استاد مجید انتظامی، نامی آشنا در عرصه موسیقی و آهنگساز پرافتخار سینمای ایران، رسم هنرمندی را از پدر به ارث برده است. او به عنوان یکی از نوابغ هنر موسیقی کشور در زمینه ساخت موسیقی فیلم کارنامهای درخشان دارد. مجید انتظامی که دانشآموخته کنسرواتوار برلین است، پس از بازگشت به ایران در سال ١٣۵٣، با ارکستر سمفونیک ایران همکاری کرد و پس از سالها، خود رهبری بسیاری از اجراهای موسیقایی ارکستر را به عهده گرفت. وی از دههٔ ۱۳۵۰ برای بیش از ۸۰ اثر سینمایی موسیقی متن نوشته است و با دریافت چهار سیمرغ بلورین برای فیلمهای بایسیکلران، روز واقعه، آژانس شیشهای و دیوانهای از قفس پرید، برندهه بیشترین سیمرغ بلورین در بخش بهترین موسیقی متن جشنواره فیلم فجر است. انتظامی از برگزیدگان هشتمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۹ است و در سال ۱۳۹۳ به عنوان جهادگر عرصهه فرهنگ و هنر، نشان افتخار دریافت کرده است. در واپسین روزهای سال به سراغ او رفتیم و در مورد وضعیت امروز موسیقی کشور که بسیار نابسامان است به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید:
در اکثر کشورها بدون رضایت صاحب اثر، امکان استفاده از آثار هنرمندان و کپیرایت وجود ندارد و افراد باید آثار را با قیمت مصوب خریداری کنند، اما در ایران با وجود تصویب این قانون در سال ۱۳۸۴، همچنان ضمانت اجرا وجود ندارد و برخی صاحبان آثار هنری معتقدند که باید جریمههای سختتری برای ناقضان این قانون در نظر گرفته شود. نظر شما در این زمینه چیست؟
در پس رعایت قانون همیشه آرامشی وجود دارد و کپی رایت یکی از آن قانونهایی است که حتماً باید اجرا شود. برای اینکه کسی که قصه و موسیقی مینویسد همیشه نمیتواند اثر جدیدی را خلق کند و این اثر سرمایه هنرمند است که اگر این قانون رعایت نشود، به تاراج میرود و حتی گاه اسم هنرمند را نمیآورند، این امر هم برای کسی که این اثر را ساخته ناراحتی ایجاد میکند و هم دیگر هیچکس حاضر نمیشود هیچ موسیقی و هیچ کتابی را منتشر کند. برای اینکه فوراً در فضای مجازی قرار میگیرد و امکان استفاده از آن به راحتی فراهم میشود.
آیا از آثار شما هم کپیبرداری شده است؟
متأسفانه بله، زیرا موسیقی فیلم، هنری تخصصی است و خیلی از افراد بدون اینکه از علم و تخصص کافی در این زمینه برخوردار باشند، اقدام به خلق آثار کردهاند. به همین دلیل مجبور به کپیبرداری هستند و آنچه منتج میشود آثاری کوتاه و بیمحتواست و هیچ بار معنایی در پی ندارد، اما آن دسته از هنرمندانی که با کسب علم و دانش وارد این عرصه شدهاند، بسیار موفقتر خواهند بود.
زیرساختهای لازم که برای اجرای قانون کپیرایت باید فراهم شود چیست؟
بخش مالی که مهمترین قسمت تولید است، باید مورد توجه قرار گیرد تا یک موسیقی و کتاب اسپانسر نداشته باشد، اثری تولید نشود. در واقع کپیرایت یک قانون است که اگر اجرا شود، بیمه هنرمندان محسوب میشود، زیرا هر اثر هنری اگر مورد اقبال عمومی قرار گیرد، قطعاً فروش خوبی خواهد داشت و سودرسان است و نیازی به حمایتهای دولتی ندارد.
یکی دیگر از موانع اجرای قانون کپی رایت در ایران ضعف آموزشی و فرهنگی است. به عقیده من باید هر شهر یک ارکستر باشد. در حال حاضر در دانشگاههای کشور موسیقی تدریس میشود، اما جایی که دانشجویان و علاقهمندان بتوانند در این زمینه تجربه کسب کنند و استعدادهای خود را شکوفا کنند وجود ندارد و گاه مشاهده میشود که هنرجویان با سازهایی که پایینترین کیفیت را دارند، با سعی و تلاش اثری را ارائه میدهند که تحسینبرانگیز است و اینها نیاز به حمایت دارند.
طی سالیان اخیر تغییرات محسوسی در ذائقه موسیقایی مردم ایران به وجود آمده است. به نظر شما چرا این اتفاق رخ داده؟
عامه مردم بیشتر علاقهمند به شنیدن آثاری هستند که کمتر آنها را از نظر ذهنی درگیر کند و در حال حاضر این قدر کارهای هنری بیکیفیت ارائه شده است که ذائقه جامعه تغییر کرده و مردم دیگر حوصله موزیک و کتاب و فیلم جدی را ندارند و بیشتر به موسیقی تفننی گرایش دارند و همه چیز به طرف سطحینگری پیش رفته است. باید سعی کرد که این تعادل برقرار شود، یعنی مردم به همان اندازه که موسیقی پاپ را دنبال میکنند، به موسیقی جدی و سنتی هم توجه کنند. پیشنهاد این است که در مورد موسیقی بیشتر تفکر کنیم و بیندیشیم و تحقیق کنیم که چرا ذائقه مردم تغییر کرده. اگر دلیل این اشکالات را پیدا کنیم، میتوانیم تعادل ایجاد کنیم.
متأسفانه مردم شناخت کافی در مورد موسیقی ندارند و به موسیقی به دید تفریح و تفنن مینگرند، در صورتی که این قسمتی از موسیقی است و در اصل موسیقی روی جسم، روح و روان افراد اثر میگذارد و این موضوع را نه تنها مردم، بلکه برخی از تحصیلکردهها نیز نمیدانند.
موسیقی و شعر به عنوان سرمایه ملی کشور باید حفظ شود. رادیو و تلویزیون میتواند نقش مؤثری در آموزش و تغییر ذائقه مردم داشته باشد و با پخش مستمر آثار موسیقایی با کیفیت و اصیل، مردم را به شنیدن آثار فاخر سوق دهد. صدا و سیما باید سعی کند به فراخور نیاز جامعه آثار ارزشمند و در شأن مردم را ارائه دهد. رسانهها زمان زیادی را به ارائه و پخش آثار موسیقایی تخصیص میدهند و هر تغییری در عرصه موسیقی رخ دهد، تغییر نقش و اهمیت رسانه ملی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین میطلبد که رسانههای ملی توجه بیشتری در زمینه ارائه آثار داشته باشند.
سخن آخر
در ایران در کنار مسائل فقهی و اختلاف سلیقه میان هنرمندان درعرصه موسیقی، آن قدر مشکلات حمایتی و مالی متعددی وجود دارد که انتظار میرود وضعیت موسیقی از این هم پیچیدهتر شود. هنوز خیلی موارد ابتدایی در این زمینه حل نشده و امید است متولیان هنر و مسئولان در تعالی این هنر، که میتواند نقش سازندگی در جامعه ایفا کند، بیش از پیش همت گمارند.
انتهای پیام