شاید بسیاری از ما ندانیم که در میان اشعار عربی، دیوان شعری از امام حسین(ع) وجود دارد؛ این دیوان دربرگیرنده اشعاری از حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از منابع متقدم است که در سال 1370 توسط محمد عبدالرحیم مدرس دانشگاه و محقق سوری گردآوری شد و 15 سال بعد امیر جابری آن را به زبان فارسی ترجمه کرد.
جابری مترجم این اشعار در مقدمه خود ویژگی این اشعار را به لحاظ لفظ، سادگی و عاری بودن از پیچیدگیهای بیانی و به لحاظ محتوا دارای کمترین خیالپردازی دانسته است. بررسی سند و صحت انتساب این اشعار به امام حسین(ع) موضوعی است که تحقیق مستقلی میطلبد و در مقدمه این دیوان نیز به آن اشاره شده است. گذشته از بحث انتساب، مضامین زیبایی در این اشعار وجود دارد که مرور آنها در چنین روزی که روشن به نام حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است، خالی از فایده نیست و در صورت صحت انتساب، میتواند محتوای ارزشمندی برای شناخت بیشتر اندیشههای امام حسین(ع) باشد. متن زیر مروری بر مضامین این اشعار است.
این کتاب مشتمل بر چند فصل است، سخنان پیامبر خدا(ص) درباره حسین بن علی(ع)، زندگینامه حسین بن علی(ع) و سخنانی از ایشان به صورت مختصر در ابتدای کتاب طرح شده است. با توجه به اینکه منابع این اثر، عموماً کتابهای اهل سنت هستند، بعضاً موضوعاتی در کتاب طرح شده که با دیدگاه شیعه همخوانی ندارد؛ از جمله موضع امام حسین(ع) در ارتباط با صلح امام حسن(ع) که اتفاقاً موضوع یکی از اشعار موجود در دیوان است و نکاتی در ارتباط با حضور خانواده امام در کربلا.
در بالای برخی صفحات کتاب، توضیح مختصری درباره راوی شعر و یا موقعیت صدور آن از ناحیه حضرت اباعبدالله(ع) ذکر شده است.
به گفته محمدرضا سنگری، محقق عاشورایی تمام درسهای زندگی را میشود در این دیوان شعر پیدا کرد. وجه غالب اشعار ناپداری دنیا، تشویق به دل کندن از دنیا، مرگ، فرجام ناخوشایند اعمال بد و نکوهش آن است. حماسه، بیان فضایل پیامبر(ص) و خاندان ایشان، شعری در ستایش حضرت رباب و سکینه، تشویق به زهد، مرثیه و ... از دیگر مضامین این دیوان شعر است.
پررنگترین مضمون دیوان شعر امام حسین(ع)
یادآوری مرگ و عاقبت انسان پررنگترین مضمون دیوان شعر امام حسین(ع) است. از نظر ایشان دهشتناکترین چیز برای انسان ترس و هول روز رستاخیز است؛ زمانی که انسان برای حساب فراخوانده میشود و در آن عمل خوب و بد خود را میبیند. براساس این نگاه، دنیا زمانی برای توشه برداشتن و مهیا شدن برای چنین روزی است: «لقد آنَ التزوّد إن عقلنا* و أخذ الحظّ من باقی الشباب»(اگر بیندیشیم هنگام آن است که توشه برداریم از باقی مانده روزهای عمر، بهره خود ببریم).
مضمون دیگری که در شعر امام وجود دارد، تشویق به بخشش است، در نظر ایشان بخل و بخشش چیزی نیست که ثروت انسان را کم و یا زیاد کند: «إذا جاءت الدنیا علیک فجُد بها*علی الناس طُراً قبل آن تتفلت*فلا جود یفنیها إذا هی أقبلت* و لا البخل یبقیها إذا ما تولّت»(آنگاه که دنیا به تو روی آورد از آن به همه مردم ببخش پیش از آنکه از دست برود، اگر دنیا رو کرده باشد، بخشیدن از آن نمیکاهد واگر روی گردانده باشد، بخل آن را حفظ نمیکند).
تنها پناهگاه انسان در آخرت
شعر یازدهم دیوان در نکوهش گردآوری ثروت و فریفتگی نسبت به دنیا است. در این شعر امام میفرمایند تنها حرز، پناهگاه و فریادرس انسان در آخرت تقوی است: «فما لک غیر تقوی الله حرز* و لا وزر و ما لک من غیاث» (و تو را جز تقوی خدا پناهگاه و فریادرسی نباشد). در شعر دیگری نیز امام به زیبایی درمان گناه را بیان کردهاند. میفرمایند تنها علاج گناه تضرع به درگاه حق در حالتی میان بیم و امید است، همچنین شب زندهداری طولانی برای طلب عفو و اظهار پشیمانی از کجیها و ناراستیها.
در مضمون زیبای دیگری دلپذیرترین چیزها را صلاح و درستی نفس میدانند: «علیک بظلف نفسک عن هواها* فما شئ الذ من الصلاح* تأهب للمنیة حین تغدو* کأنک لاتعیش الی الرواح». برای مرگ آماده باش چنانکه گویی تا شامگاه نپایی و قبل از مرگ مبادرت به توبه کن. موضوع برخی دیگر از اشعار هم آمیختگی شیرینی دنیا با تلخی و شادی آن با گریه است، توصیه امام این است که در چنین دنیایی دوستیها و برادریها در راه خدا باشد و هیچ چیز را معادل تقوا قرار ندهیم و از کجروی و سستی دوری کنیم.
