی اخلاق و زندگی اخلاق‌مدار (نقطه گم‌شده جهان غرب) بر جای بماند.
ذکر این نکته در این ایام که مولود حضرت زینب(س) و مزین به روز پرستار است، خالی از لطف نیست که اهمیت و ارزش انسانیت انسان نه به مال، نه به مقام و قدرت و نه به میزان شهوت‌رانی است که هر سه نهایت دنیاداری است بلکه غفلت و معصیت دو آفت بزرگ برای دو عامل اصلی مصونیت درونی انسان یا تقوای الهی که آخرت‌گرایی و عشق و محبت خدا بوده، است و نیز ارزش انسانی انسان به میزان باور حضور خدا در صحنه زندگی و توجه به سرنوشت آینده و سیر انسان به‌سوی زندگی جاودانه اخروی است تا هیئت وجود خویش را به‌وسیله عمل برای آن زندگی تنظیم کند که این دو باور به‌طور اتوماتیک رفتار را کنترل می‌کند.
امام سجاد(ع) در مناجات خمسه عشر می‌فرماید: «أَسْأَلُكَ حُبَّكَ، وَ حُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ، وَ حُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنِي إِلَى قُرْبِكَ» یعنی خدایا از تو عشق و محبت به خودت و دوستداران خودت و اعمالی که مرا به تو می‌رساند، مسئلت دارم.
و چه زیباست تجلی پرستارانی که با عشق خدمت به هم‌نوع خود و مخلوق خداوند و به‌دور از لغزش‌های نفسانی و اخلاقی، وجود خود را به لباس سفید پرستاری که همرنگ قلوب انسانی‌شان است، آراسته و به تأسی از پرستار دشت نینوا، حضرت زینب کبری(س) در فکر جلب رضای معبود بی‌همتا هستند.
به قلم علی مشیری‌نیا
انتهای پیام

captcha