موضع‌گیری درباره تصوف مستلزم شناخت ریشه‌های سیاسی و اجتماعی آن است
کد خبر: 3791703
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۸:۱۱
حجت‌الاسلام آقانوری:

موضع‌گیری درباره تصوف مستلزم شناخت ریشه‌های سیاسی و اجتماعی آن است

گروه معارف ــ استاد دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: برخی بدون هیچ منبع و اسنادی عنوان می‌کنند که تصوف توسط عباسیان برای مقابله با اهل بیت(ع) شکل داده شد در حالی که چنین جریانی توسط یک حکومت در یک زمان آنی شکل نمی‌گیرند از این رو برای شناخت تصوف نیز باید به ریشه‌های اجتماعی و سیاسی و تاریخی و... توجه داشت.

موضع‌گیری درباره تصوف مستلزم شناخت ریشه‌های سیاسی و اجتماعی آن استبه گزارش ایکنا از قم، علی آقانوری امروز سه شنبه 30 بهمن ماه در نشست نخبگان با موضوع بسترها، ریشه‎ها و علل شکل‌گیری تصوف در ایران، گفت: اگر بخواهیم علل و دلایل شکل‌گیری تصوف را بیان کنیم، حس می‌شود که تصوف چندان معطوف به کشور و یا مذهب نیست.
وی افزود: اگر بخواهیم نقش ایرانیان را در شکل گیری و رواج تصوف و... بررسی کنیم، عمده‌ترین سهم را به آنها خواهیم داد؛ زیرا اگر صوفیان و عرفای ایرانی را حذف کنیم چیز خاصی باقی نمی‎ماند؛ برجسته‌ترین صوفیان و عارفان، ایرانی بودند و حتی عارفان مناطق دیگر نیز در بسیاری از اوقات ریشه‌ای ایرانی داشتند.
استاد دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: مشهورترین شخصیت‎ها و برجسته ترین و تاثیرگذاران این حوزه از دوران ظهور تا امروز را ایرانیان شکل می‌دهند؛ ابراهیم ادهم و ... در همان ابتدا به عنوان مشهورترین صوفیان بوده اند و در دوران‌های بعدی افرادی چون سهروردی و... در این عرصه پای به عرصه نهادند نیز ایرانی بودند.
آقانوری اظهارکرد: گاهی اوقات از عرفان و تصوف سخن گفته می‌شود که به مثابه یک امر درونی و یک نیاز ارزشی انسانی و نیاز معنوی خاص و فهم عمیق از جهان است؛ اگر این بحث را از این جهت مورد نظر قراردهیم چندان نیازی به بررسی خاستگاه نداریم زیرا نیاز معنوی و معنویت‌گرایی به شکل کلی یک نیاز است.
وی افزود: در اینجا می‌توانیم ظهور و بروز تاریخی یک گروه را مورد مطالعه قراردهیم؛ طبیعتا عوامل خاستگاهی ما نیز تابع همین مورد است؛ البته نقد و رد و تایید و اثبات و دلدادگی به هر فرق و مکتب بسیار مهم است؛ مطالعه هر فرقه و نحله و گروه، گاهی باید ملاحظه داشته باشیم که اصول و تعالیم کلیدی و محتوایی و عناصر قوام بخش این فرقه چیست؛ همچنین به جزییات و تعالیم ظاهری جزیی یا مواردی که اعضای این فرقه به چه مسایلی معتقد هستند.
استاد دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: اعتقادات کلی، اعتقادات جزیی، مسایلی که اعضای آن گروه آن معتقد هستند و میراث آن فرقه در برخی پژوهش‎ها مورد مطالعه واقع می‎شود؛ همچنین گاهی به این نتیجه می رسیم که برخی مسایلی که در تحقیق یک گروه مهم است چندان قابل مطالعه است.