شاید زیباترین توصیف دنیا در اشعار این مجموعه این سروده باشد: «هل الدنیا و ما فیها جمیعا* سوی ظلٍ یزول مع النهار»: آیا دنیا و همه آنچه در آن هست جز سایهای است که با آمدن روز از میان می رود؟ «تفکر أین اصحاب السرایا* و اصحاب الصوافن و العشار* و أین الاعظمون یدا و بأسا* و أین السابقون لذی الفخار»(بیندیش کجایند کشورگشایان جنگاور و دارندگان اسب های راهوار و شتران آبستن و کجایند بزرگان بخشش و زرمندی و آنها که در خودستایی بر یکدیگر پیشی می گرفتند.)
ما مثل رهگذریم
در شعر 21 این دیوان، امام فرمودهاند: بزرگی به مال و ثروت، پایدار نیست و شایسته نیست انسان بزرگی خود را در ثروت بجوید. این انسان دیوانهوار توانمندی دنیا را میخواهد در حالیکه توانمندی دنیا به خواری میگراید. ما مثل رهگذریم و زمان کوچ به سرعت نزدیک شده است. با آنکه در دنیا بسیار شادی کردیم و به سوگ نشستیم اما آن را نشناختیم، گویا آن را نیازمودهایم. انگار نمیدانیم درنگ ندارد و در آن ماندنی نیست مگر برای گذشتن.
همین مضمون را امام در قالب زیبایی چنین بیان کردهاند: «أ فی السبخات یا مغبون تبنی* و ما أبقی السباخ علی الأساس» آیا در شوره زار خانه برپا میکنی ای فریب خورده؟ حالی که هیچ بنیان در زمین شوره زار بر جای نماند؟ و ادامه شعر بیان احوال انسان در قیامت است.
شعر 24 نیز حاوی نکات و درسهای زیبایی است: از کارها، آن را بجوی که تو را به راه درستی و رهایی بَرد و آنچه به زودی از آن امید به نجات بندی. به بخشش خداوند نتوان رسیدن، مگر با پاک کردن جان از گناهان و نیکی به مردم با ایمان به نرمی تمام و خیرخواهی برای دور و نزدیک.
دوراندیشی چیست؟
«اصل الحزم ان تضحي و تمسي و ربک عنک في الحالات راض». یکی از زیباترین مضامین شعری این دیوان همین بیت است. امام به زیبایی معنای دوراندیشی را برای ما روشن میکنند: بنیاد دور اندیشی آن است که روز را به سر آری، چندان که پرودگار در همه حال از تو خشنود باشد. در ادامه همین بیت، امام حسین(ع) توصیه میکنند از شبها بهره ببریم: «و خذ بالیل حظ النفس و اطرد عن العینین محبوب الغماض.»(و شبانگاهان بهره خویشتن برگیر و از چشمها خواب نوشین را بران.)
بزرگی در نگاه حضرت اباعبدالله(ع)
حضرت در شعری فرمودند: «أغن عن المخلوق بالخالق* تسد علی الکاذب و الصادق* و استرزق الرحمن من فضله* فلیس غیر الله من رازق» بزرگی چیست؟ بی نیازی از مخلوق به خالق(با آفریدگار خویش از همه آفریدگان بی نیازی جو تا بر مردم ناراست و راست کردار، بزرگی کنی و از بخشش خدای مهربان روزی بخواه که جز خداوند روزی دهنده ای نیست.)
شعر دیگری با همین مضمون نیز در این دیوان شعر وجود دارد که بسیار زیباست: «اذا ما عضّک الدهر، فلا تجنج الی الخلق، و لاتسأل سوی الله تعالی قاسم الرزق، فلو عشت و طوّفت من الغرب الی الشرق، لما صادفت من یقدر أن یسعد أو یشقی»(آنگاه که روزگار بر تو سخت بگیرد از مردم چشم یاری مدار و جز از خدای چیزی مخواه که بزرگ است و اوست گسترنده روزی ها، چون زنده مانی و همه غرب تا شرق جهان را بگردی، کسی را نخواهی یافت که از دست خود خوشختی و بدبختی بدهد.)
در چه چیزی از هم پیشی بگیریم؟
در اندیشه امام حسین علیه السلام اگر قرار بر رقابت و پیشی گرفتن از هم در این دنیا باشد، جز در زهد و بیرغبتی به دنیا این رقابت نیست: «ألا إنّ السباق، سباق زهدٍ و ما فی غیر ذلک من سباق». همه آنچه در دنیاست فانی است و لاجرم از آن جدا می شویم و تنها کار نیک نزد خدا باقی می ماند. در شعر 37 نیز مضمون زیبایی بیان شده است: «کلما زید صاحب المال مالا زید فی همه و فی الاشتغال» هر چه دارایی صاحب ثروت بیشتر شود، اندوه و گرفتاری او فزونی گیرد. توصیه به حفظ کفایت در کسب روزی یکی از زیباترین آموزههای اهل بیت(ع) است.
گشاده رو باش و خوشخو
در پایان این دیوان، شعر زیبایی است: «کن بشا کریما ذانبساط* و فیمن یرتجیک جمیل رأی* بعیدا عن سبیل الشرّ سمحا* نقی الکف عن عیبٍ و ثأی* معینا للارامل و الیتامی* امین الجیب عن قرب و نأی»: گشادهرو باش، بزرگوار و خوشخو و بر آنکه به تو امید بسته نیک نظر باش. از بدی دوری گزین و بخشنده باش و دست خود از عیب و کاستی پاک بدار. بیوگان و یتیمان را یاور و دور و نزدیک را خیرخواه باش.
کامله بوعذار، خبرنگار ایکنای خوزستان
انتهای پیام