به گزارش ایکنا؛ کتاب «آینده روحانیت و جهان معاصر» اثر بیژن عبدالکریمی، استادیار فلسفه و نظریهپرداز دینی، کمتر از دو هفته پیش به همت انتشارات نقد فرهنگ منتشر شد. بخشهایی از این کتاب به تأثیر فعالیتهای اجتماعی امام موسی صدر، مبارزه او با خشونتطلبی و فرقهگرایی و نیاز روحانیون به الگوگیری از شخصیت این مبارز دینی و مصلح اجتماعی اشاره دارد.
عبدالکریمی در این کتاب مینویسد: «روحانيت کنونی ما در اکثر قريب به اتفاق جوامع مسلمان به اسوهای چون امام موسی صدر شديداً نيازمند است؛ در غير اين صورت، شأن و اعتبار خود را در جهان معاصر از کف خواهد داد و دچار شکست و خسران عظيمی تاريخی خواهد شد و به همان مسيری سوق خواهد يافت که نهاد روحانيت در عالم مسيحيت طی کرد و در نهايت در حاشيه تاريخ قرار گرفت.
امام موسی صدر شخصيتی چارچوبشکن است و به سهولت چارچوبهای اجتماعی و قالبهای قراردادی را که با نام دين و به نام دين گره خورده، زير پا میگذارد.
امام موسی صدر در کسوت روحانی بود و قاعدتاً اين لباس برايش امکاناتی ايجاد کرده بود. اما وی در مناسبات خويش تنها به اين لباس و به جايگاه اجتماعی و تاريخی نهادينهشده روحانيت تکيه نکرد. وی توانست با روح، قلب و احساس ديگرانی خارج از گروه اجتماعی خودش ارتباط برقرار کند. برای من بسيار شورانگيز است وقتی میبينم امام موسی صدر به بيرون از حوزهی فرهنگی خودش پا میگذارد و به کليسا، به واتيکان، به دانشکده حقوق مسيحيان، به کنيسه و.. میرود و با ديگرانی خارج از گروه اجتماعی و اعتقادی خويش ارتباط انسانی بسيار نيرومندی برقرار میکند.
وی نه فقط از قدرت برقراریِ ارتباط با ديگران برخوردار است، بلکه به ديگران گشوده نيز هست، اين گشودگی به ديگری و غلبه بر مرزبندیهای دروغين، فرقهای و غيرانسانی، تا حد آمادگی برای فداکردن جان خويش برای ديگری که صرفاً بر اساس نوعی تفکر و تربيت دينی و معنوی امکانپذير است، در محيط و در روابط انسانی و اجتماعی معجزهآفرين خواهد بود؛ معجزهای که با امام موسی صدر در لبنان تحقق يافته بود.
وی ادب ارتباط با ديگری را بهخوبی میدانست. بسياری دوست دارند با ديگری و ديگران مراوده داشته و ارتباط برقرار کنند، اما ادب ارتباط با ديگری را نمیدانند... امام موسی صدر بهخوبی آگاه بود که باورهای دينی، فرهنگی و اعتقادی او، فقط برای خودش مشروعيت، حجيت و مرجعيت دارد، اما بههيچوجه، دليلی وجود ندارد که باورهای مورد پذيرش خود او برای ديگران هم مشروعيت و مقبوليت داشته باشد.
امام موسی صدر، بر خلاف بسياری از ما، در خطبهها و سخنرانیهايش از خودش و از اعتقادات و باورهای خودش شروع نمیکند. مواجهه او با مسائل و با ديگران، بههيچوجه، خودبنيادانه نيست. امام موسی صدر حقيقتآً جانش، هم به سنت تاريخی ما و هم به تمدن جديد و عالَم جديد گشوده بود. همين گشودگی است که میتواند برای جامعه و حوزههای علميهی ما بهنحوی بسيار بنيادين کارساز باشد.
