ترک کار خیر عقوبت اخروی ندارد ولی کسی که عادت به کار خیری داشته است، اگر آن را ترک کند در دنیا با زوال نعمت روبهرو خواهد شد؛ چراکه امام سجاد(ع) در معرفی اموری که منجر به زوال نعمتها میشود، میفرمایند: «ان الذّنوب الّتی تغیّر النّعم:… و الزّوال عن العادة فی الخیر و اصطناع المعروف…: گناهانی که باعث تغییر نعمت میشوند عبارت است از: … ترک عادت به کار خیر، تعطیل کردن نیکی به مردم…»[۱]
مثال قرآنی مدعای ما داستان اصحاب الجنه(صاحبان باغ) است که در سوره قلم[۲] بدان اشاره شده است.
داستان از این قرار است که مرد ثروتمندی، بسیار نیکوکار بود و از باغ بزرگ و خرمی که داشت در هنگام برداشت محصول، فقرا و مساکین را بهرهمند میساخت ولی فرزندانش بعد از وفات پدر تصمیم گرفتند که همه مستمندان را از محصول باغ بهرهمند، محروم کنند و به احدی از آنها از محصولشان ندهند. قرار گذاشتند که یک روز مخفیانه و بدون اینکه فقرا بفهمند همه محصول را بچینند اما وقتی به باغ رسیدند، دیدند که کل باغ خاکستر شده است.
[۱]. معانی الاخبار، مرحوم صدوق ص ۲۷۰-۲۷۱.
[۲].سوره قلم آیات ۱۷-۳۲:
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ ﴿۱۷﴾
ما آنان را همان گونه كه باغداران را آزموديم مورد آزمايش قرار داديم آنگاه كه سوگند خوردند كه صبح برخيزند و [ميوه] آن [باغ] را حتما بچينند (۱۷)
وَلَا يَسْتَثْنُونَ ﴿۱۸﴾
و[لى] ان شاء الله نگفتند (۱۸)
فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿۱۹﴾
پس در حالى كه آنان غنوده بودند بلايى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش در آمد (۱۹)
فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ ﴿۲۰﴾
و بامدادان درختهای آن بستان چون خاکستری سیاه گردید (20)
فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ ﴿۲۱﴾
پس [باغداران] بامدادان يكديگر را صدا زدند (۲۱)
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَارِمِينَ ﴿۲۲﴾
كه اگر ميوه مىچينيد بامدادان به سوى كشت خويش رويد (۲۲)
فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ ﴿۲۳﴾
پس به راه افتادند و آهسته به هم مىگفتند (۲۳)
أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ ﴿۲۴﴾
كه امروز نبايد در باغ بينوايى بر شما در آيد (۲۴)
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِينَ ﴿۲۵﴾
و صبحگاهان در حالى كه خود را بر منع [بينوايان] توانا مىديدند؛ رفتند (۲۵)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿۲۶﴾
چون باغ را به آن حال دیدند با خود گفتند: (باغ ما نه اینست) ما یقین راه را گم کردهایم؟ (26)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿۲۷﴾
[نه] بلكه ما محروميم (۲۷)
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿۲۸﴾
یک نفر بهترین اولاد و عادلترینشان به آنها گفت: من به شما نگفتم چرا (شکر نعمت و) تسبیح و ستایش خدا را بجا نیاورید؟ (۲۸)
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۲۹﴾
گفتند پروردگارا تو را به پاكى مىستاييم ما واقعا ستمگر بوديم (۲۹)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ ﴿۳۰﴾
پس بعضيشان رو به بعضى ديگر آوردند و همديگر را به نكوهش گرفتند (۳۰)
قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ﴿۳۱﴾
گفتند اى واى بر ما كه سركش بودهايم (۳۱)
عَسَى رَبُّنَا أَنْ يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿۳۲﴾
اینک امیدواریم که پروردگار ما به جای آن، بستان بهتری به ما عطا کند، که (از این پس) ما همیشه به خدای خود مشتاقیم. (۳۲)
سیدمحمد علویزاده
انتهای پیام