وی گفت: مثلا عنصر قوام بخش شیعه، اعتقاد به مفترض الطاعه بودن و مقام والای امامت است و اگر کسی بیان کرد که امامان همچون ائمه دیگر فرق هستند دیگر شیعه نخواهند بود؛ کسانی که می خواهند شیعه را نقد کنند به سراغ قمه و زنجیرزنی می روند همچنین درخصوص نقد تصوف نیز به سراغ سماع و... می روند؛ از این روی است که عنوان می کنیم برخی جزییات را نمی‌توان مرتبط به اصول بنیادین یک فرقه دانست.
آقانوری اظهارکرد: کسانی که وارد نقد عرفان و تصوف شوند برخی اوقات به نمادهای ظاهری وارد شده اند و یا به مسایل دیگر اشاره می‎کنند ولی به مباحث خاستگاهی و... نمی‌پردازند و یا در بحث خاستگاه نیز به مسایل مسیحیت اشاره می کنند؛ یاعنوان می‌کنند که تصوف ارمغان آیین هندو است که برخی مسایل معرفتی و ریاضت ها و شیوه های خاص هندوها می روند.
وی افزود: همچنین عنوان می‌کنند که تصوف ایرانی از مانویت شروع می‎شود زیرا وی کسی بود که بر علیه ناهنجاری های اجتماعی قیام کرد و تلاش کرد که با ریاضت و ... با نور بر ظلمت غلبه کند؛ صوفیان به ریاضت و سلوک و رسیدن به فنا معتقد هستند؛ یا اینکه بیان می‎شود که صوفیان بر علیه نظام اموی قیام کردند و به همین دلیل منشا آنها دوباره به مانویت ربط می دهند.
استاد دانشکده شیعه‌شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: اگر واقعیت های تاریخی را در خصوص تصوف مطالعه کنیم، قطعا این تحقیق هیچ فرقی با خاستگاه‌شناسی فرق دیگر ندارد؛ اگر سه قرن اول را مطالعه کنیم می‌توانیم ظهور تصوف را همزمان با متکلمین و فقهایی دید که اندیشه‌های متمایزی را ارایه می کردند؛ از قرن دوم که شکل گیری رسمی فرقه ها شروع شد، شکل‌گیری رسمی شخصیت های عرفانی و تصوف نیز آغاز شد؛ در اینجا حتما باید بستر ظهور تاریخی آنها را نیز بررسی کنیم.
وی گفت: اگر بخواهیم محورهای اختلاف مسلمانان را در سه قرن نخست مطالعه کنیم، ابتدا باید به مباحث کلامی اشاره کنیم که باعث تفکیک فرقه ها شد؛ ظهور و بروز فرقها یک امر توطئه ای نبود بلکه امری طبیعی بود زیرا پس از آرام شدن اوضاع در صدر اسلام سوالات و فرقه های کلامی و فقهی و... نیز شکل گرفت؛ برخی به مباحث شریعت و عقل و سیره معصوم و منابع دیگر تکیه کردند و فرق فقهی را شکل دادند.
آقانوری اظهارکرد: صوفیه و افراد خاص تحت عنوان یک مکتب اجتماعی که با هم ارتباطاتی داشته باشند در قرن اول و دوم شکل نگرفتند ولی محور شکل‌گیری تصوف بر اساس(در ابتدای ظهور) بر اساس شیوه ونوع زندگی و نگاه خاصی از دنیا بود و به همین خاطر قرار نیست که عنوان شود که این گروه حتما به یک نحله کلامی متعلق است.
وی افزود: یکی از آثار مهم فتوحات، گسترش ارتباطات اجتماعی و نحله‏‌ها و فرقه‎های اجتماعی و.. بود؛ در این عرصه مجاورتی حاصل شد و گروه‌های مختلف با هم مراودات اجتماعی و فکری و فرهنگی داشتند؛ همین ثروت سرشار و شبهاتی که در همه سوی آغازشد در صدر اسلام باعث جهشی در تفکیک فرق ها شد؛ در آن زمان برخی گروه‌ها وارد قلمرو اسلامی شدند و به همین دلیل شبهاتی را نیز وارد کردند؛ در این میان متکلمینی نیز به دنبال ارایه پاسخ به شبهات مخالفان داشتند. 
