ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ...
به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ تالار وزارت کشور روز گذشته میزبان برگزاری یک دورهمی و به قول برگزارکنندگان و سخنرانان آن، یک دورهمی کاسب کارانه بود. این کنفرانس در سطح ملی و با عنوان «رازهای شکست و استراتژیهای پیروزی» برگزار شد و بیش از دو هزار نفر از مردم از تهران و سایر شهرها را در دو طبقه تالار اصلی وزارت کشور گرد هم آورده بود. بر اساس اطلاعیه درج شده در وبسایت این کنفرانس، شرکت در این مراسم بین ۱۵۰ هزار تا دو میلیون تومان خرج روی دست هر شرکتکننده میگذاشت.
این نخستین کنفرانس، دورهمی یا گردهمایی با موضوعاتی از این دست نیست و در طول سالهای متمادی و در ایام سال از سوی شرکتها و نهادهای خصوصی کنفرانسها و گردهماییهایی با عناوین مشابه رازهای شکست و پیروزی برگزار میشود. این کنفرانس هم به گفته مسئولان برگزاری، دومین کنفرانس است و در دوره پیشین برگزاری آن منصور بهرامی، نابغه تنیس دنیا سخنران ویژه بوده و امسال نیز برانکو ایوانکوویچ، سرمربی تیم پرسپولیس ۹۰ دقیقه سخنرانی خواهد کرد!
اما باید بگوییم آنچه که کنجکاوری ما را برای حضور و کسب اطلاع از کم و کیف برگزاری این کنفرانس برانگیخت، قرار گرفتن آرم و لوگوی دانشگاه تهران در کنار دیگر برندهای تجاری حامی این کنفرانس بود که به تناوب تبلیغات آن را در بیلبوردها و اتوبانهای سطح شهر تهران توجهمان را به خود جلب کرده بود. پیش از هر قضاوت و پیش فرضی بلیت شرکت در این کنفرانس را تهیه کردیم:
این کنفرانس که با همکاری ادارهکل تربیت بدنی دانشگاه تهران برگزار میشد، از ساعت ۸ صبح روز جمعه ۵ بهمنماه آغاز شد و تا شب به پایان رسید و طبق اعلام قبلی به شرکت کنندگانی که تا پایان مراسم در این کنفرانس حضور داشتند، گواهینامه شرکت در این کنفرانس از سوی ادارهکل تربیت بدنی دانشگاه تهران اعطا میشد.
احمد روستا، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، مسعود حیدری، مجید سرسنگی، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران و نهایتا برانکو ایوانکوویچ سخنرانان اصلی این کنفرانس یک روزه بودند. مصطفی کارخانه، سرمربی سابق تیم ملی والیبال، نادر رفتاری، مدیر عامل گروه رفتاری، ایرجی حسابی، فرزند مرحوم پروفسور حسابی و برخی دیگر از مدیران موسسات و شرکتها سخنرانی فرعی این کنفرانس بودند.
این کنفرانس در واقع به منظور به اشتراک گذاشتن تجربیات و شکستها و پیروزیهای حاصل شده در دوران کاری و حرفهای این مدیران به عنوان مدیران موفق کشور بود. صحبتهای هر یک از این افراد نشان میداد ظاهرا جمعی از این سخنرانان، در کنفرانس قبلی هم بودهاند.
جملههای کلیدی سخنرانان کنفرانس!
