موفقیت توحیدی را چگونه رقم بزنیم؟
کد خبر: 3794385
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۶

موفقیت توحیدی را چگونه رقم بزنیم؟

گروه اجتماعی ــ وقتی می‌خواهیم موفقیت توحیدی را رقم بزنیم اول باید داشته‌های خود را بشناسیم و سپس آنها را مدیریت کنیم تا ما را به موفقیت برساند. هر کسی ممکن است خانواده، سلامتی، امنیت و ... را جزو داشته‌های خود برای رسیدن به موفقیت برشمارد، اما در قرآن کریم و در اطراف خود نمونه‌هایی را می‌شناسیم که بدون داشتن اینها به موفقیت رسیده‌اند.

رحمت الهی و فرصت؛ مهم‌ترین داشته‌ها در الگوی موفقیت توحیدی

به گزارش ایکنا از خوزستان، دوره آموزشی «نردبان صعود» (راهکارها و راهبردهای انسان موفق توحید) عصر روز گذشته، جمعه، 10 اسفندماه، با حضور علاقه‌مندان برگزار شد. حجت‌الاسلام حسین عباسی‌اصل، مدرس این دوره، در آغاز به تبیین آسیب‌های موفقیت در سبک زندگی غربی پرداخت و گفت: دو گونه برخورد می‌توان با داستان انبیاء در قرآن کریم داشت؛ یک نحوه برخورد استفاده از جنبه‌های هنری و سرگرمی داستان‌ها است و یک نحوه دیگر توجه به درس‌های مطرح شده در آنهاست. در هر یک از داستان‌های انبیاء مسئله‌ای طرح شده که ممکن است مشکل عصر امروز هم باشد. برای مثال مشکل دوره حضرت شعیب مشکل اقتصادی بود یا در دوره حضرت لوط مسئله فساد اخلاقی قوم او بود.

بنابراین می‌توانیم از داستان‌های انبیا برای امروز زندگیمان درس بگیریم. یکی از شخصیت‌های مطرح شده در این داستان‌ها که در ارتباط با موفقیت می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد، شخصیت قارون است. قارون کسی است: «وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ؛ از گنجينه‌ها آن قدر به او داده بوديم كه كليدهاى آنها بر گروه نيرومندى سنگين مى‌آمد»(قصص، 76). ویژگی‌های قارون در آیات سوره قصص مطرح شده است.

قارون؛ نماد موفقیت توصیه شده غرب
امروز موفقیت در مفاهیمی چون ثروت، مقام، نفود اجتماعی و تحصیلات و ... تعریف می‌شود و اوج چنین الگویی در ادبیات قرآنی قارون است. انسان‌شناسی غربی بدون توجه به مبدأ و معاد انسان دست به تحلیل‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، خانوادگی و ... می زند. سخن ما با غرب این است که بدون توصیف دقیق انسان نمی‌توان به او توصیه کرد. امروز همه الگوهای موفقیت بر اساس الگوی غرب به اموری چون مأکل و منکح و ملبس و مرکب بر می‌گردد. مصداق این الگو شخصیت قارون است. انسان موفق با تلقی قارونی کسی است که در این چهار حوزه پیشتازتر است. براساس این تلقی، موفقیت یعنی پروار کردن بُعد حیوانی انسان.

کسانی که دنیا زده‌اند قارون را موفق می‌دانند: «فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ؛ پس [قارون] با كوكبه خود بر قومش نمايان شد كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گفتند اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما [هم] داده مى ‏شد واقعاً او بهره بزرگى [از ثروت] دارد». تعریف موفقیت در شاخصه‌هایی چون ثروت و مقام و ... برای تبرج است.

مشکل ما با روان‌شناسی غربی این است که بدون اینکه شخصیت افراد را بالا ببرد می‌خواهد تکنیک موفقیت، کسب ثروت و ... را به او بیاموزد. توصیف غلط از انسان به ارائه توصیه‌های غلط به او منجر شده است. افراد قارون‌صفت چون دچار ضعف هستند، مؤلفه‌های موفقیت(ثروت، مقام و ...) را برای تبرج می‌خواهند. اینکه ما لباس و ماشین و مدرک و ... را برای تبرج می‌خواهیم از روحیه قارونی نشئت می‌گیرد. 

تبرج در مغز استخوان جامعه نفوذ کرده است
متأسفانه این تبرج در مغز استخوان جامعه نفوذ کرده است. امروز این تبرج باعث شده است که هر کس داشته‌های خود را به نمایش بگذارد و در همین زمینه تمایل دختران نوجوان به خودآرایی و بدحجابی نیز قابل بررسی است. ما روانشناسی غربی را رد نمی‌کنیم؛ بلکه پالایش و تعدیل می‌کنیم، این که شاخصه‌هایی چون ثروت و ... را برای تبرج بخواهیم بد است.

