روزهای جنگ تحمیلی با همه سختیها و دشواریها نه تنها به رزمندگان و زیرساختها بلکه به مردم و شهروندان عادی هم لطمه وارد کرد. از حملات هوایی رژیم دون عراق حتی کودکان هم در امان نبودند. سکینه معاوی بانوی خوزستانی است که در چهار سالگی با بمباران هوایی عراق مجروح و جانباز شد.
چهارساله بودم که جانباز شدم
سکینه معاوی در گفتوگو با ایکنا خوزستان، گفت:«چهارساله بودم که جانباز شدم. کوچک بودم و صحنههایی یادم میآید اما دقیق نه. وقتی بمباران کردند پسر همسایهمان من را بغل کرده بود و میخواست فرار کند که بمباران کردند و او شهید شد و من زخمی.
یادم میآید کنار یک تانکر آب بزرگ افتاده بودم، بعد شکمم پاره شد و رودههایم بیرون ریخت. پدرم از سرکار که آمد من را به بیمارستان برد. سه، چهار ماه در بیمارستان گلستان اهواز بودم. بچه بودم و درد میکشیدم. از ناحیه روده آسیب دیدم. بعدها اگرچه درمان کردم اما هنوز هم درگیرم؛ عصب پای چپم قطع شده و تا الان هم با مشکل رودهام درگیر هستم.
همه میگفتند دختر حسین مرده است
روزهای سختی بود مادرم هم ترکش در بدنش بود اما من را نگهداری میکرد. همیشه برای آن شهید همسایهمان که آمد جان من را نجات دهد و خودش شهید شد، دعا میکنم.
اینقدر که بمباران شدید بود مادرم همیشه میگوید فامیل فکر میکردند تو مردی همه میگفتند دختر حسین مرده است، حسین اسم پدرم است. خانه پدربزرگم و خانواده پدریام در مسیر کوتعبدالله بود و امنتر؛ برای همین در آنجا رفتیم و ماندیم تا اوضاع آرامتر شود.
جنگ فقط من را مجروح نکرد...
جنگ فقط من را مجروح نکرد؛ برادر کوچکم موجی است و انگشتش دچار آسیب شده است. خواهرم هم 10 درصد جانباز است و دستش آسیب دیده است. مادرم از حال و هوای آن زمان میگوید که خیلی اذیت شدیم؛ بنده خدا آن موقع باردار بود و عوارض جنگ روی برادرم اثر گذاشت، الان ام.اس دارد و اعصابش خیلی به هم ریخته است؛ داد میزند و شیشه میشکند اما ما تحمل میکنیم، دست خودش که نیست از عوارض موجگرفتگی است، متولد 65 است یعنی در اوج جنگ به دنیا آمد. مادرم هم در بدنش ترکش دارد اما به خودش رسیدگی نکرد و فقط به فکر ما بود.
در تمام مدت مصاحبه آرام حرف میزند با غمی که گویا هیچگاه تمام نمیشود.
سکینه معاوی که اکنون صاحب دو فرزند پسر است، میگوید: باید زندگی را با سختیهایش گذراند. اما میخواهم بگویم به جانبازان خانم باید بیشتر رسیدگی شود چون سختیهای جانبازان خانم بیشتر است. ما فقط برای خودمان نیستیم برای فرزندانمان هم هستیم من اگر حتی درد هم داشته باشم اما رسیدگی به بچههایم را کنار نمیگذارم. از مسئولان میخواهم بیشتر به فکر زنان جانباز باشند ما جسممان ضعیفتر است و با مشکلات بیشتری روبرو هستیم.
از خداوند صبر و آرامش میخواهم و میخواهم که خانوادهام خوشحال باشند.
انتهای پیام