هر یک از سخنرانان فرعی که به عنوان مدیران موفق در این کنفرانس سخنرانی کردند هر یک در مدت زمانی حدود ۱۰ تا ۲۰ دقیقهای داستان زندگی خود را شرح میدادند که کلیدیترین بحثهای آنها حول محورهای این چنینی بود: «اگر میخواهید موفق شوید فقط یاد نگیرید، از تجربه دیگران هم خوب استفاده کنید»، «تشریح قوانین کشف مشتری»، «قوانین ۱۰ گانه ت در کسب موفقیت (توکل، تحول، تعامل، تلاش، تعهد، تدبیر، تحرک، تمرکز، تکامل، تفکر)»، چگونه یک مربی موفق باشیم، «نگرش مهم است نه استعداد»، «فرد با نگرش کاسب کاری، خود را درگیر کار و خلق فرصتها میکند»، «ذهن افراد اثربخش فرصت محور است نه مسئله محور»، «نگرش درست+ذهن مثبت عامل موفقیت در مدیریت کسب و کار»، «چهل سال است گرفتار پدیده ابهام هستیم و ابهام به مراتب بدتر از بحران است»، «چرایی واکنشهای هفتگانه در ابهام با هفت ت: ترس و تردید، تاخیر، تقلیل، تبدیل، تجدید، تنظیم و تشدید»، «سازگاری راز ماندگاری است»، «راهکار رفع ابهام سازگاری است»، «اراده و اداره در شرایط ابهام ما را به موفقیت میرساند». «امید داریم به حق حرف زدن و حرف حق زدن»، «چهار عین را در زندگی رعایت کنید تا موفق شوید؛ عقیده (خداوند، خود و اهداف)، عشق، عرضه قابلیتها و مهارتها و عمل صالح»، «امروز همه ناامیدند، اما ناامیدی نقطه شروع است».
اگر چه در این بین صحبتهای ایرج حسابی با استقبال خوبی از سوی حاضران در تالار وزارت کشور روبرو شد. وی با ذکر خاطراتی از دوران زندگی پدر خود و برگشتن او به ایران، میگوید: آن وقتها که پدر با جمعی از معلمان میخواستند به ملاقات امام(ره) بروند ایشان سه روزه به معلمان وقت دادند. امروز بخواهی با یک وزیر ملاقات کنی باید از چند وقت قبلتر وقت بگیری تازه آن هم اگر وقت بدهد. فکر میکنید جوانانی که خود را به عشق امام(ره) مقابل گلوله قرار میدادند به چه دلیل بود؟ محبت، احترام و راستگویی، این سه اصل عاشقی است و این اصل باعث پیروزی انقلاب شد. باید امروز روزنهای از این جنس پیدا کنید تا ایران را به جایی برسانید.
دلایل همراهی دانشگاه تهران در برگزاری کنفرانس به زبان معاون فرهنگی این دانشگاه
در بخش دیگری از این مراسم مجید سرسنگی، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران با بیان دلایل همراهی و حضور این دانشگاه در این کنفرانس، گفت: نهاد دانشگاه از وقتی در دنیا به وجود آمده کارکردهای متفاوتی برای خود تعریف کرده، ما امروز به دانشگاه نسل سوم دانشگاه کارآفرین میگوییم و بسیاری معتقدند آینده دانشگاهها، که نسل چهارم دانشگاه است، کارکرد اجتماعی خواهند داشت.
به گفته معاون فرهنگی دانشگاه تهران، یک زمانی در کشور نقش اجتماعی برای دانشگاه قائل نبودند و دانشگاهها نمیدانستند در جامعه چه میگذرد. دانشگاه باید به کمک صنعت، بخش خصوصی و به طور کلی جامعه بیاید. در همین حین بود که تجربه دیگری از فعالیت دانشگاه تهران در تابستان امسال به ذهنم متبادر شد؛ پانسیون ورزشی دانشگاه تهران! تمام ثبتنام کنندگان در این دوره به اعتبار نام این دانشگاه فرزندان خود را به این دوره فرستادند، کلاسهایی که به دست گروه خصوصی و پیمانکار برپا شد و از دانشآموزان، برای نگهداری کودکان استفاده کرد و اثری از آموزشی که در خور شأن دانشگاه تهران باشد در آن حس نشد؛ در نهایت به این نتیجه رسیدیم که از پس اعتبارها همیشه هم آموزش اصیل حادث نمیشود، دغدغه مالی هم اولویت در خوریست این روزها!