اگر طبقه مرفه جامعه را در رأس یک هرم و مابقی را پایین هرم در نظر بگیریم، پایین هرم که 97 درصد جامعه را تشکیل می‌دهند توسط الگوی توصیه شده موفقیت تلاش می‌کنند خود را به طبقه بالاتر نزدیک کنند و این مقایسه، روحیه حسرت(نسبت به گذشته)، حسد(نسبت به حال)و حرص(نسبت به آینده) را در آنها به وجود می‌آورد. این در حالی است که در روایات داریم پیامبر اکرم(ص) هیچگاه ای کاش نمی‌گفتند. کسی که دچار حرص می‌شود دچار بخل هم می‌شود. این حرص از لحاظ اجتماعی هم ناامنی ایجاد می کند.

عموماً در پیام‌های بازرگانی و فیلم‌ها الگویی از موفقیت و زندگی خوب القا می‌شود که به جامعه ضربه می‌زند، با توجه به اینکه غالب مردم نمی‌توانند چنین سطح زندگی برای خود دست و پا کنند به نارضایتی می‌رسند و این نارضایتی امروز دامنگیر عموم است. نهادهای رسمی و تأثیرگذار آدم‌هایی را به عنوان افراد موفق به ما تحمیل می کنند؛ آدم هایی که سه درصد جامعه را تشکیل می دهند. در چنین فضایی جامعه ضربه می خورد، چون خود را با آن نقطه می سنجد. 

توجه به آمار خودکشی و مسائل دیگر در میان آن سه درصد هم با وجود برخورداری از ثروت و مقام و نفوذ اجتماعی و ... نشان می‌دهد آنها هم احساس رضایت کامل از زندگی خود ندارند. یک نیاز مشترک در انسان‌ها وجود دارد که اگر به آن پاسخ دهیم در هر طبقه اجتماعی که باشیم به رضایت می‌رسیم. فرض کنید می‌خواهید به دیدن دوست خود بروید، آدرس را از او می‌گیرید؛ اما چون آدرس بدی است در مسیر سردرگم می‌شوید. پس از گذشت چند ساعت که نتوانستید راه را پیدا کنید، می‌گویید: اصلاً چرا آمدم؟ کسانی که می‌گویند ما برای چه به این دنیا آمدیم، چنین حالتی دارند. اما اگر آدرس سرراست باشد، راحت نشانی را پیدا می‌کنید و لذت می‌برید و زمانی که بیرون می‌روید می‌گویید: چه خوب شد آمدم.

برخی افراد هستند که از بدترین مشکلات به سلامت عبور کرده‌اند، اما برخی با وجود برخورداری از شاخصه‌هایی که امروز موفقیت محسوب می‌شود، با کوچکترین بحران می‌شکنند.

بزرگترین مشکل ما در جهان اضطراب است
براساس ترند 2050 بزرگترین مشکل ما در جهان اضطراب است. چون انسان از ریل طبیعی خود خارج شده و این اضطراب نشانه خارج شدن انسان از ریل طبیعی خود است. غرب چون انسان را تک بعدی توصیف می‌کند توصیه‌اش هم ناقص است. اما اسلام چون توصیف همه جانبه از انسان دارد موفقیت را هم همه جانبه تعریف می‌کند.


شخصیت قارون کسی است که امروز به عنوان الگوی موفق توسط نهادهای رسمی و افراد تأثیرگذار معرفی می‌شود؛ «قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ»(قصص، 79) و مخاطب خود را به سوی موفقیت مورد نظر خود سوق می‌دهند.

الگوی سبک زندگی غربی آسیب‌هایی را به وجود می‌آورد که نمی‌توانیم آن را مدیریت کنیم. تحریف موفقیت، امروز تغییر معیار ازدواج را نیز به دنبال داشته است. در اسلام توجه به امانت‌داری و راستگویی فرد در خواستگاری مورد تأکید است؛ اما در سبک زندگی جدید این معیارها تغییر یافته است. منشأ خیلی از نارضایتی‌های امروز مسائل اقتصادی نیست، مسائل دیگری است که دلایل اقتصادی آن را تحریک می‌کند.

