به گزارش خبرنگار ایکنا؛ علیاکبر رائفیپور، مدیر مؤسسه مصاف، درباره فروش قرآن ساخته شده از طلا به قیمت بیش از ۷ میلیارد در حراج بزرگ ملی ایران در توئیتر نوشت: «در نخستین شب حراج ملی ایران، قرآن مطلا بیش از هفت میلیارد تومان به فروش رسید. در این اوضاع نابسامان اقتصادی دارند چه پیامی برای مردم مخابره میکنند؟ اگر جای مسئولان بودم، آن قرآن را میخریدم، براده میکردم و به دریا میریختم، کاری که موسی(ع) با بت سامری کرد».
رائین اکبر خانزاده، هنرمند و کاتب گرانترین قرآن جهان در حراج ایران، درباره اظهارات علیاکبر رائفیپور در این زمینه به خبرنگار ایکنا گفت: خیلی ناراحت شدم از اینکه چگونه فردی جرئت کرده در فضای مجازی این مطالب را بیان کند که قرآن را باید براده کرد و به دریا ریخت و چطور توانسته بگوید که میخواهد قرآن را از بین ببرد.
وی افزود: قرآن به هر شکلی باشد قرآن است و نمیتوان آن را نابود کرد. این اظهارات از روی بیاطلاعی است. این قرآن از مس، نقره و آب طلا ساخته شده و هزینه آنچنانی برای آن نشده که خریدار از بابت نقره یا طلا بودن آن مبلغی را بپردازد. کارشناسان هنری این قرآن را دیده و ارزیابی کردهاند و آن را از نظر کیفیت هنری در سطح بالایی تشخیص دادهاند.
اکبر خانزاده ادامه داد: این اثر از نظر کارشناسان هنری از حیث خط هنری و قلمزنی بسیار خوب بوده و اثر نادر و خاصی است. از این رو این کار نه به صرف اینکه از طلاست ارزش بالایی دارد، بلکه دارای آب طلاست و مس آن نیز حدود ۱۰ کیلوست. به همین دلیل کسی این اثر را به دلیل ارزش وزنی و مادی آن خریداری نکرده، بلکه به عنوان یک اثر هنری آن را خریداری کرده است.
این هنرمند بار دیگر تأکید کرد: این اثر طلا نیست که تجملات به شمار بیاید. بنابراین این شبهه باید رفع شود. قرآنی از مس، نقره و آب طلا ساختهام که ارزش آن ۷ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان شده است، مانند اینکه یک نقاشی را روی کاغذ بکشم و این نقاشی چندین برابر ارزش پیدا کند. باید برای کار و خلق اثر هنری تشویق شوم، نه اینکه گفته شود که چرا باید اثری خلق کنی که این اندازه ارزش پیدا کرده است؟
اکبر خانزاده تصریح کرد: من در این اثر هنر قلمزنی اصفهان، خطاطی و کتابت ایرانی را به کار بردم. اگر شما سری به بازار نقش جهان اصفهان بزنید، پرنده پر نمیزند و وضعیت اقتصادی به قدری بد شده که برخی هنرمندان گریه میکنند، اما من از آن شهر استاد عسگری، قلمزن برجسته اصفهانی، را دعوت کردم و خواستم کار دلی و نه بازاری را برای این اثر انجام دهد و محدودیت مالی نیز برای این کار قائل نبودم و به این هنرمند زمان دادم تا کارش را به خوبی انجام دهد.
این کاتب قرآن ادامه داد: بنابراین کاری کردیم که هنر ایرانی سالهای سال در تاریخ بماند و آیندگان این آثار را خواهند دید. اگر این کار را نکنیم، چه چیزی را میخواهیم از هنر ایرانی برای آیندگان به جا بگذاریم؟ اگر هنرمندان گذشته آثار هنری را خلق نمیکردند، این هنر و فرهنگ چگونه به ما انتقال مییافت؟ و ما در موزهها چه داشتیم که به آن بنازیم. در زمان پیامبر(ص) نیز قرآن را با خط خوش مینوشتند و ایشان هنرمندان را برای این کار تشویق میکردند.
وی در ادامه گفت: در اثری که خلق کردیم ۲۵ نفر به صورت مستقیم فعالیت داشتند و اگر به طور میانگین هر یک از افراد یک خانواده سه نفری نیز داشته باشند، جمعاً ۷۵ نفر از این کار روزی میخورند؛ آن هم در شرایط اقتصادی کنونی که اغلب هنرمندان بیکار هستند.
اکبر خانزاده در پاسخ به نقد کسانی که بیان میکنند چرا باید قرآن طلا ساخته شود، گفت: ضریحها، حرمها و گنبدها را که از طلا میسازند، از دهها تن مس، نقره و طلا استفاده میکنند و اغلب هزینه آن از طریق کمکهای مردمی و دولتی است، اما هزینه ساخت این قرآن را من از جیب خودم پرداخت کردهام و بیتالمال نبوده است و برای این کار هم پیامکی ندادم که به من کمک کنید تا این اثر را بسازم. چرا کسی اعتراض نمیکند که برای امام خمینی (ره)، که خود حامی مستضعفان و مظلومان بود، چنین حرمی با صرف میلیاردها تومان ساخته میشود؟ چرا کسی اعتراض نمیکند که چنین قصرهایی در جایی ساخته میشود که مردم فقیر، اندکی آن سوتر، زندگی را به سختی میگذرانند؟
این کاتب قرآن بیان چنین مسائلی را درباره قرآن، بازی با افکار و باورهای مردم دانست و افزود: آیا در برابر این همه عشق به اهل بیت(ع)، کسی نمیخواهد عشق به قرآن داشته باشد؟ اکنون اگر من ضریح ساخته بودم، کسی به من اعتراض نمیکرد. تا کی میخواهیم قرآن و اهل بیت(ع) را از هم جدا کنیم؟ به یکی عشق بورزیم و دیگری را رها کنیم؟ مگر نه این است که پیامبر اکرم(ص) بر در کنار هم بودن این دو تأکید کرده است.
این هنرمند یادآور شد: آغاز کار من از زمانی بود که یک کشیش آمریکایی یک برگ از قرآن را آتش زد و من به دنبال راهی بودم تا کاری کنم که پاسخی قاطع به آن کشیش باشد. به همین دلیل قرآن را روی طلا نوشتم. این کار من دو پیام داشت؛ یکی اینکه کسی دیگر نمیتواند به این قرآن آسیبی بزند و این قرآن در تاریخ خواهد ماند و دیگر اینکه خواستم به آن کشیش بگویم؛ مسلمانان آن قدر به قرآن عشق میورزند که وقتی شما یک برگ از قرآن را میسوزانید، یک مسلمان یک ورق طلا را به جای آن میسازد. از این رو با کار هنری پاسخ این حرکت را دادم.
وی تصریح کرد: یک سؤال از این فرد دارم. این آقا در همه زمینهها نظر میدهد. تخصص این فرد چیست؟ من نظر فقها را درباره اظهارنظر این فرد درباره این قرآن جویا شدم و آنها بیان کردند که چنین اظهاراتی درباره قرآن دور از شأن قرآن است. به همین دلیل من از طریق وکیلم این موضوع را پیگیری کردهام و از این فرد شکایت خواهم کرد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام