به گزارش ایکنا؛ صد و یکمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «رهيافتهايي در علوم قرآن و حديث» ویژه پاييز و زمستان 1397 به صاحب امتیازی دانشگاه فردوسي مشهد و مدیرمسئولی سيدكاظم طباطبايي منتشر شد.
عناوین مقالاتی که در این شماره منتشر شده بدین قرار است: «رمزگشایي ضمائر فاعلي و مفعولي فعل «لم اخنه» در آيه پنجاه و دوم سوره يوسف»، «مباني تضعيف راويان حديث در معرفه الحديث بهبودي»، «زمينههاي تاريخي شكلگيري انگاره تواتر قرائات»، «استدلال به خالقيت خداوند؛ روش آموزش توحيد ربوبي در قرآن، از ديدگاه علامه طباطبايي»، «خوشهبندي سورههاي قرآن با تكنيكهای داده كاوی»، «معناشناسی اصطلاح «شيخ» بر محور دانش جرح و تعديل»، «جستاري در آيه «و ليطوفوا بالبيت العتيق» در پيوند با طواف نساء بر پايه روايات تفسيري»، «تاملي فلسفي در چيستي و چگونگي «قواعد التفسير»»، «رهيافت صوفيانه حرالی اندلسی در نظريه فهم قرآن».
در چکیده مقاله «مبانی تضعيف راويان حديث در معرفه الحديث بهبودی» میخوانیم: «از كهنترين كاوشهای حديثي، بررسي ميزان وثاقت راويان حديث، موسوم به «علم رجال» است. در ميان معاصران محمدباقر بهبودي در كتاب «معرفه الحديث» به ذكر راويان ضعيف پرداخته و 150 تن از راويان حديث را تحت عنوان «ضعفاء» نام برده و سپس به بيان وجه ضعف آنان پرداخته است. اين پژوهش بر آن است تا با بررسي ترجمه راويان تضعيف شده در معرفه الحديث، به مباني و ملاكهاي جرح راويان در نظر مولف كتاب دست يابد. كاوشها نشان ميدهد كه مواردي همچون محتواي روايات يا كتب نقل شده از راوي، ضعف راويان و مروي عنه ها، نسبت دادن كتاب روايي جعلی به راوی، از جمله عوامل تضعيف راويان حديث در اين كتاب است. از آنجا كه آشنايی با ملاكها و معيارهای رجاليان در جرح و تعديل راويان، در فهم و تفسير صحيح و قضاوت درست در مورد اظهارات و شيوه عملكرد آنان، ضروری است، مقاله حاضر ضمن برشمردن مباني و ملاك هاي ايشان در ضعيف خواندن ناقلان حديث، برخي از قرائن دال بر ضعف راوي در نظر ايشان را به داوری نشسته است.»
در آغاز مقاله «استدلال به خالقيت خداوند؛ روش آموزش توحيد ربوبي در قرآن، از ديدگاه علامه طباطبايي» آمده است: «توحيد در ربوبيت يكي از مراتب توحيد است كه در آيات فراواني از قرآن كريم، به مخاطبان آموزش داده شده است. در آموزش توحيد در ربوبيت در قرآن، روشهاي متعددي به كار رفته است كه مهمترين آنها روش «استدلال» است؛ كه از آن ميان نيز، استدلال به خالقيت خداوند كاربرد فراواني دارد؛ زيرا مخاطبان اوليه قرآن يعني مشركان و بتپرستان، خالقيت خداوند را باور داشتند و شرك آنها عمدتا در ربوبيت و تدبير امور عالم بود. اين مقاله با استفاده از قواعد تفسير انجام شده و هدف آن كشف، بررسي و تبيين انواع استدلال به خالقيت خداوند براي آموزش توحيد ربوبي در قرآن از ديدگاه علامه طباطبايي است. نتايج تحقيق نشان ميدهد كه از ديدگاه علامه، اين استدلال داراي انواع سه گانه استدلال به اين هماني ربوبيت و خالقيت، استدلال به تلازم ربوبيت و خالقيت، و استدلال به خلقت ممزوج با تدبير است.»
در طلیعه مقاله «خوشهبندي سورههاي قرآن با تكنيكهاي داده كاوي» چنین میخوانیم: «قرآن معجزه جاويد پيامبر اسلام و كتاب آسماني مسلمانان است. اين كتاب مقدس از 114 سوره تشكيل شده كه هر سوره در بر دارنده موضوعات مختلفي است. بيشتر موضوعاتي كه قرآن به آنها پرداخته است در بيش از يك سوره مطرح شدهاند و اين موضوعات مشترك بين سورهها، نشانه ارتباط بين آنها است. شناخت اين ارتباطات موضوع مهمي است كه ميتواند به فهم بهتر قرآن كمك نمايد. در اين مقاله با كمك يكي از تفاسير قرآن (تفسير راهنما)، موضوعات مطرح شده در هر يك از سورهها شناسايي گرديده و ميزان شباهت بين سورهها بر اساس موضوعات مشترك آنها، با استفاده از معياري كمي و بهرهگيري از روشهاي داده كاوي محاسبه گرديده است. در نهايت درختواره شباهت موضوعي سورهها بر اساس معيار كمي مورد نظر ترسيم و با استفاده از آن سورههاي قرآن به خوشههايي افراز گرديدهاند.»
در آغاز مقاله «معناشناسي اصطلاح «شيخ» بر محور دانش جرح و تعديل» آمده است: «مروري بر علم رجال و سير تكامل دانش جرح و تعديل، از ارزيابي حديث بر سبيل نقد راويان موجود در زنجيره اسانيد سخن ميگويد كه به همين منظور برای اعتباريابی هر يك از راويان، الفاظ و اصطلاحات ويژهای را پديد آوردند تا با بهرهگيری از آنها، ميزان اعتبار نقل راوي را تعيين كنند. ليكن نزد رجال شناسان، بر سر معنا و دلالت برخي از آنها، اختلاف نظرهايي پديد آمده كه مطالعات معنايی و بازنگری در معنا و تحليل دلالی اين اصطلاحات را با نگاهی نو به بررسيهای سندی، روشي كارآمد گردانيده است. رويكرد اصلي اين پژوهش، بررسي و ارزيابی مرتبه و درجه اصطلاح «شيخ» است كه درباره وجوه دلالي آن بر توثيق و يا مدح در ميان نظريهپردازان، ديدگاههای مختلفي ارائه شده است تا بلكه بتوانيم ضمن نزديك كردن آرای مختلف به هم، حدود معنای دلالي آن در مراتب و درجات مختلف جرح و تعديل تبيين و شدت و ضعف معنای آن را كشف و به ترسيم بنشينيم.»
انتهای پیام