نظام اعتقادی بدون دین خودبنیادترین نظام‌ها است
کد خبر: 3792687
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۰:۵۳
حجت‌الاسلام مهدوی‌زادگان:

نظام اعتقادی بدون دین خودبنیادترین نظام‌ها است

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: این نظام اعتقادی که دین در آن نباشد، خودبنیادترین نظام‌های اعتقادی است که حتی دین را نیز خودش می‌سازد و تصویری از دین دارد که در عالم خارجی، نسبتی با دین واقعی ندارد.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «فرهنگ و زبان در نگاه الهیات اجتماعی»، امروز، 4 اسفند، با سخنرانی جمعی از صاحب نظران و حضور علاقه‌مندان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
حجت‌‌الاسلام داود مهدوی زادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست بیان کرد: وقتی از الهیات اجتماعی سخن می‌گوییم، الهیات اجتماعی دو معنا می‌تواند داشته باشد. یک معنا این است که مقصود از الهیات خود دین باشد. یعنی آن آموزه‌های دینی که در واقع وجود دارند و بگوییم که این آموزه‌ها در مورد اجتماعیات سخن می‌گویند و مباحثی را طرح می‌کنند که مربوط به خود دین است.
وی در ادامه افزود: یک وقت نیز مراد از الهیات، خود دین نیست، بلکه معرفت دینی است و وقتی می‌گوییم الهیات اجتماعی، دفاعیات عقلانی است که درباره آموزه‌های دینی وجود دارد که در مورد مسائل اجتماعی است و در این راستا انجام می‌شود که این را الهیات اجتماعی می‌گوییم. یعنی با فرض اینکه یکسری آموزه‌های دینی وجود دارد که در مورد اجتماع مطرح شده، عده‌ای نیز خود را مکلف می‌دانند که از این آموزه‌ها در مقابل دیدگاه‌های دیگر، دفاع کنند، آن هم به نحو عقلانی.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: لذا به صورت طبیعی پیرامون هر دینی در واقع یک اندیشه‌ای شکل می‌گیرد و یک الهیاتی به وجود می‌آید و بحث را پیش می‌برد. آقای عبدالکریمی به نظام‌های اعتقادی که پیرامون ادیان شکل می‌گیرد به صورت منفی نگاه می‌کنند و به نحوی نیز می‌خواهند آنها نفی کنند، اما به نظر بنده جای بحث دارد و نمی‌توان این نظریه ایشان را قبول کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه افزود: اینکه پیرامون هر دینی اندیشه‌ای شکل می‌گیرد و این شکل‌گیری به صورت طبیعی است، انکارناپذیر است و نمی‌توان گفت چرا پیرامون یک دین، نظام اعتقادی شکل می‌گیرد بلکه آموزه‌های دینی برای همین آمده است. مگر می‌شود انسان بدون اعتقاد زندگی کند؟ در اینصورت این انسان زندگی انسانی ندارد و زندگی او نباتی و حیواتی است. نظام اعتقادی خصلت بشر است و بشر را بدون نظام اعتقادی نمی‌توان بشر نامید.
