به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی امروز 25 دی ماه در کرسی «بررسی اندیشه سیاسی و اجتماعی روشنفکران دینی متجدد» در این پژوهشگاه گفت: ما مبلغ و مروج اندیشه روشنفکران دینی متجدد نیستیم که صرفا آراء و اندیشههای آنان را بررسی کنیم، لذا کرسی مذکور باید در قالب نقد برگزار میشد.
وی با تاکید بر اینکه کرسی، کرسی نقد نبوده لذا ارائهدهنده هم کمتر به نقد مباحث روشنفکران دینی متجدد مانند سروش و مجتهد شبستری پرداخت افزود: البته توقع ما به عنوان جایگاه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی این بود که آراء آنان ولو اینکه عنوان کرسی، نقد نیست باید نقد میشد.
مسئول سابق دبیرخانه انجمنهای علمی حوزه همچنین با نقد دیگری به ساختار کرسی مذکور افزود: کرسیهای حوزه باید مسئلهمحور و دور از عناوین کلی باشند؛ اساسا مقالهنویسی زمانی مد شد که از انبوهنویسی کتاب دور شدند تا به مشکلات و مسائل خاصی بپردازند لذا ریختن مبانی کلی در کرسیها درست نیست.
مهاجرنیا با بیان اینکه در کرسی امروز در مورد آقایان شبستری و سروش بحث شد، اظهار کرد: ما در مورد دو روشنفکر صحبت میکنیم و آنان را متجدد مینامیم لذا باید مصادیق تجدد را تبیین کنیم تا این نسبت درست و علمی باشد، زیرا واژه متجدد بسیار سیال است و به صورت مطلق نمیتوان نسبت تجدد به یک فرد داد؛ ممکن است فردی در برخی اندیشه ها متجدد و در برخی اندیشهها فاقد تجدد باشد بنابراین باید تبیین دقیق از این واژه صورت بگیرد.
این محقق و استاد حوزه اظهار کرد: این دو فرد دارای مراحل فکری مختلف در زندگی خود بودهاند که این مراحل به صورت جداگانه و منصفانه باید مورد توجه، نقد و بررسی قرار بگیرند؛ سروش در دورهای منتخب و منصوب امام راحل بوده و بهترین درس اخلاق و نهج البلاغه و ... را داشته ولی در دوره آخرین زندگی وارد تجدد شده بنابراین باید مراحل فکری وی به دقت تبیین شود.
مهاجرنیا با طرح این پرسش که روشنفکری دینی به چه معنایی است؟ گفت: این مسئله باید توضیح داده شود، زیرا خود تعبیر روشنفکر دینی متناقض است؛ همچنین مبانی فکری سیاسی نیازمند تبیین است و از کلیگویی در این عرصه باید بپرهیزیم.
مهاجرنیا با بیان اینکه اگر ما معتقدیم این افراد قدرت هژمونی تجدد را پذیرفته، ولی مبنای دینی را نپذیرفتهاند، باید آن را مستند و تبیین دقیق کنیم، اظهار کرد: در انسانشناسی این افراد، متن در اختیار انسان است نه اینکه انسان در خدمت قرآن و اسلام و متن مقدس باشد؛ بنابراین در امور سیاسی هم این نوع انسان است که نقش بازی میکند نه انسانی که خود را در خدمت متن مقدس میداند تا سیاست را از آن بگیرد و اجرا کند.
وی تاکید کرد: کار اصلی سروش تمایز در گوهر و صدف دین است و ما به عنوان محقق باید نشان دهیم که این تفکر در سیاست چه تاثیری دارد یا تقدم عقل بر نقل در فهم دین از برجستگیهای این دو فرد است که در نگرش آنها بر امور سیاسی هم موثر است.
نویسنده و محقق حوزه علمیه افزود: سروش معتقد است وحی را اگر حتی بپذیریم، این وحی در یک نقطه زمین و جغرافیا رخ داده و ویژگی تاریخیت، جزء لاینفک آن است، لذا برای فهم آن تنها راه، رفتن سراغ روشهای هرمنوتیک است.
مهاجرنیا تاکید کرد: یکی از ویژگیهای روشنفکران دینی این است که دموکراتیک میاندیشند و معتقدند که فهم نصوص دینی و تحقیق در دین صرفا در اختیار حوزویان نیست؛ آنان میگویند دین باید از رازآلودگی و اساطیری بیرون بیاید، همچنین شبستری بر این مسئله تاکید زیادی دارد که نصوص ما در دنیای مدرن کفاف زندگی ما را نمیدهند، بنابراین باید پای عقل را به میدان بیاوریم، از این رو شبهه ایجاد میکنند که جامعیت دین و تبیان لکل شی هم درست نیست.
این محقق حوزه علمیه به ویژگی دیگری روشنفکران دینی متجدد اشاره و تصریح کرد: برجستهسازی مقاصد الشریعه از دیگر ویژگیهای این دو فرد مخصوصا شبستری است. همچنین پرسشگری از سنت و تردید در مرجعیت گذشته و سنت از دیگری ویژگیها و مبانی آنان به خصوص در عرصه سیاسی است.
یادآور میشود، در این کرسی مسعود پورفرد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به ارائه مطالبی در مورد آراء این دو روشنفکر دینی متجدد پرداخت و در ادامه حجج اسلام والمسلمین ترخان و مهاجرنیا به نقد مطالب و مقاله ایشان پرداختند.
انتهای پیام