به گزارش ایکنا از اردبیل، مادر خانواده که همسرش به علت بیماری تحت حمایت کمیته امداد استان اردبیل قرار گرفته بود، با کمکهای حامیان طرح محسنین و خیران و حمایتهای این نهاد، در کارگاههای آموزشی قالیبافی شرکت کرد و پس از اخذ گواهی مهارت و دریافت تسهیلات اشتغالزایی، وارد بازار کار شد.
اینک این خانوار با فروش فرش و قالیهای مرغوب بخشی از هزینههای زندگی را تأمین کرده و کودکان نیز با کسب معدل ممتاز و نمرههای عالی همواره مورد تحسین مدرسه قرار گرفتهاند.
آنچه در ادامه میآید شرح زندگی این خانوار نیازمند اردبیلی است:
«۳۸ ساله و ساکن شهرستان اردبیل است. پشت دار قالی نشسته و نگاهی به نقشه میاندازد. کودکانش در کنار دار قالی تکالیف درسی را انجام میدهند و او شروع به گره زدن میکند و پیش میرود.
آنسوتر، همسرش بر دیوار تکیه داده و از پنجره به بیرون مینگرد. پتویی روی پاهایش کشیده و عصاها را در کناری گذاشته است. صدای دفهزنی مادر به گوش میرسد و سکوت خانه را میشکند. کودکان به دستان مادر چشم میدوزند که تندتند و پشت سر هم به گرهها کوبیده میشود، اما هیچ خستگی در او مشاهده نمیکنند.
با پشت دست عرق پیشانیاش را پاک میکند و به همسر و فرزندانش چشم میدوزد. لبخندی میزند و دوباره گره زده و با کارد میشکافد. نوک انگشتانش به دلیل برخورد با تیغه تیز کارد، بارها خراش برداشته و رد کبودی را میتوان در دستانش دید. چه باک که با روحیهای عالی به کار ادامه میدهد و مقاوم و صبور است.
خود و همسرش تا دوران ابتدایی تحصیل کردهاند و سواد چندانی ندارند. دلش میخواهد هر آنچه دارد را به پای فرزندانش بریزد تا فقط تحصیل کنند و به مدارج عالی تحصیلی دست یابند. چشم میدوزد به دفتر مشق و کتابهای کودکان که مرتب در گوشه کمد چیده شدهاند و از ذهنش میگذرد که کاش سواد بیشتری داشت و میتواسنت در درسها به فرزندانش کمک کند.
پدر، کارگر سادهای بود که حین کار از بلندی ساختمان سقوط کرد و از ناحیه کمر و پاها دچار مشکل شد. پس از چندین عمل جراحی و مخارج بسیار، به دلیل شکستی شدید استخوانها به خوبی جوش نخوردند و او زمینگیر شد.
حتی چند سفر به تهران برای مداوا هم دردی از آنها دوا نکرد و هزینههای سنگین درمانی بیش از پیش از نظر روحی و فکری بر اعضای خانوار فشار میآورد. چشمان معصومانه کودکان بر پاهای بیحرکت پدر دوخته میشد و غم و غصهای که کمکم جای لبخند را در خانه میگرفت.
پدر که غیرتش اجازه نمیداد در خانه بنشیند و روزگار بگذراند، با همان بیماری از خانه خارج میشد و پی لقمه نانی میرفت، اما چه بسیار شبها که دستخالی بازمیگشت و از شرمساری نمیتوانست به روی فرزندانش نگاه کند.
وقتی روزها به سختی میگذشتند، کودکان که تازه به مدرسه راه یافته بودند هم در تحصیل به مشکل برخوردند. گرچه قبل از آن اتفاق شوم برای پدر نیز گرفتاریهای بسیاری داشتند، اما بیماری پدر و ناتوانی در راه رفتن که همواره باید عصا به دست میگرفت، مشکل بزرگی محسوب میشد که چاره را تنها در توکل به خدا و پناه بردن به قدرت لایزال الهی میدانستند.
سال ۱۳۹۴ که بار مشکلات افزایش یافت و از طرفی آه در بساط نداشتند تا بتوانند نیازهای ضروری زندگی را تأمین کنند، این خانواده چهار نفره تحت حمایت کمیته امداد استان اردبیل قرار گرفتند تا با حمایت این نهاد بر مسائل زندگی فائق شوند.
امدادگران کمیته امداد از همان روز نخستین نیازهای اساسی این خانوار را شناسایی کردند تا بخش مهمی از مشکلات آنها رفع شود. پدر و مادر بیش از هر چیز نگران تحصیل فرزندانشان بودند و از مددکاران میخواستند تا توجه ویژهای به این امر داشته باشند تا کودکان بیدغدغه به علمآموزی بپردازند.
