به گزارش ایکنا از همدان، از مسائل بسیار مهمی که دین اسلام به آن به شدت اهتمام دارد، نگهداری حرمت و آبروی مسلمین و پرهیز از جستجو و تفتیش در زندگی آنها است.
تجسس و خبرجویی از زندگی شخصی مردم جایز نیست و به هیچ کس اجازه داده نشده است که اسرار و لغزشهای مردم را افشا کند.
امنیت و آسایش خاطر همگانی مردم با رعایت چنین مسائلی ایجاد میشود و ادله متعددی شامل آیات و روایات نیز بر عدم جواز چنین مسئلهای دلالت دارد.
خداوند متعال میفرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ يَأْکُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ ای کسانی که ایمان آورده اید ، از گمان ها جدّا بپرهیزید ، زیرا که( پیروی) برخی از گمانها (گمان بدی که مخالف واقع باشد) گناه است و (چون معلوم نیست پس باید از همه پرهیز نمود و از عیوب و اسرار دیگران) تجسس و کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت ننمایید، آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟» (12/ سوره حجرات).
علامه طباطبائی در تفسیر المیزان اشاره میکند: مراد از گمانی که در این آیه نهی شده گمان بد و سوءظن است وگرنه در مورد گمان خوب سفارش شده است همچنانکه در آیه 12 سوره نور میفرماید « لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا آیا سزاوار این نبود که چون (از منافقان) چنین بهتان و دروغها شنیدید مردان و زنان مؤمن حسن ظنّشان درباره یکدیگر بیشتر شده و گویند: این دروغی است آشکار؟»
وی ادامه میدهد: در اینجا مراد از اجتناب از سوءظن اجتناب از پذیرفتن و تلقی آنست(چراکه خود گمان وظن نوعی ادراک نفسانی است که انسان نمیتواند مانع آن شود) به همین دلیل هم فرمود بعضی از گمانها گناه است، یعنی سوءظنی که انسان به آن ترتیب اثر دهد و به شخص مظنون تهمت زده یا توهین کند، گناه محسوب میشود.
علامه طباطبائی اشاره میکند: اینکه فرمود(کثیرا من الظن) برای اشاره به این است که گناه ظن سوء فی نفسه زیاد است و شاید هم میخواسته بفهماند که از بسیاری از مظنهها اجتناب کنید، چه آنهایی که میدانید گناه است و چه آنهایی که نمیدانید، تا در نتیجه یقین بیابید که از ظن گناه و سوءاجتناب کردهاید.
وی با اشاره به ادامه آیه که اهل ایمان را از تجسس و تفحص در امور پنهانی مردم بازمیدارد، میگوید: در این آیه خداوند میخواهد بفرماید، ای اهل ایمان عیوب مسلمانان را پیجویی وتفحص نکنید و اموری را که صاحبش مایل است مخفی بماند، فاش نسازید. سپس مردم را از غیبت یکدیگر نهی میکند، غیبت یعنی اینکه در غیاب شخصی چیزی بگوییم که وجدان ما، ما را از آن نهی میکند و یا چیزی بگوییم که اگر آن فرد،آن را بشنود ناراحت میشود و علت نهی از غیبت آنست که اگر جو غیبت در جامعه حاکم شود، امنیت ارتباطات زایل میشود و عمل غیبت مانند خورهای است که در بدن جامعه راه مییابد و اعضای آن را یکی پس از دیگری فاسد میسازد تا جائی که به کلی رشته حیات آن قطع شود و غیبت ابطال هویت و شخصیت اجتماعی افرادی است که خودشان حضور ندارند و نمیتوانند از خود دفاع کنند و اینکه غیبت را به خوردن گوشت برادر مرده فرد تشبیه نموده به جهت آن است که اولا شخص غیبت شونده برادردینی فرد غیبت کننده است و چون بیخبر است و نمیتواند از خود دفاع کند، مانندشخص مرده است.
وی ادامه میدهد: در عین حال اگر ما عیب کسی را در حضور او گوئیم میتواندخودش اتهام را از خود برطرف کند همانطور که اگر بدن شخص زندهای آسیبی ببیند میتواند آن را ترمیم کند، اما شخصی که حضور ندارد و ما عیب او را بگوییم، مانند این است که به اعضای بدن مردهای آسیب بزنیم و بدیهی است که بدن مرده قادر به ترمیم وجبران آن آسیب نیست و این مثالی که قرآن میزند امری ثابت و محقق است چون هرگز هیچ کس راضی نمیشود که گوشت برادر مردهاش را بخورد و کراهت از این امر، مسألهای محقق وقطعی است به همین صورت غیبت سایر مؤمنان نیز باید مورد نفرت و کراهت انسان باشد.
وی میافزاید: خداوند در مقام تأکید نهی در ادامه آیه میفرماید از خدا بترسید و پروا داشته باشید از اینکه مرتکب سوءظن و غیبت و سایر گناهان شوید و در عین حال اگر تاکنون مرتکب این اعمال شده اید، اکنون توبه کنید و دست بردارید، چون خدا بسیار توبه پذیراست و نسبت به بندگان تائبش لطف و مهربانی دارد و آنها را میبخشد.
طبق نظر مفسرین منظور از کلمه «ولا تجسسوا» تحریم کنجکاوی و دنبال کردن لغزش های اهل اسلام است چنانچه در مجمعالبیان مرحوم طبرسی فرموده است که در پی جستجوی عیبهای مردم نباشید.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز میفرمایند «درباره لغزشهای مۆمنین تجسس نکنید، چون که هرکس لغزشهای برادران مۆمن خود را پیجویی کند، خداوند نیز لغزشهای خود او را پیجویی خواهد کرد و او را بیآبرو و رسوا خواهد کرد هرچند که در درون خانهاش باشد (اصول کافی ج2 /3355 ، کتاب ایمان و کفر، باب من طلب ثمرات المومنین ج5).
امام علی علیه السلام نیز در نامه معروف خود به مالک به عنوان حاکم مصر چنین مینویسد «کمارجترین افراد نزد تو باید کسانی باشند که نسبت به کشف و پخش عیوب و اسرار مردم حریصتر و بیباک ترند برای اینکه نوعاً مردم دارای عیوبی هستند که حاکم برای پنهان داشتن آنها از همه سزاوارتر است، پس هرگز در صدد کشف کردن آن لغزشهایی که پنهان از تو (پنهان از حکومت) صورت گرفته بر نیا. تو به عنوان حاکم مسلمین فقط مسئول پاکسازی جامعه از آلودگیهای آشکار و ظاهری هستی، درباره لغزشهای پنهان مردم، خداوند خود داوری خواهد.
انتهای پیام