مهدوی‌زادگان بیان کرد: لذا نقد به اینکه چرا پیرامون دین، نظام‌های اجتماعی شکل می‌گیرد، اما پیرامون امور دیگری اگر شکل بگیرد اشکال ندارد، محل بحث است. عالم مدرن مبتنی بر فردیت است و پیرامون عالم مدرن نیز نظام‌های اعتقادی زیادی شکل گرفته است و اگر بخواهید سیستم‌های اعتقادی را از مدرنیته بگیرید، از آن چیزی نمی‌ماند. لذا اینکه به این صورت بگوییم که پیرامون دین، نظام اعتقادی نباید شکل بگیرد، حرف باطلی است. همچنین اینکه بگوییم نظام‌هایی پیرامون دین اعتقادی شکل بگیرد، اما فلسفه وجودی‌اش این باشد که پیرامون دین سخن بگوید و از آنها دفاع کند و آن را ترویج بدهد و دین را در آن حوزه‌هایی که مشخص کرده است تبلیغ کند نیز اهیمت دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه تصریح کرد: یعنی در واقع این اندیشه انسانی و بشری و معرفت دینی پیرامون دین بگردد و ادیان را از اصالت نیندازد که این حرف درستی است و نمی‌توان این معرفت دینی را که پیرامون دین می‌چرخد و مرکزیت همان دین و آموزه‌های دینی است را بگوییم که پیرامون همان‌ها است، لذا این معرفت پذیرفتنی است. اگر نظام اعتقادی که نام معرفت دینی به خود گرفته، اما وقتی که در آن تامل می‌کنیم، می‌بینیم که در کانون این معرفت دین و نظام اعتقادی همه چیز هست به جز دین و آموزه‌های دینی و می‌بینید در مورد دین صحبت می‌کند، اما یک جایی از صحبت‌هایش ارجاع به آموزه‌های دینی نمی‌دهد پذیرفتنی نیست.
مهدوی‌زادگان بیان کرد: به نظر بنده، این نظام اعتقادی که دین در آن نباشد، خودبنیادترین نظام‌های اعتقادی است که حتی دین را نیز خودش می‌سازد و تصویری از دین دارد که در عالم خارجی، نسبتی با دین واقعی ندارد. می‌خواهم بگویم در نظام‌های خودبنیاد اینطور هستند که چون در مورد دین صحبت می‌کنند، ولی دین در آنها نیست، آن دیگری نیز جزئی از این معرفت می‌شود، اما حضور ندارد.
وی در ادامه تصریح کرد: اندیشه‌های خودبنیاد، فراوان در مورد دین صحبت می‌کنند و به عنوان دیگری نیز تلقی می‌کنند، اما این دین را جزء اندیشه خود می‌دانند. ولی وقتی بررسی می‌کنیم، می‌گوییم، این همه در مورد دین صحبت کرده‌اید، این کدام دین است؟ هیچ دینی وجود ندارد و یک دین خودساخته را که وارد این معرفت شده است بیان می‌کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه افزود: لذا ما یک دین داریم و یک معرفت دینی. الهیات اجتماعی را نیز بر پایه هر یک می‌توانیم معنا کنیم و اینکه معرفت دینی پیرامون ادیان شکل بگیرد نیز امر طبیعیی است و نفی چنین نظام‌های اعتقادی به صورت کلی نامعقول است. بنده بحث را روی دین می‌برم که آیا خود دین که از اسلام سخن می‌گویید، در واقع چیزی به نام الهیات اجتماعی از دل این معارف قرآنی و اسلامی بیرون می‌آید؟ آیا آیاتی وجود دارد که دلالت‌های اجتماعی داشته باشد؟
مهدوی‌زادگان بیان کرد: در همین‌ جا به اعتقاد من اگر بخواهیم دسته‌بندی کنیم، از مخالفان این ایده که می‌گویند اجتماعیات دینی نداریم، تصور می‌کنم که دو گروه وجود دارند، یک عده هستند که دیندارند و با تکیه بر اندیشه دینی نظر دارند، یک عده نیز نگاه برون‌دینی دارند که اجتماعیات در دین نیست. آن دسته که دیندار هستند نیز شامل گرو‌ه‌هایی می‌شوند، یک عده کسانی هستد که می‌توان آنها را عافیت‌اندیشان دینی دانست، کسانی که حوصله اینکه در اجتماعیات از ناحیه دین تکلفی بر آنها بیاید و مجبور شوند وارد اجتماعیات شوند را ندارند. اینها اگر هم صراحتا نگویند، ولی اجتماعیات قرآن را نفی می‌کنند و معتقدند که چنین چیزی را در قرآن و اسلام نداریم و اینها به دین و قرآن تحمیل شده است.
