به گزارش ایکنا، چهارشنبه آخر سال همچون سفره هفت سین یکی از رسومی است که به عید ایرانیان پیوند خورده، مراسمی که در گذشته با سنتهای زیبایی، چون قاشقزنی و صله رحم آمیخته و فرصتی بود که سرمای زمستان را به خدا میسپاردند و آماده پذیرش گرما میشدند، اما چند سالی است این رسم تغییر شکل داده و با شمایل جدیدی که هیچ گونه نسبتی با فرهنگ ایرانی ندارد اجرا میشود، مراسمی که دیگر نه سور است و نه جشن، بلکه به زمانی برای خودآزاری و دیگرآزاری تبدیل شده است.آمارهای سالیانه از چهارشنبهسوری هر ساله از تعداد بالای مصدومان و متوفیهایی حکایت دارد که شاید خود هیچ نقشی در این جشن نداشته باشند، مانند مردی که در سال ۹۴ دچار ناراحتی قلبی بود و با صدای انفجار ناشی از اکلیل و سرنج سکته کرد و جان باخت، یا رهگذری که بر اثر پرتاب ترقهای از سوی فرد دیگری نابینا شد و فردی که دست و پایش را از دست داد و برای همیشه معلول شد. این حکایت چهارشنبه سوری سالهای اخیر است که سوختن را به سین هشتم سفرههای سال نو شهروندان اضافه کرده و این افراد عیدی سیاه را برای خود و دیگران رقم میزنند.
چهارشنبه آخر سال برای برخی آخرین چهارشنبه زندگی و برای برخی دیگر آخرین چهارشنبه سالم بودن است؛ چرا که هر ساله تعداد زیادی روانه بیمارستان میشوند، آسیبهای شدید چشمی، انواع تروماها، قطع دست، قطع پا و سوختگی شدید و گاهی مرگ از جمله آسیبهایی است که با وجود مواد آتشزا گریبانگیر شهروندان از جمله افراد بازه سنی ۶ تا ۲۰ سال شده است. تماس با مواد منفجره و محترقه به شکلهای مختلف و برخورد با ترکش مواد انفجاری، صوتی و شیمیایی خسارتهای زیادی را در پی دارد که کمترین آن سوختگی و شکستگیهای متعدد و کمبینایی و بیشترین آن نابینایی، قطع عضو، مشکلات شنوایی و مرگ است. از سوی دیگر مصدومیتهای این حوادث تنها جسمی نیست چرا که هرگونه جراحت جسمی عوارضهای روحی و روانی را در پی دارد که گاهی به هیچ وجه قابل جبران نیست.
چهارشنبهسوری سالهاست که با ورود انواع و اقسام مواد آتشزا با مرگ همراه بوده است. طی سه سال گذشته بیش از ۱۰ نفر فقط بر اثر این حوادث فوت کردهاند.
در سال ۹۴، سه تن کشته و ۲ هزار و ۶۷۵ نفر نیز مصدوم شدند که از جمله این مصدومیتها میتوان به ۱۰ مورد قطع دست اشاره کرد. از این تعداد مصدوم ۲ هزار و ۳۹ نفر مرد و مابقی خانم و کودک بودند که میانگین سنی آنان زیر ۲۰ سال گزارش شد.
در اسفندماه ۹۵ نیز مواد محترقه و آتشزای مورد استفاده ۴ کشته بر جای گذاشت. این در حالی است که تعداد مصدومان این روز هزار و ۷۹۹ نفر اعلام شدند. بیشتر آنها سوختگی و مجروحیتهایی بود که چشم این افراد را درگیر کرده بود.
در سال ۹۶، تعداد مصدومان رشد خیرهکنندهای داشت و به ۲ هزار و ۸۲ نفر رسید. همچنین تعداد افراد کشتهشده نیز ۴ نفر بود و بیش از ۱۵۰ نفر از مصدومان سال گذشته عابران پیادهای بودند که هیچ نقشی در این حوادث نداشتند.در سال گذشته ۶۰ درصد مصدومان بر اثر برخورد مواد محترفه مجروح شدند و بیشترین آسیبهای چهارشنبهسوری سال گذشته از ناحیه دست با هزار و ۴۴۷ مورد و چشم با هزار و ۱۱۳ مورد بود. ضمن اینکه ۵۱ مورد قطع عضو در اثر انفجار مواد محترفه در سال ۹۶ رخ داد.
در همین سال یک مورد انفجار در تهران و ۱۶۰ حریق نیز اتفاق افتاد. این در حالی است که در سالهای گذشته نیز سه مورد انفجار در سال ۹۴ و دو مورد در سال ۹۵ اتفاق افتاده بود.
اگر این اعداد را با هم جمع کنیم، میتوانیم بگوییم تنها طی سه سال گذشته ۱۱ تن در پی حوادث مرتبط با چهارشنبهسوری جان خود را از دست دادند و ۶ هزار و ۵۵۶ نفر مصدوم شدند.
مصدومیتهایی که در مراسم سه شنبه آخر سال اتفاق میافتد، معمولاً از ناحیه دست و صورت رخ میدهد و این دو اندام، اندامهای کارکردی و عملکردی برای فرد هستند و فرد مصدوم از نظر زیبایی نیز دچار آسیب میشود. بنابراین این نوع سوختگیها علاوه بر آثار جسمی، آثار روحی و روانی نیز در پی دارد. در واقع بار اجتماعی و روانی حوادث چهارشنبه آخر سال به مراتب بیشتر از بار مالی آن است. این علاوه بر خسارت به اموال خصوصی، عمومی و دولتی است.
میتوان با آموزش به کودکان و خانوادهها از بار این هزینههای انسانی، اجتماعی و اقتصادی کاست و آموزش داد که یک بار اشتباه میتواند آخرین اشتباه باشد. چهارشنبهسوری را به چهارشبهسوزی تبدیل نکنیم.
انتهای پیام