به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ؛ وجود و عدم وجود پسوند برای معرفی ماهیت برخی علوم در رشتههای دانشگاهی، راهی است که دانشگاه به اشتباه آن را پیموده است و اگر اصلاح نشود، جامعه را بیش از پیش به اشتباه میاندازد.
همواره این موضوع مطرح است که چرا در اقتصاد قواعد اقتصادی قرآن کریم مانند روش حذف ربا و...، اجرا نمیشود و به آن اعتماد نمیشود؟ شاید یکی از اساسیترین جوابها این باشد که دروس اقتصادی که در جوامع دانشگاهی ما تدریس میشود، در واقع اقتصاد سرمایهداری است، اما به دلیل نبود پسوند برای معرفی ماهیت آن، دانشآموختگان ما به اشتباه، اقتصاد سرمایهداری را، اقتصاد میپندارند و با این پندار وارد جامعه میشوند و به اجرای نقشهای اجرایی و تصمیمگیری میپردازند.
و بالعکس اصل علم اقتصاد را که همان دستورات قرآن کریم است، پسوند میدهیم؛ طبیعی است وقتی اقتصاد سرمایهداری را، اقتصاد مینامیم و اصل علم اقتصاد را برای معرفی، پسوند میدهیم، این طرز فکر نهادینه میشود که اصل، اقتصاد سرمایهداری است و اقتصاد اسلامی یک فرع. بنابراین، درست این است که در تعریف دروس دانشگاهی پسوندهایی اضافه شوند و پسوندهای دیگر حذف، اقتصاد موجود را اقتصاد سرمایهداری نام نهند و اقتصاد اسلامی را اقتصاد، اگر اقتصاد اسلامی را اقتصاد، نام نهادیم آن وقت است که میتوانیم بگوییم به قرآن کریم اعتماد داریم. در مورد سایر علوم انسانی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و... نیز وضعیت به همینگونه است.
این اشتباه استراتژیک دانشگاه در نامگذاری رشتههای تحصیلی در نهایت به زیان جامعه و اجرای دستورات قرآن کریم تمام میشود؛ نظریات غربی بدون پسوند، علم معرفی میشود و علوم اصیل پسوند داده میشوند و این خطایی استراتژیک است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند که من شهر علم هستم و علی باب آن، و در جایی دیگر فرمودند تمام علوم در قرآن کریم است. بنابراین، میتوان گفت هیچ علمی خارج از دین اسلام، وجود ندارد که بخواهیم آن را اسلامی کنیم به بیانی دیگر آنچه را که امروزه علم مینامند اگر بر خلاف خواست الهی هستند، نباید آن را علم نامید؛ بهکارگیری جمله اسلامی کردن علوم، همانند این است که گفته شود، علوم را باید علمی کرد، علوم را باید عقلی کرد و این جمله، جملهای ناصحیح است، چراکه ذات دین اسلام، چیزی به جز علم و عقل نیست.
همچنین در قرآن کریم و احادیث هیچگاه، مشاهده نشده است که علوم، به اسلامی و غیر اسلامی تقسیمبندی شده باشند، چراکه ذات اسلام، حقیقت علم است و تمامی علوم در اسلام قرار دارند و نه خارج از آن.
بنابراین میتوان گفت، تعبیر اسلامی کردن علوم در جوامع دانشگاهی نشان از شناخت ناکافی از حقیقت علم و جامعیت دین اسلام و قرآن کریم است.
وقتی گفته میشود، موضوعی را از منظر اسلام بررسی میکنیم، دقیقاً مانند این است که گفته شود موضوعی را از منظر علم و موضوعی را از منظر عقل بررسی میکنیم، و یا تقسیمبندی مسائل تربیتی به تربیت دینی و غیر دینی، صحیح نیست چراکه تربیت غیر دینی مخالف خواست خداوند را اصلاً نباید تربیت نامید.
امام محمد باقر(ع) فرمودند: تمام علوم نزد ماست، پس بهکارگیری این ادبیات در دانشگاه، مانند علم اسلامی، اقتصاد اسلامی، اسلامی کردن علوم، تربیت دینی و... نادرست است و جالبتر آنکه در دانشگاه، نظریات اقتصادی، جامعهشناسی، روانشناسی غربی که گاهی مغایر با قرآن کریم است؛ بدون بهکارگیری پسوند غربی، علم معرفی میشود و این امر نشان از غربزدگی و شناخت سطحی و غیر اصولی از اسلام، قرآن کریم و حقیقت علم دارد؛ متأسفانه این رویه دانشگاه، در امور اجرایی کشور به عدم شناخت علم واقعی، منجر شده است.
بیشک، اصلاح نامگذاری رشتههای تحصیلی، تعابیر و تعاریف علم در دانشگاه، مسیر جامعه را به سمت و سوی صحیح، سوق خواهد داد.
به قلم سیدهسرور لهسایی
کارشناس ارشد مهندسی صنایع سیستمهای اقتصادی و اجتماعی
انتهای پیام