استاد دانشکده شیعه‌شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: متکلمین در دفاع از شریعت با کسانی مواجه بودند که باید در مقابل آنها دفاع عقلانی داشته باشند؛ وقتی یک عده‌ای در جامعه مباحث و استدلالاتی مطرح کنند طبعا برخی افراد نیز باید به دفاع از آنها می‌پردازند؛ مثلا وقتی برخی بر عقل تاکید می‌کنند عنوان می‌شود که همه چیز به عقل ختم نمی‌شود چون مباحثی شامل ذوق و معنویت و ... نیز نقش‌آفرین است.
وی گفت: یکی از عوامل شکل‌گیری تصوف، عکس العملی در مقابل عقل‌گرایی بود؛ غیر از معتزله فقهایی نیز بودند که عقل مداری یا مسایل ظاهری شریعت را بیان می کردند؛ در آن زمان فقهای جامعه روی ظواهر شریعت تاکید می کنند؛ حال اگر در آن زمان فقهایی صرفا به بحث ظاهر شریعت تاکید کنند طبعا افرادی هم هستند که به بواطن نیز توجه می کنند و عده دیگری نیز غیر از ظاهر شریعت را دنبال می کنند که البته امروز نیز رایج است.
آقانوری اظهارکرد: باطن‌گرایی و کشف و شهودگرایی حاصل عکس العمل به این فرقه‌ها هم بود؛ از دیگر سوی ثروت سرشاری که پس از کشورگشایی‌ها به دربار خلفا واریز می‌شد باعث رونق گرفتن عشرتکده ها و لهو و لعب‌های گسترده‌ای نیز در میان این افراد شد؛ افراد بسیاری نیز در نیمه های قرن و اول افرادی چون طلحه و زبیر 30 تا 40 میلیون درهم ثروت داشتند و کاخ معاویه و... نیز نشان دهنده این مسابقه جمع‌آوری مال بود.
وی افزود: در این میان عده ای تاکیدات پیامبر و سیره زندگانی امام علی(ع) را به خاطر داشتند؛ از دیگر سوی سیره قرآنی پیامبر که به دوری از دنیاطلبی سفارش می کردند واکنش‌هایی را در میان بسیاری ایجاد کرده بود؛ اگر به بحث ویژگی های دنیا در قرآن توجه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که خدا و قرآن دنیا را عنصر قلیلی عنوان می‎کند و در مقابل آن به تقابل با دنیاگرایی امر شده است؛ به همین برخی از افراد و اصحاب نیز به رویکرد عجیبی از جمله گوشه نشینی حتی در غار نیز روی آوردند.
استاد دانشکده شیعه‌شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: زهدگرایی عکس العملی نسبت به این رویکرد دنیاطلبی است؛ در اوایل شکل گیری انقلاب به برخی از مدیران نقد می‌کردیم که چرا در برخی از جلسات غذای مناسبی آورده می‌شود یا اینکه در همان ابتدا حقوق دریافت نمی‎کردیم ولی در پایان جنگ این مسایل تغییر کرد و بسیاری، همان خلوص اولیه را از دست دادند.
وی گفت: برخی بدون هیچ منبع و اسنادی عنوان می‌کنند که تصوف توسط عباسیان برای مقابله با اهل بیت(ع) شکل داده شد در حالی که چنین جریانی توسط یک حکومت در یک زمان آنی شکل نمی‌گیرند زیرا بسترسازی‌های گسترده نیز لازم است از این رو برای شناخت تصوف نیز باید به ریشه‌های اجتماعی و سیاسی و تاریخی و... توجه داشت.
انتهای پیام 
captcha