وی در ادامه افزود: یک عده نیز که شاید پیروان جریان‌های عرفانی باشند، در ادامه دچار اعوجاج‌هایی می‌شوند و به این نتیجه می‌رسند که این اجتماعیات قرآن را یا نادیده می‌گیرند یا خیلی جایگاه پایینی برای آن می‌بینند. لذا به راحتی و سادگی از بیان اجتماعیات قرآن عبور می‌کنند و به آن توجهی ندارند. لذا اینها نیز یک دسته هستند.
مهدوی‌زادگان بیان کرد: اما از نگاه برون‌دینی با اندیشه‌های مدرن مواجه هستیم. از این ناحیه نیز داریم که اجتماعیات دینی را به صورت مشخص و اجتماعیات قرآن را نقد می‌کنند و اینها معتقد هستند ک دین آموزه‌های اجتماعی ندارد. البته این حرف نیز به نوعی برمی‌گردد به مفروضات آنها که در تماس مستقیم از آیات به دست نیامده است. وقتی فرض بر این است که دین یک برنامه شخصی است، به طور طبیعی نتیجه می‌گیرد که در مورد اجتماعیات و سیاست نظری ندارد. بر همین اساس، این تلقی را از دین و آموزه‌های وحیانی پیدا می‌کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه افزود: اینها به نظر بنده دیدگاه‌های مخالفانی است که نسبت به اجتماعیات دینی و به صورت مشخص اجتماعیات قرآن، این تقلی‌ها را دارند، اما من اجمالا اینطور می‌گویم که وقتی به قرآن رجوع می‌کنیم، از خیلی جهات می‌بینیم که این اجتماعیات، کاملا حضور و وجود دارد، اما اگر این حجاب‌ها را کنار بزنیم، اینها را خواهیم دید. مفاهیم بسیاری در قرآن است که دلالت بر اجتماعیات دارد. خطاب‌های یا ایها الناس و یا اهل قریه از این قبیل هستند و اینها بحث‌هایی است که مربوط طبقه جامعه می‌شود.
مهدوی‌زادگان در ادامه تصریح کرد: بعثت انبیاء همواره در اجتماع بوده است. در روایت‌های تاریخی که قرآن از انبیاء می‌کند، هیچ کجا نیست که پیامبر را برای یک شخص فرستاده باشد که در فلان نقطه است. یا اصلا این مسئله صادق نیست که این دین برای فلان آقا که در جامعه 10 میلیونی است آمده باشد. لذا این را نداریم که دین برای شخص باشد. اگر برای شخص بود که اسم می‌آمد اما در هیچ کجا اسم افراد نیامده است. خیلی جاها به ما اشاره می‌کند که «لتعارفوا»، اصلا دارد قبائل و شعوب را به نوعی رسمیت می‌دهد و می‌گوید که اینها مرجع معرفتی شما هستند. لذا تا این اندازه قرآن پیش رفته است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در انتها گفت: بنابراین یک مقدار کلام دکتر عبدالکریمی را که مثلا از یک طرف بگوییم جهان امروز تکثرگرا است اما از طرف دیگر اندیشه‌های دینی را نفی بکنیم و نظام‌های دینی را نفی کنیم که نتوانند زندگی کنند، نمی‌پذیرم. اینکه کسی در اندیشه خود، سخن از دیگری می‌گوید، محبت به دیگری نیست، بلکه گاها در حال نقد شدن است.
مهدوی‌زادگان در مقام جمع‌بندی بیان کرد: لذا به نظر بنده پارادوکس جهان مدرن است که از تکثر حرف می‌زند. اما حاضر به قبول دیگری نیست. نمونه‌اش این تحریمی است که بر ایران تحمیل شده است. در دنیای امروز یک دیگری دینی می‌خواهد زندگی کند، اما به اقسام تحریم‌ها و ... گرفتار می‌شود و بعد نیز درگیر تکثرگرایی می‌شود. یعنی حداقل برای من قابل فهم نیست که جهان تکثرگرا است.
انتهای پیام

captcha