موفقیت توحیدی را چگونه رقم بزنیم؟
وقتی می‌خواهیم موفقیت توحیدی را رقم بزنیم اول باید داشته‌های خود را بشناسیم و سپس آنها را مدیریت کنیم تا ما را به موفقیت برساند. هر کسی ممکن است خانواده، سلامتی، امنیت و... را جزء داشته‌های خود برای رسیدن به موفقیت برشمارد، اما در قرآن کریم و در اطراف خود نمونه‌هایی را می‌شناسیم که بدون داشتن اینها به موفقیت رسیده‌اند. همسر فرعون با وجود زندگی در کنار فرعون(بدون داشتن خانواده خوب) به عنوان یک زن نمونه در قرآن مطرح شده است و در جهان نمونه‌هایی زیادی از وجود دارد که افراد بدون برخورداری از سلامت کامل به موفقیت‌هایی در زندگی خود رسیده‌اند.

براساس نگاه توحیدی، یکی از مهم‌ترین داشته‌های انسان رحمت الهی است. خداوند از میان هزار و یک اسم خود اولین آیه قرآن را با رحمانیت و رحیمیت خود آغاز کرده است. نخستین شأن خداوند خالقیت اوست و خداوند در اوج رحمت خلق کرده است؛ آفرینش جهان هستی به گونه‌ای است که در نهایت توازن و براساس رحمت خداوند انجام شده است. شأن دیگر خداوند ربوبیت است؛ یعنی کارگردانی و این کارگردانی هم براساس رحمت خداوند در حال انجام است. مشکل ما این است که تا وقتی خداوند به ما نعمت می‌دهد راضی هستیم، اما همین که چیزی از ما بگیرد، روی گردان می‌شویم، اما گاهی گرفتن برخی نعمت‌ها برای متوجه ساختن ما به منعم است.

براساس این اصل، ما در دامان رحمت الهی هستیم و مرتب این رحمت در حال تابش است. این داشته را باید بشناسیم و باید بتوانیم آن را شکوفا کنیم. در اینجا باید با سه اصطلاح «اصل»، «راهبرد» و «راهکار» آشنا شویم. برای مثال آیه «الا بذکرالله تطمئن القلوب»(فقط با یاد خدا قلب‌ها آرامش پیدا می‌کند) یک اصل است و تمام روانشناسی را یاد بگیرید، بدون توجه به این اصل به آرامش دست پیدا نمی‌کنید. حال باید ببینید راهبرد این اصل چیست و چگونه می‌توان به آرامش رسید؟

قرآن می‌فرماید: «استعینوا بالصبر والصلاة» این یک راهبرد است، ما به وسیله نماز و صبر می‌توانیم یاد خدا را در زندگی محقق کنیم که نتیجه آن آرامش. در مرحله بعد راهکار است؛ راهکار این است که با نماز آشنا شویم(نماز واجب و مستحب) و صبر که خود چند گونه است. این نماز می‌تواند ما را به اصل فوق یعنی آرامش برساند.

حال چه کنیم که رحمت الهی را در زندگی خود شکوفا کنیم؟ نعمت‌های الهی در اطراف ما فراوان هستند. یکی از راهبردهای مهم برای تحقق رحمت الهی این است که این نعمت‌ها را ببینیم: «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»(ضحی، 11) سلامتی، امنیت، اسلام و ... نعمت‌هایی است که در اطراف ما وجود دارد. برای مثال در داستان حضرت موسی(ع) هارون از دریچه‌های رحمت الهی برای اوست. حال باید ببینیم او چه نقشی در زندگی موسی(ع) داشته است؟ در زندگی ما هم فرصت‌ها و افرادی هستند که این نقش را برای ما ایفا می‌کنند.

پس راهبرد دیدن نعمت‌ها در اطراف ماست. چه راهکاری وجود دارد که نعمت‌ها را ببینیم؟ شروع یک زندگی موفق این است که نعمت‌ها را ببینیم، به آنها اقرار کنیم و به یاد داشته باشیم. دعای عرفه در اینجا خیلی کاربرد دارد. خطبه حضرت فاطمه(س)، صحیفه سجادیه و ... همه با یاد نعمت شروع می‌شوند. حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه فرمودند: «اگر مردم در قدرت عظیم الهی و نعمت‌های او می‌اندیشیدند قطعاً به راه صواب بازمی‌گشتند و از آتش در امان می‌ماندند».

از موانع‌ موجود برای تحقق این امر آن است که ما دچار کوچک‌بینی و عادی‌شدن نعمت‌ها شده‌ایم. امام صادق(ع) می‌فرمایند «کسی که نعمت خدا را فقط در آشامیدن، خوردن و  پوشیدن ببیند به خدا ظلم کرده است». هزاران هزار نعمت معنوی پیرامون ما وجود دارد و از آنها غافل هستیم. مانع دیگر این است که از دست دادن نعمت‌هایی را که داریم بعید می‌دانیم. اما باید بدانیم نعمت‌ها ممکن است به سادگی از دست ما بروند.