او از قدرت و اقتداری برخوردار بود که به پشتوانه هيچ قدرت سياسی، اجتماعی و اقتصادیای حاصل نيامده بود؛ بلکه صرفاً برخاسته از قدرت کلمه و کلام و نيروی درونی و معنوی او بود... او به معجزهی کلمه و کلام ايمان آورده بود و به همين دليل، صرفاً با تکيه بر قدرت کلام و کلمه میتوانست از شأن، جايگاه و اثرگذاری برجستهای در محيط اجتماعی و تاريخی خودش برخوردار باشد؛ قدرتی که روزگار و جهان کنونی ما، حتی مؤمنان به اديان و پيامآوران بزرگ تاريخ، آن را تا حدود بسيار زيادی فراموش کردهاند و بيشتر به قدرت سلاح و رسانه برای توليد حقيقت روی آوردهاند.
به گمانم امام موسی صدر، فرزند نمونهای از عالَم اسلام است. شخصيت او نشان میدهد که عالَم و فرهنگ اسلامی، علیرغم ضعفها و بحرانهای بسيارش، هنوز قدرت زايندگی خويش را به طور کامل از کف نداده است و هنوز میتواند آبستن ظهور شخصيتهای بزرگ انسانی باشد.
به گمانم بشريت و نيز جهان اسلام و حوزههای علميه و روحانيت ما به الگويی چون امام موسی صدر که در سيمايش هيچ نشانی از فرقهگرايی و خشونت وجود نداشت، شديداً نيازمند است.»
مناقشه بر سر رویکردهای دینی امام موسی صدر
انتشار این مطالب، پای این فیلسوف و نظریهپرداز دینی را به مناقشه جدید درباره جایگاه اجتماعی و سیاسی امام موسی صدر که لبنانیان او را مسیح زمان میدانستند، باز میکند. مناقشهای که با مناظره حجتالاسلام محمدرضا زائری و حسن محدثی آغاز شد و طی روزهای اخیر با اظهارنظرهای آیتالله موسوی خوئینی شدت گرفت.
حسن محدثی، استادیار و پژوهشگر دینی جامعهشناسی دین در مناظره با حجتالاسلام زائری در تاریخ 21 آذرماه 97 اظهار کرد: اگر بخواهم دیدگاه امام موسی صدر را توضیح دهم، ایشان میگوید باید در زندگی مؤمنانه زیست، من معتقدم که نگاه امام موسی صدر در بسیاری از موارد به دین، خام است. به علاوه اینکه بر خلاف نظر آقای زائری در زمانهای زندگی میکنیم که تفاوتهای زیادی با زمانه موسی صدر وجود دارد. اجازه بدهید تعبیر امام را به کار نبرم چون باید نگاه نقادانه داشته باشیم و این اوصاف و القاب به مرور راه نقد را میبندد. من به شخصیت ایشان علاقه دارم و دو مقاله موسی صدر مظهر دین سبز و دین و صلح را درباره ایشان تألیف کردهام. تصور میکنم که موسی صدر در بحثهای خود آرمانگرایی دینی دارد که در آن حضور واقعیتهای تاریخ اسلام کمرنگ است، فجایعی که به نام دین در تاریخ رخ داده، مورد اشاره او قرار نمیگیرد و این سؤال که این فجایع چه قدر از فرهنگ دینی نشأت میگیرد، مورد غفلت واقع میشود. اگر چه موسی صدر نگاه نقادانه به دین دارد و این در آن دوران بسیار ارزشمند است، اما این نقادی کم است و باید بهروز شود. یکی از دلایل خامبودن بعضی اندیشههای موسی صدر، انسانشناسی آرمانگرایانه اوست که میگوید انسان فطرتاً به آسمان و خدا گرایش دارد. ما در عصری زندگی میکنیم که این باورهای دینی به شدت مورد مناقشه است و سخنگفتن در باب دین و زیست مؤمنانه بسیار دشوارتر از عصر موسی صدر است. نظام معرفتی دینی و فقه دچار بحران جدی است و فقه شیعی در جامعه ایران در حال افول است.
