به گزارش خبرنگار ایکنا؛ عبدالمجید فرائی، شاعر آئینیسرا در طلیعه چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، دو شعر را با عنوان «صدور انقلاب» و «آفتاب» سروده است. این نوسروده را در ادامه میخوانید.
نهال انقلاب ما، تنومند و توانا شد
زمستان این گل زیبا، چهل ساله شکوفا شد
ز هر سو توطئه کردند، تا ایران ز پا افتد
به امداد خداوندی، نیفتاد و توانا شد
جهان غرب میکوشید، او نابارور گردد
صدور انقلاب ما، به دست حق مهیا شد
به دست رهبری دانا، مدیریت شده ایران
ولایت با کیاست، در مقام عشق معنا شد
شهیدان خداباور، ز جان خویش بگذشتند
فداکارانه کوشیدند، تجلی در تولا شد
«فرائی» ماه بهمن را، خدا هم دوست میدارد
زمستان هم بهاری شد، به بیگانه معما شد
****
در عصر پهلوی، دل ملت کباب شد
آزادمرد با شرف از شرم، آب شد
بیاختیار بود، شهنشاه تاجدار
بیچون و چند، نوکر پا در رکاب شد
هر آنچه گفت: یانکی بیشرم و آبرو
از سوی حاکمان، همه فصل الخطاب شد
تاراج رفت نفت، شب و روز، بیدریغ
بیگانه از غنائم ما، کامیاب شد
هرکس به اعتراض، لب از لب گشود، رفت
زیر شکنجه، داغ درفش و عذاب شد
مردان مرد، بندی و زندانی ساواک
پاداش مرد و زن همه، سرب مذاب شد
خورشید را، به بند کشیدند، ظالمان
این امر خود، مسبب سعی و شتاب شد
مردی بلند مرتبه، از قم قیام کرد
«روح خدا» دمید خدا، انقلاب شد
دی ماه بود، شاه ز کشور فرار کرد
ابر سیاه رفت، فضا آفتاب شد
از هول جان، اجانب از ایران، گریختند
شب رخت بست رفت، سما ماهتاب شد
الله اکبر از همه جا، بال و پر گشود
از شوق، اشک جاری و، اما گلاب شد
آن خاطرات ناب، ز یادم نمیرود
دیدی «فرائی» آن همه در سینه قاب شد؟
انتهای پیام