برای مقابله با این موانع باید سعی کنیم شاکرانه سخن بگوییم. برخی از افراد همیشه در حال گله‌ کردن هستند. در حالی که در روایاتی معصوم می‌فرماید که خوب نیست انسان نعمت‌های خدا را بازگو نمی‌کند. پس شاکرانه سخن گفتن کلید بازشدن رحمت الهی است. دیدن اینکه رحمت الهی مهم‌ترین داشته ما است و اعتماد به آن به ما اعتمادبه نفس می‌دهد.

شکرگزاری یکی از مؤلفه‌های موفقیت توحیدی است
اقدام دیگر این است که به افرادی که در اطراف ما هستند نگاه کنیم و آنهایی که نعمت از دست داده‌اند، ببینیم. توجه به رحمت الهی زمینه توسعه رحمت را به وجود می‌آورد. به نعمت‌هایی که از آن برخورداریم از جمله بینایی و سایر حواس و در یک درجه بالاتر نعمت‌های معنوی توجه کنیم. براساس آیات قرآن خداوند شاکران را دوست دارد. این یکی از مؤلفه‌های موفقیت توحیدی است. باید برای شکرگزاری وقت بگذاریم همان‌طور که برای نماز، برای تحصیلات و ... وقت می‌گذاریم.

داشته دیگر ما فرصت یا عمر ماست. آنچه همه ما داریم فرصت است و این را ثانیه به ثانیه خداوند به ما امانت می‌دهد و مهم‌ترین داشته ما همین است؛ چرا که اگر فرصت ما تمام شد با داشته‌های دیگر خود نمی‌توانیم کاری کنیم. چطور می‌توان از این فرصت به درستی استفاده کرد؟ در روایات می‌خوانیم:«الظفر بالحزم و العزم»: پیروزی در گرو دوراندیشی و اراده است. این دو مطلب راهبرد مهم موفقیت توحیدی است. در گام بعد روایات راهکار آن را هم بیان می‌کنند: «دوراندیش‌ترین شما کسی است که بیش از همه آمادگی مرگ را داشته باشد».

هیچ دستوری در دین نیست مگر اینکه کارکرد دنیایی داشته باشد
اگر کسی دوراندیش باشد، این دوراندیشی هم در دنیای او اثرگذار است و هم در آخرت. هیچ دستوری در دین نیست مگر اینکه کارکرد دنیایی نیز داشته باشد و هر چیزی که تأکید بیشتری روی آن شده است، کارکرد بیشتری در دنیای ما دارد. آیت‌الله جوادی آملی در جلسات درس خود می‌فرمود پنجاه سال است اسلام می‌خوانم هیچ چیزی را مفیدتر از یاد مرگ ندیدم. یاد مرگ انسان را قدرشناس می‌کند و باعث می‌شود در مقابل مسائل زندگی دچار حرص و اضطراب نشود. پس مرگ‌اندیشی یک راهکار مهم دور اندیشی است.

راهکار دیگر دوراندیشی آن است که هدف‌ترین‌های خود را اولویت قرار دهیم. باید بتوانیم اهداف در زندگی خود مشخص کنیم و برای آنها برنامه‌ریزی کنیم. هدف سه ویژگی دارد، زمان‌بر، قابل اندازه‌گیری و قابل استدلال است(یعنی اینکه برای چرایی آن پاسخ داشته باشیم.)

راهبرد دوم تقویت اراده است. برای تقویت اراده باید اهل مخالفت با میل باشیم. به این معنا که هواپرست نباشیم. حیوان متحرک با میل است اما انسان متحرک به اراده است و ماه رمضان برای این است که اراده ما را تقویت کند. راهکار دوم این است که شهردار زندگی خود باشیم؛ یعنی فعالیت‌های خود را با نظم انجام دهیم. ممکن است عادت‌ها مانع تحقق این موضوع شود. برای تغییر عادت‌ها چند راهکار وجود دارد از جمله میانه‌روی در خواب، خوراک و سخن گفتن، چرا که هر چه انسان جلوی این کارها را بگیرد، اراده‌اش تقویت می‌شود. جایگزین کردن عادت‌های خوب و جبران عادت‌های بد با جریمه می‌تواند راهکار دیگر تقویت اراده باشد.

انتهای پیام

captcha