منصور انوری، نویسنده برگزیده چهارمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره تعریف ادبیات انقلاب گقت: ادبیات انقلاب، ضمن دارا بودن شرایط کلی ادبیات، به مقوله انقلاب اسلامی، فرهنگ و بینش اسلامی میپردازد و تبلیغی برای مسائل اسلامی است؛ چرا که انقلاب اسلامی منتج از اسلام است.
وی در ادامه درباره سیر جریان داستان انقلاب اظهار کرد: بعید میدانم که جریان ادبیات انقلاب پیش از پیروزی انقلاب باشد، هر چند این موضوع را بررسی نکردهام، اما در این برهه، عمدتاً چپیها و التقاطیها فعال بودند و یا کسانی متأثر از آنها بودند. آثاری مانند کتب جلال آلاحمد و سیمین دانشور را کمتر میتوان در راستای آثار انقلابی دانست.
انوری ادامه داد: با توجه به اینکه اندکی پس از انقلاب، ادبیات جنگ شکل گرفت، ادبیات جنگ سبب بارورتر شدن ادبیات انقلاب شد. اگر چه جنگ ما را غافلگیر کرد، اما براساس فرمایشات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری که آن را نعمت دانستهاند که شاید اگر جنگ نبود، در بسیاری از آثار پختگی اکنون را نداشتیم و اگر چیزی به نام ادبیات انقلاب داریم، در سایه جنگ شکل گرفته است.
نویسنده رمان «جاده جنگ» تصریح کرد: با وجود اینکه رمان مهمی در حوزه ادبیات انقلاب نوشته نشده، اما «جاده جنگ» تلاشی در همین راستا بوده که به عنوان اثر ملی باشد، اینکه چه اندازه موفق بوده، باید کارشناسان این امر نظر بدهند. با اینکه در این رمان به جزئیات انقلاب اسلامی پرداختهام، اما به نظرم فقط این رمان کافی نیست و حق انقلاب این است که دهها رمان و داستان بلند در این زمینه نوشته شود.
وی در ادامه با بیان اینکه اگر انقلابی نبود، جنگی هم رخ نمیداد، یادآور شد: اگر اثر کمتری نوشته شده، به این دلیل است که ادبیات جنگ بر ادبیات انقلاب سایه افکنده است اما باید چرایی این موضوع را بررسی کرد.
انوری در پاسخ به این سؤال که آثاری به ویژه دهه اخیر نگاشته شده، چقدر همسو با اهداف انقلاب است، بیان کرد: معمولاً انقلابها طرفداران و مخالفانی دارند. کشورمان در هر برهه و دههای با مشکلاتی مواجه بوده و عدهای ناخواسته تحت تأثیر همین مسائل موضعگیریهایی دارند که صحیح نیست و البته قادر به تجزیه و تحلیل مسائل نیستند که ریشه همه مشکلات ما در توطئههای دشمنان است که میخواهند به ما ضربه بزنند. اما به هر حال انقلاب اسلامی، نسبت به انقلابهای دیگر بیشترین هوادار را داشته و با اقبال مردم همراه بوده است.
وی با انتقاد از اینکه صاحبان ادبیات نتوانستهاند نویسندگان جوان در عرصه ادبیات داستانی تربیت کنند، گفت: ما در این زمینه ضعف داریم و از سوی دیگر اگر در حوزه داستاننویسی به سبک جدید نیز موفق نبودهایم، ریشه این مشکل به پیش از انقلاب اسلامی برمیگردد و سبب شده اکنون نیز انتظارات ما از ادبیات انقلاب برآورده نشود. مشکل این است که به شیوههای داستاننویسی به خوبی نپرداختهایم.
انوری در ادامه تصریح کرد: داستاننویسی در کشورمان فخامت لازم را نداشته است، البته این موضوع هم در ادبیات قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب وجود دارد. بخشی از ضعفها مربوط به ضعف در تکنیک بوده و بخشی مربوط به جذابیتهای داستانی است که نتوانسته مخاطب را جذب کند. از سوی دیگر نویسندگی در ایران، هنوز یک حرفه تلقی نمیشود و این موضوع سبب شده نویسنده، نتواند تمام وقت و دغدغهاش را صرف نوشتن کند و دغدغه معاش نویسنده را از پرداختن به ادبیات و نویسندگی بازمیدارد.
نویسنده رمان «از عشقاباد تا عشق آباد» در مورد معرفی اثر شاخص ملی در حوزه ادبیات انقلاب افزود: ما نه در این دهه و نه دهههای گذشته آثار شاخصی نداریم. در برخی دورهها سعی بر این بوده که به محتوا توجه شود، اما تاکنون شاهد اتفاق خاصی در این زمینه نبودهایم. من در این زمینه سختگیرم و نمیتوانم اثری را معرفی کنم.
انوری گفت: رمان «جاده جنگ» رمان انقلابی است و تلاش کردهام تا اثر شاخصی در این زمینه ارائه دهم، حال این موضوع به نظر کارشناسان و منتقدان مربوط است که چه نظری در این زمینه داشته باشند، برای نمونه رمانهای بینوایان، جنگ و صلح، «دن آرام» و... از جمله آثار شاخصی است که انقلابهای فرانسه و روسیه را به تصویر کشیده است و زمانی که میخواستم رمان «جاده جنگ» را آغاز کنم، حسم این بود که جای چنین اثری در ادبیات انقلاب خالی است و با توجه به اینکه خودم را وامدار انقلاب اسلامی میدانستم، به همین دلیل در این زمینه گام برداشتم.
انتهای پیام