غلامرضا کافی، عضو هیئت علمی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره شعر انقلاب به ویژه پس از چهل سالگی انقلاب گفت: به نظر میرسد هنر اصیل و ذاتی نباید توقف داشته باشد و شعر به ویژه شعر انقلاب یکی از هنرهای اصیل و ذاتی به ویژه در جامعه ایران است که همواره مورد توجه بوده و نباید متوقف شود.
وی با اشاره به جریانهای شعر انقلاب افزود: جریانهای یکدست و پویایی که پیش از این در حوزه ادبیات فارسی وجود داشت و آنها را رصد میکردیم، اکنون به همان شکل وجود ندارد، شاید این موضوع به دلیل سرعت تحول و تبادل اطلاعات باشد و از طرفی دیگر تفکر نوگرایی نیز میتواند در آن مؤثر باشد و همین امر سبب شده شاعران در حوزه ادبیات انقلاب، بیشتر دست به تنوع بزنند.
عدم توفیق در معرفی ادبیات معاصر به جهان
کافی ادامه داد: در حال حاضر جریان شاخصی در حوزه شعر در ایران وجود ندارد و این موضوع به جریانهای متعدد و کوچکتر تقسیم شده است. ضمن اینکه با پدید آمدن انقلاب اسلامی نیز چه قبول کنیم و چه قبول نکنیم، تقسیمبندیهایی از لحاظ گرایش به انقلاب و تأیید آن و یا برعکس وجود داشته است که این موضوع حداقل به طور طبیعی و سادهانگارانه، دو جریان را به وجود میآورد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در ادامه گفت: جریانی که بتواند همه آفرینشها را در یک زمره قرار دهد، طبعاً وجود نخواهد داشت، اما با این وجود، جریان قویتر، جریان ادبیات و شعر انقلاب است. به این دلیل که ادبیات برای ماندگاری، باید به فکر بازخورد در جامعه باشد و شعر انقلاب از این نظر همراهی بیشتری با جامعه دارد و سفارشهایش را بیشتر از جامعه میگیرد، به همین دلیل وسیله تبلیغ و ترویج بیشتری در اختیار خواهد داشت.
وی در ادامه بیان کرد: در این صورت شعر انقلاب از حالت کالای عتیقه درآمده و چهرههایی را میتوانیم در دهه ۹۰ معرفی و برجسته کنیم که منتسب به جریان شعر انقلاب هستند.
این شاعر در ادامه در پاسخ به اینکه آیا تعداد جریانها در عدم معرفی شعر انقلاب در آن سوی مرزها مؤثر بوده است، بیان کرد: اگر به طور کلی بیان کنیم، در بازشناسی ادبیات فارسی به جهان غیر از چهرهها و قلههای ادبیات کهن فارسی، نتوانستهایم ادبیات فارسی معاصر را به خوبی معرفی کنیم. ضمن اینکه جریان سیاسی انقلاب نیز در این زمینه مؤثر و به عبارتی بازدارنده بوده است. از طرفی این نکته را نباید فراموش کنیم که جریان سیاسی جهانی همانطور که با عنصر سیاسی و نمودهای انقلاب و حتی با نمودهای فرهنگی و اقتصادی انقلاب مبارزه میکند، قطعاً با ادبیات و هنر انقلاب نیز مبارزه و مقابله سیاسی خواهد داشت و از مطرح شدن آن جلوگیری خواهد کرد.
بازدارندگی سیاسی از مطرح شدن ادبیات انقلاب
وی با بیان اینکه ما تقریباً جامعه تکصدایی با جمعیت اندک در جهان هستیم، گفت: برخی، شعر فارسی را با شعر عربی مقایسه میکنند، در حالی که در حوزه شعر عربی، ممکن است شاعران زیادی وجود نداشته باشد، اما این شاعران در کشورهای متعددی هستند و بازدارندگی سیاسی انقلاب اسلامی را نیز ندارند و برخی وقایع جهانی به مطرح شدن آنها در جهان کمک کرده است و همین سبب شده جایگاه و پایگاه جهانی بیشتری داشته باشند.
کافی ادامه داد: ما از نظر تعداد کشورها بسیار معدود هستیم و بازدارندگیهای سیاسی نیز به این موضوع دامن میزند تا چنان که باید نتوانیم جایگاه و پایگاهی را در جهان در حوزه ادبیات انقلاب داشته باشیم و اصلاً ربطی به تعداد آثار تولید شده، چهرهها و جریانهای ادبی ندارد و بیشتر عوامل بیرونی است تا درونی.
تربیت شاعرانی همسو با جریان انقلاب
این شاعر انقلاب با اشاره به جریان ادبی انقلاب در سیستم آموزشی کشور و دانشگاهها گفت: ادبیات دانشگاهی ما کمتر به ادبیات معاصر توجه میکند و اکنون پس از سالها لطف کرده و ادبیات مشروطه در آن تدریس میشود. یعنی حوزه دانشگاهی ما قطعاً یک جبهه سیاسی در آفرینشهای ادبی گرفته است و شکی در آن نیست. هر چند عرصه خالی نیست و بسیاری از دانشگاههای مطرح کشور به ادبیات انقلاب پرداختهاند و برخی دانشگاهها مانند دانشگاه کرمان و شیراز نیز در این زمینه پیشگام بوده و کتابی برای سرفصل ادبیات انقلاب تدوین کردهاند. به هر حال، هر جریان شعری که بخواهید در کشورمان دنبال کنید، سرآمدان آن در حوزه ادبیات انقلاب بوده و باورمند هستند.
وی در پایان با اشاره به تربیت شاعران جوان همسو با انقلاب گفت: فاضل نظری، شاید یکی از مطرحترین چهرههای حوزه ادبیات انقلاب باشد و این شاعر و شاعران دیگری مانند محمدسعید میرزایی، محمدمهدی سیار، میلاد عرفانپور و ... پرورده ادبیات انقلاب هستند و یا یکی از مردمیترین چهرههای ادبیات انقلاب، قیصر امینپور بود که در همه کشور شناخته شده و بدون خطکشیها و جریان سیاسی از وی نام برده میشود.
انتهای پیام