این پژوهشگر به عدم امکان زیست مؤمنانه به سبک موسی صدر در دوران حاضر نیز اشاره داشت و آن مدل از دینداری را که به زعم او با برداشتهای ساده از دین همراه است، دشوار تلقی کرد؛ اما در مقابل، زائری معتقد بود که محدثی آثار امام موسی صدر را به دقت مطالعه نکرده است و صرفاً به بیان کلیگویی بدون درک شرایط لبنان در دهه 60 و 70 میلادی سخن میگوید.
حجتالاسلام زائری، کارشناس مذهبی و فعال فرهنگی در نشست مذکور گفت: تنها چیزی که در مورد امام موسی صدر نمیتوان به کار برد، آرمانگرایی است. به عنوان شاگرد و برادر کوچکتر از آقای دکتر محدثی میخواهم که بر اندیشههای امام موسی صدر وقت بگذارند و مطالعه کنند، شاید به هرکسی بشود گفت آرمانگرا به جز امام موسی صدر. در پرانتز یک چیزی بگویم، یک فضایی در کشور به وجود آمده که البته هم خواسته و هدایتشده نیست. اگر امروز من به این نتیجه برسم که یک موضع از آیتالله خامنهای درست است، به محض آنکه این را اعلام کنم، برچسب میخورم و اگر به هر دلیل به نتیجه برسم که فلان عملکرد انجمن اسلامی حقوق غلط است، برچسب میخورم، لازمه آکادمیک نگاهکردن این نیست که انسان به زمین و زمان بد بگوید، اگر کسی به این نتیجه برسد که عملکردهای غلط در طول تاریخ به اصل دین ربطی ندارد، لزوماً آرمانگراست؟ و اگر کسی به بالا و پایین دین فحش بدهد، واقعنگر است؟(برای مطالعه کامل نشست اینجا را مطالعه کنید)
با وجود پاسخهای محترمانه زائری به نقدهای محدثی و رضایت دو طرف از یک نقد علمی در نشستی تخصصی، بعضی طرفداران افراطی امام موسی صدر که بیشتر به نظر میرسد از قبیل نام او برای خود دکانهای مجازی باز کردهاند، با اهانت و درشتگویی، محدثی را در فضای مجازی، نواختند. در مقابل بسیاری از دانشجویان به مواجهه با این سخنان پرداختند.
بحث بر سر همراهی امام موسی صدر با انقلاب اسلامی
22دیماه سال جاری، آیتالله موسوی خوئینی، لیدر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان اشغال سفارت آمریکا و از شخصیتهای سیاسی کشور در مصاحبهای تفصیلی با خبرگزاری ایرنا، همراهی امام موسی صدر و شهید چمران با انقلاب اسلامی را مورد مناقشه قرار داد. او اظهار کرد: «مرحوم آقاموسی صدر، تا آنجا که رفتار ظاهریاش نشان میداد، هیچ نوع همراهی با انقلاب نداشت. به نظرم میآید که اساساً در آن زمان ایشان نظرش این نبوده که نهضتی که در ایران شروع شده به یک نتیجه خاصی میتواند برسد … اما آقاموسی از آنجا که مسئله نهضت برایش اهمیت چندانی نداشت، دیدار (با شاه) را انجام داد … ولی با این حال زیر بار این همکاری برای چاپ یک مجله نرفت، شاید هم به این دلیل که با مبارزات جاری در ایران موافق نبود.»
این اظهارات نیز در فضای مجازی موافقان و مخالفان زیادی را برانگیخت؛ مهدی فیروزان، داماد امام موسی صدر، مهدی چمران، فعال سیاسی و مذهبی و حجتالاسلام محسن الویری، استاد دانشگاه از جمله شخصیتهایی بودند که این ادعا را تکذیب و مورد مناقشه قرار دادند.
انتهای پیام