علی صادقزاده، پژوهشگر نسخههای خطی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره پیشینه وقف نسخ خطی قرآن گفت: از زمان صدر اسلام که قرآن بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، بر استنساخ قرآن و وقف آن به اماکن متبرکه از جمله مساجد تأکید داشتند. از این رو وقف قرآن پیشینه طولانی دارد، اما نسخههایی که مربوط به حیات آن بزرگوار باشد به صورت مستند و قطعی گزارش نشده، هر چند قرآنهایی از قرن چهارم در آستان قدس رضوی وجود دارد که وقف شده است.
وی افزود: پس از آن نیز در تمام قرنها قرآنهایی به خط خوشنویسان مشهوری مانند فرزندان تیمور در هرات نوشته شده و یا در ادامه آن در دوره صفویه قرآنهای وقفی بسیاری داریم که در اغلب کتابخانههای جهان وجود دارد و تعداد آنها به بیش از هزار نسخه وقفی میرسد.
صادقزاده با بیان اینکه تعداد دقیق قرآنهای وقفی نیازمند پژوهش است، ادامه داد: آستان قدس رضوی به این دلیل که گنجینهای غنی از نسخههای خطی قرآنی است و به اعتبار این کتابخانه، که متعلق به حرم مطهر رضوی است، مردم به وقف نسخ خطی به این مکان رغبت بیشتری دارند. از سوی دیگر اغلب وقفها وقف بر فرزند ذکور خانواده است و وقف به مراکز و اماکن در رتبه بعدی قرار دارد.
این پژوهشگر نسخ خطی با بیان اینکه اولین وقف کتاب با وقف قرآن آغاز شده است، بیان کرد: امروزه به جای استفاده از کلمه «وقف» از «اهدا» استفاده میشود و اگر در کتابخانهها منابع اهدایی نباشد، گنجینههای غنی نیز وجود نخواهد داشت. در طول سالهای اخیر، بحث کتاب و وقف کتاب را داشتهایم و افرادی نیز بودند که کتابخانههایی را همراه با کتابهای اهداشده وقف کردند. مانند کتابخانه آیتالله مرعشی که کتابخانه وقفی است و مرحوم آیتالله مرعشی همه درآمدش را کتاب میخرید و اهدا میکرد؛ از این رو کتابخانههای بزرگ اغلب به دنبال منابع اهدایی هستند، چراکه درباره منابع وقفی از نظر استفاده، جابهجایی، تعمیر و مرمت به ویژه در حوزه نسخههای خطی با معذوراتی مواجهاند؛ به این معنی که شرایط نگهداری این منابع با مشکلاتی همراه است و اگر منابع اهدایی باشد، میتوان آنها را به کتابخانههای دیگر انتقال داد، اما برای منابع وقفی این امکان وجود ندارد.
وی تصریح کرد: در گذشته منابع اهدایی بسیار بیشتر از زمان فعلی بود، اما اکنون مردم کتاب (نسخ خطی قرآنی) نمیخرند که آن را مثلاً به کتابخانه ملی اهدا کنند و یا مانند دوره صفویه کسی نیست که کاتبان و مذهبانی را استخدام کند تا نسخههای نفیس بنویسند و آن را به کتابخانه اهدا کنند. البته نمونههایی مانند «قرآن یزدجردی» در کتابخانه ملی وجود دارد و شادروان حاج غلامرضا یزدجردی کاتبان و مذهبانی را استخدام و بزرگترین قرآن دستنویس را کتابت و به کتابخانه ملی ایران اهدا کرد، این قرآن خطی نماد کتابخانه ملی است.
صادقزاده در ادامه بیان کرد: با توجه به اینکه تعداد کتابخانههای کشور در حال رشد است و اکنون بیش از ۲ هزار کتابخانه عمومی و چند هزار کتابخانه مساجد و دانشگاهی و ... وجود دارد، اما مانند گذشته افرادی نیستند که بخواهند مجموعههای نفیس تهیه و به کتابخانههای بزرگ اهدا یا وقف کنند، مثلاً مجموعه کتابخانه دانشگاه تهران را بررسی میکنیم که مجموعه نفیس «محمد مشکات» را دارد و غنی از نسخههای خطی است و یا در کتابخانه دایرةالمعارف اسلامی شخصیتهای وارسته و بزرگی کتابخانههای خود را به آنجا اهدا کردهاند.
وی ادامه داد: آنچه مورد غفلت قرار گرفته و سبب شده سیر اهدا و وقف کتاب با کندی همراه باشد، ضعف اطلاعرسانی از کتابخانهها و منابع اهدایی و وقفی به آنهاست. اکنون هزاران واقف به آستان قدس رضوی داریم، اما دایرةالمعارفی از این واقفان و آثاری که اهدا و وقف کردهاند وجود ندارد و یا سایت اطلاعرسانی واقفان و اهداکنندگان کتاب به کتابخانهها اعم از دولتی و غیردولتی، آستان قدس رضوی و ... نیز وجود ندارد که ضعف این حوزه است و برنامه مدونی برای اطلاعرسانی این امر و پاسداشت پیشکسوتان وقف و اهدا نداریم.
این پژوهشگر نسخ خطی گفت: اخیراً پیشنهادی به انجمن ارتقای علمی کتابخانههای عمومی کشور دادهام که با کمک و همکاری نهاد کتابخانههای عمومی کشور واقفان و اهداکنندگان کتاب و خیرین کتاب به صورت بانک اطلاعاتی چاپی و هم الکترونیکی گردآوری و منتشر شود.
وی در ادامه یادآور شد: تصحیح، فهرستنویسی و معرفی نسخههای خطی میتواند در پویایی آنها مؤثر باشد. البته نسخههای خطی با وجود تکرار مکرراتی که دارند، مثلاً ممکن است از یک نسخه هزاران نسخه دیگر استنساخ شده باشد، از این رو از نظر نسخهشناسی و بعد هنری تکراری نیستند و هنرمندان کتابآرایی، جلدسازی، تذهیب و ... میتوانند از جنبه خط، کاغذ، هنر تذهیب، جلد و ... پژوهشهایی بر روی نسخهها انجام دهند و اطلاعرسانی کنند. صرفاً نسخههای خطی برای تصحیح و چاپ نیست و با وجود ضروری بودن این موارد، نباید از جنبههای هنری آنها غافل بود.
انتهای پیام