به گزارش خبرنگار ایکنا؛ دهم ماه رجبالمرجب، سالروز فرخنده میلاد، نهمین امام شیعیان است؛ روزی که در شعرهای شاعران آئینی ایران زمین هم جلوهگر است. در ادامه نوسرودههایی از شاعران را به همین مناسبت زمزمه میکنیم.
سیدرضا مؤید، شاعر برجسته آئینی و خراسانی در وصف حضرت جوادالائمه (ع)، شعری در قالب مربع ترکیب سروده است.
شمیم عشق میرسد دوباره بر مشام ما
نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما
مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما
مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما
که بهر دلشکستگان در امید باز شد
هزار قفل غم ببین که بیکلید باز شد
شمس ضحی که میدمد ماه ز هر نظارهاش
بود طلوع این قمر تجلی دوبارهاش
تا که نگاه میکند بر رُخ ماهپارهاش
غرق ستاره میشود کنار گاهوارهاش
نهم امام را به بر، امام هشتم آورد
بضعه دوم نبی، کوثر دوم آورد
خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی
شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی
زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا
حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادق الوَرا
وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود
ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده
به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده
به قلههای مکرمت، کرامتت علم زده
اساس واقفیه را ظهور تو به هم زده
تویی که شد ز نور تو طلوع صاحب الزمان
پُر برکتترین کسی که آمدهست در جهان
فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی
مُدور زمین تویی مُدبّر زمان تویی
خدای را امین تویی جهات را امان تویی
تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی
تو وارث پیمبری شافع روز محشری
قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری...
محمدحسن ملکیان، از شاعران جوان در بخشی از سرودهاش آورده است؛
جهان را میشناسد، لحظه غمگین و شادش را
از این رو سخت در آغوش میگیرد جوادش را
پسر مثل پدر میخندد این یعنی که از حالا
میان این دو قسمت میکند دشمن عنادش را
جهان از بعد عیسی اولینبار است با حیرت
درون قالب یک طفل مییابد مرادش را
چه طفلی؟ طفل معصومی که پیر دیر را حتی
هوایی میکند از نو بسازد اعتقادش را
چه ذکری بر زبان دارد؟ چه رازی در بیان دارد؟
که هر عالِم به این معیار میسنجد سوادش را
قدم آهسته برمیدارد و پیوسته تا منزل
که راه مستقیم از او بجوید امتدادش را
به جای کاظمین امسال هم راهی شدم مشهد
نشد تا سرمه چشمم کنم خاک بلادش را
بهشت است این حرم از هر دری وارد شود شاعر
ولی من دوست دارم بیشتر بابالجوادش را
مجتبی کرمی، شاعر کرد اهل کرمانشاه است که در وصف امام جواد (ع) این گونه سروده است.
ای آمد و رفت دل ما سمت تو رایج
ما حاجت محضیم و شما باب حوائج
ما آمدهایم از کرمت بال بگیریم
این قصه دل را همه دنبال بگیریم
تا در طمع و بخل و حسد گیر نیفتیم
روزی بنما آن چه که گفتیم و نگفتیم
بخشیدی و دستم تو بهانه که ندادی
هر کار کنی آخرش آقا تو جوادی
حالا تو و این دست دل ما که دراز است
درب حرم از لطف به روی همه باز است
از فقر نشستیم که باران برسانی
بر سفره این بیسر و پا نان برسانی
باید ز در خانه تو رزق بگیریم
خوشحال از آنیم که ما قشر فقیریم
افتاده به پایت دل و بر فیض تو بند است
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
ای کاش که در ساحلتان موج بگیریم
یک جرعه بنوشیم و فقط اوج بگیریم
تا حال و هوای حرمت باز بیاییم
با پا که نشد، با پر پرواز بیاییم
این شعر لبالب همهاش شرح فراق است
این ماه رجب یکسره صحبت ز عراق است
حالا که دو دستم به ضریحت نرسیده
میلم طرف پنجره فولاد کشیده
مرضیه عاطفی، شاعر آئینی نیز احساسات خود را این گونه در قالب واژگان ریخته است.
امشب دلم لبریز احساسی جدید است
قطعاً غلامت در دو عالم روسفید است
ذکر قنوتم «یا جواد الاجودین» شد
دادی مرادم را اگر این دل مرید است
انداختم حرز تو را بر گردن خود
عشق تو در نزدیکی حبلُ الورید است
نقش نگینت بود «نِعمَ ٱلقادرَ ٱللّه» *
این افتخار سنگ زیبای حدید است
دستان پر مهرت مرا محتاج کرده
با دست خالی رد کنی؟! از تو بعید است
ذریه دردانه سلطان طوسی
گفتیم در وصفت: شهید إبن شهید است
باب الجواد مشهدم را دوست دارم
آنجا برای قفل حاجاتم کلید است
مولای گندمگون نقاب از چهره بردار
نه! برنداری! چشم دشمنها پلید است
از علم بیحد تو مأمون غرق حیرت
در محضرت علامه از خود ناامید است
جانم فدای جای جای کاظمینت
نذر تو چندین آیه قرآن مجید است
یاسین و الرحمن و حمد و قل هوَ ٱللّه
میآیم و هنگامه وعده وعید است
إذن از تو میخواهم مدد از مادرِ تو
پابوسیات والله که عید سعید است
خادم فراوان داری، اما چند سالی ست
ذکر لبم؛ ایکاش ما را میخرید، است
تفسیر حسن عاقبت یعنی همین که
پایین پایت مرقد شیخ مفید است!
*منتهی الامال. ص۸۹۹
عبدالمجید فرائی، شاعر پیشکسوت آئینی سرا نیز نوسروده خود را با توسل به اهل بیت (ع) آغاز کرده و به القاب امام هادی (ع) پرداخته است.
جواد بن الرضا امشب
جهان را کرده نورانی
بیا بر دامنش آویز دل
گر اهل ایمانی
بگو: تبریکای شیعه
به شادی درهمه عالم
به عرش و فرش، گلباران
شده، بزم و چراغانی
به مشهد، کاظمین امشب
ملائک زائرعشقند
از آن مضجع به خرسندی
کنند امشب نگهبانی
تشیع فخرمیورزد
به ادیان دگر امشب
جواد جود و بخشش
میدهد، درس مسلمانی
ضیافت میدهد امشب
امام عشق، درمشهد
صفای دل اگرداری
بیا امشب، به مهمانی
دلم پرواز کرده کاظمین
امشب، شود زائر
نباشد بعد منزل در سفر
با عشق عرفانی
علیاصغر یزدی، شاعر دیگری است که جود و بخشش حضرت امام جواد (ع) را در سروده خود مورد توجه قرار داده است.
قلب عوالم گر در این ایام شاد است
از یمن میلاد جواد بن الجواد است
ما لذت هر جود را با او چشیدیم
ورنه به ظاهر مرد بخشنده زیاد است
وقتی کرامتهای او بیحد و مرز است
بازار حاتمهای این عالَم کساد است
هر کوچک این قوم، خود مردی بزرگ است
در پنج سالی او امام اعتقاد است
در کاظمینِ او شود هر اشک، لبخند.
زیرا برای شیعیان باب المراد است
روی نیاز ما به سمت بینیاز است
بر حاجت ما او اجابت را نهاد است
مشهد اگر نزدیک باشد بست طوسی
راه ورود ما فقط باب الجواد است
انتهای پیام