مشاورههای امدادگران نیز آغاز شد و با ارائه راهنماییهای لازم سعی میکردند ضمن بازآفرینی روحیه نشاط و شادابی، به اعضای خانوار کمک کنند تا غم و غصه را کنار زده و با شادکامی روزهای زندگی را سپری کنند.
از سوی دیگر با صدور دفترچه بیمه درمانی، پدر توانست دوره درمان خود را از سر بگیرد و در جلسات فیزیوتراپی شرکت کند تا سلامتیاش را بازیابد. او که به دلیل ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی و تحصیلی کودکانش سرخم کرده بود، دیگر میتوانست همراه با آنها بخندد و نگران آینده فرزندان نباشد.
امدادگران حوزه اکرام ایتام و محسنین نیز دست به کار شدند تا با حامییابی برای این خانوار، به کمک حامیان و خیران بتوانند بخش مهمی از مشکلات آنها را رفع کنند. در ابتدای امر، سه حامی در قالب طرح محسنین حمایت از فرزندان این خانوار را برعهده گرفتند و کمکهای خود را به حاسب آنها واریز کردند.
روزبهروز گرههای زندگی گشوده شده و از بار مشکلات نیز کاسته میشد. شادکامی اعضای خانوار را در بر میگرفت و همه در آرزوی روزهای خوش آینده بودند تا موفقیت را از نزدیک لمس کنند. اما چیزی که بیش از همه پدر و مادر را خوشحال کرده بود، ادامه تحصیل فرزندانشان بود که با وجود مشکلات هراس داشتند که نکند به سرانجان نرسد، اما با یاری حامیان، خیران و کمکهای امدادگران کمیته امداد استان اردبیل بسیار خوشبین بودند به آتیه درخشانی که در انتظار کودکان بود.
مادر خانوار با مشاورههای امدادگران کمیته امداد استان اردبیل در کارگاههای آموزش فرشبافی حضور یافت تا مهارتهای لازم را کسب کرده و بتواند در کنار حمایتهای خیران، با دسترنج خود به تأمین مخارج زندگی کمک کند.
شوق بسیار در یادگیری داشت و یکی از بانوان فعال در کارگاههای آموزشی بود که به سایر زنان سرپرست خانوار نیز کمک میکرد تا مراحل قالیبافی و فرشبافی را به بهترین طریق بیاموزند. پس از پایان دوره آموزشی و کسب گواهی مهارت از سازمان فنیوحرفهای استان اردبیل، در سال ۹۵ شش میلیون تومان تسهیلات اشتغالزایی از کمیته امداد دریافت کرد تا با دایر کردن دار قالی، وارد بازار کار شود.
از آن روز، تار و پود نیز به زندگیشان اضافه شدند. پس از اینکه فرزندان به مدرسه میرفتند، پشت دار قالی مینشست و شروع به بافتن میکرد. نخستین قالی که بافته شد و آن را به مشتری تحویل داد، شادکامی مضاعفی همه اعضای خانوار را فراگرفت و گویی به تمامی آرزوهایشان رسیده بودند.
امدادگران کمیته امداد با ارئه مشاورههای شغلی، نحوه بازاریابی و ایجاد بازار فروش مناسب نیز تلاش میکردند تا مسیر توانمندسازی و خوداتکایی این خانوار را هموار کنند. ضمن اینکه مادر از برنامههای حمایتی بیناییسنجی و بیمهای کمیته امداد استان اردبیل نیز برخوردار شد تا هیچ مشکلی بر سر راهش پیش نیاید.
مادر، خود را وقف همسر و فرزندانش کرده بود و از کودکان میخواست که فقط و فقط به فکر درسخواندن باشند و به هیچ چیز دیگری فکر نکنند. حضور فرزندان در کانون فرهنگی تربیتی امداد ولایت اردبیل هم موجب شد تا آنها از نظر تحصیلی، فرهنگی و علمی نسبت به سایر همکلاسان خود مهارتهای بیشتری را کسب کنند.
اینک فرزندان این خانواده با معدل ممتاز و نمرههای عالی جزو دانشآموزان موفق در سطح اردبیل شناخته شدهاند که با وجود مشکلات متعدد زندگی، امیدوارانه میکوشند با علم و تحصیل علاوه بر رقم زدن آتیهای درخشان برای خود، در آینده به مردم جامعه خدمت کنند.
مادر همواره به آنها تأکید میکند که باید به افراد مفیدی تبدیل شوند که از نیازمندان دستگیری کنند و به یاری فقرا بشتابند. او همچنان بر دار قالی گره میزند و پیش میرود. در این دو سال به قدری فعالیت داشته که چندین فرش و قالی بافته و در بازار به فروش رسانده است».
خبرگزاری ایکنا برای این مادر فداکار و فرزندان گرامیاش آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون از درگاه احدیت مسئلت دارد و امید است به زودی شاهد حضور فرزندان این مادر سختکوش در جایگاههای رفیع علمی و دانشگاهی کشور باشیم.
انتهای پیام