وی افزود: رویکرد اغراق آمیزی در دانشگاهها نسبت به تولید مقالات، بدون اینکه نقش این مقالات در دانشگاه تبیین شود، وجود دارد. دانشگاه ما اگر نتواند خود را به جامعه پیوند بزند از حیات اجتماعی به دور خواهد بود. باید برای نیازهای واقعی مردم حرف داشته باشد. اساتید باید روی موضوعاتی کار کنند که مبتلابه جامعه است و در یک فضای تعاملی به حل مشکلات بپردازد. دانشگاه تهران در برنامه سوم توسعه خود بر این مسئله توجه دارد و سه اصل بینالمللی سازی، کارآفرینی و مسئولیت اجتماعی در این برنامه گنجانده شده است. علت حمایت این دانشگاه و حضور آن در این کنفرانس این است که اعتقاد داریم هر جریانی را که دانشگاه بتواند جلو ببرد، دیگران بیشتر به آن سوق پیدا میکنند. ما امروز در دنیا مشاهده میکنیم در بعضی دانشگاهها به لحاظ فیزیکی هیچ مانع و دیواری بین آنها و جامعه وجود ندارد و این یک نماد است که مرزی بین این دو وجود ندارد.
به گفته معاون فرهنگی دانشگاه تهران، صاحب نظران مسائل اجتماعی اعتقاد دارند یکی از موضوعات مورد توجه در جامعه امروز سرمایه اجتماعی است. این سرمایه به معنی حضور مردم در پیشبرد اهداف و ارزشهای یک جامعه است و اگر جامعهای از ارزشهای خود عقب بماند و نتواند سرمایه اجتماعی که مردم هستند را حفظ کند با شکست مواجه میشود. چارهای نداریم جز آنکه سرمایه اجتماعی را تقویت کنیم. شک نداشته باشید که اگر مردم در کنار دولت باشند و سرمایه اجتماعی سرزنده باشد تمام مشکلات قابل حل خواهد بود.
کنفرانس سال بعد با حضور الکس فرگوسن!
بخش دیگری از این کنفرانس علی پاکزادیان مقدم، موسس و مدیرعامل باشگاه مدیران موفق پشت تریبون حاضر شد تا از مهمان و سخنران ویژه این کنفرانس دعوت کند تا در جایگاه حاضر شود و گفت: سال گذشته منصور بهرامی را از پاریس آوردیم، امسال و در دومین کنفرانس از برانکو ایوانکوویچ دعوت کردیم و سال بعد الکس فرگوسن را میآوریم و سال بعدترش انوشه انصاری را. در اینجا مجری برنامه به تمسخر میگوید «سال بعدترش دیگر خدا را میآورید!»
هدف از برگزاری اینگونه همایشها و کنفرانسها اگر چه گفته میشود ایجاد فضای تبادل اطلاعات و افکار اعضای جامعه و افراد موفقی است که شکست آنها را از پای در نیاورده و دوباره و چند باره برخواستهاند تا نهایتا به موفقیت در کسب و کار رسیدهاند، اما بیش از همه، بیارتباطی حضور یک نهاد علمی-دانشگاهی به عنوان حامی برگزاری این کنفرانس خودنمایی میکرد، چرا که بیشتر سخنرانان تاکید زیادی بر تجربه و روانشناسی ذهن داشتند و اغلب با واژگان بازی میکردند و بیش از هر چیز تبلیغ برندها به چشم میخورد.
درست است که دانشگاه ما باید در دل جامعه باشد، اما اینگونه حضور و همراهی انتخاب، نوعی زیستن است که دانشگاه باید حیات اجتماعی خود را در آن ببیند. اما عنوانهای پر طمطراقی که در لایه بعد از ظاهر آن، مسائل اقتصادی خودنمایی میکنند شایسته نام دانشگاه ــ که متعاقب حضور و حمایتش، دانشجویانش هم براق میشوند ــ نیست.
سهراب سپهری چه خوش گفت: زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تا كوچه و پس كوچه و اندازه یك عمر بیابان دارد.
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ...
انتهای پیام