به گزارش ایکنا؛ در آستانه برگزاری همایش نظریه علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش، ششمین پیشنشست این همایش با عنوان «علم دینی؛ در کشاکش قرائتها»، امروز، 27 فروردین، با حضور جمعی از علاقهمندان در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
علیرضا شجاعیزند، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس، در این نشست بیان کرد: تمدن اسلامی بدون علم، در مرزهای دانش محقق نمیشود، ولی اینکه لازمه آن، علم دینی باشد صحیح نیست و نقض غرض است. اگر در وادی علم دینی بیفتید جامعه را نیز نمیتوانید بسازید. بنده نیز در اینجا باید موقعیت خود را در تعریض علم دینی نشان دهم و جایگاه خود را در مقابل کسانی که مبانی دیگری دارند روشن کنم، لذا مقدماتی را مطرح میکنم که موقعیت روشن شود تا مبانی اصلی دستخوش سوء برداشت نشود.
اسلامی کردن دانشگاه، علم دینی نیست
وی در ادامه افزود: بنده با اسلامی کردن دانشگاه که از ابتدا مطرح بود و امام خمینی و مقام معظم رهبری نیز روی آن تاکید دارند، موافق هستم، اما لازمه اسلامی کردن دانشگاه، دینی کردن علم نیست، بلکه به معنای اسلامی کردن استاد، فضا و دانشجویان است. البته فعلا به طریقه تحقق آن کاری نداریم، بلکه میخواهم بگویم که اصل اسلامی کردن دانشگاه که در شعارهای انقلابی بوده، امر درستی است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: با هدف دانشگاه که انسانسازی است نیز موافق هستم، اما لازمهاش این نیست که فقط علم ناب را ترویج کنیم. دانشگاه مانند آموزش و پرورش نیاز به علم و هدایت و ... دارد. با تحول در علوم انسانی و بومیسازی علم و تولید علم و نیل به مرجعیت علمی نیز به شدت موافق هستم. بنابراین، حمل بر این نکنید که اگر کسی مانند بنده بر علم دینی تعریضی داشت، به معنای این باشد که با تولید علم مخالف است و علم غربی را میپذیرد. خیر، من معتقد به تحول در علوم انسانی و تولید علم هستم.
تحول در علوم انسانی با علم ناب
شجاعیزند در ادامه تصریح کرد: اتفاقا معتقد هستم که پیش فرض همه این عناصر، علم ناب است نه علم دینی. یعنی اگر بخواهید مرجعیت علمی پیدا کنید یا بحث تولید علم را دنبال کنید، همه این موارد مستلزم اعتقاد به علم ناب است. البته برخیها که در دفاع از علم دینی برخاستند، همین را زیر سوال بردند که علم ناب امکان پذیر هست یا خیر.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: بحث دیگر این که، چون و چرای ما با علم دینی به معنای تحدی قلمرو دین نیست، مستلزم تردید در شمولیت اسلام نیز نخواهد بود و ناظر به دین حداقلی و حداکثری نیز نیست و این بحث ساحت دیگری دارد. باید دید دین ما چه ظرفیتهایی دارد و این مسئله اساسا ناظر به منازعه بین بحث قلمرو دین و انتظار از دین است. معتقد به عقلگرایی و عقلپذیری اسلام و پیوند اسلام و رئالیزم هستم. یعنی اسلام، ابتنای بر رئالیزم دارد و هم اینکه مروج آن است. همچنین رئالیزم را نیز نباید در محدوده ماتریالیزم و هستیشناسی ماتریالیستی تقلیل داد. دفاع ما از عقل و مستقلات عقلی نیز به معنای تکافوی عقل و بینیازی از دین نیست.
شجاعیزند در ادامه افزود: معتقدم که پروژه دینیسازی علم، یک مبادله منفعلانه و واکنشی است که ظاهری فعالگرایانه دارد و تحت تاثیر فعالگرایی دین است که به تبع انقلاب اسلامی شکل گرفته است. همچنین در چند دهه، بعد از پیروزی انقلاب نیز محقق شده و زمان تحقق آن نیز اکنون است. مسائل و گردنههایی را پشت سر گذاشته و دارد به دوردستها نگاه میکند که یکی از آنها تمدن اسلامی است لذا میگویند که باید لوازم آن نیز تمهید شود و یکی از آنها نیز دینی کردن علم است. چون بدون آن تمدن محقق نمیشود. این تلقی برخاسته از یک موضع فعالگرایانه است. اما به شدت دستخوش انفعال است، بنابراین ظاهرا فعال، اما در اصل منفعلانه است.
علم همه چیز عالم نیست
وی تصریح کرد: این افعال، ناشی از بزرگ دانستن بیش از حد علم است. به اعتقاد کسانی که دارند علم دینی را دفاع میکند، علم، همه چیز عالم است و علتش نیز فضایی است که مدرنیته ایجاد کرده است. فکر میکنیم زندگی یعنی همین. اما علم، یکی از منابع شناختی بشر است و تنها مسیر و معتبرترین نیز نیست. البته مفید بوده، ولی در همین حد. اما بشر آیا در ساحت معرفت خلاصه میشود؟ زندگی انسانی واجد ساحات عدیدهای است که یکی از آنها ساحت معرفت است که البته بسیار هم تعیین کننده است و اگر بر دیگر عرصهها سایه بیندازد و نشر پیدا کند، بشریت میتواند فواید زیادی ببرد. اما تمام حیات و ساحات، خلاصه در معرفت نیست و معرفت نیز منحصر در علم نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: انفعال دیگر اینکه، قبول کردهایم صاحب اختیار جریان اصلی علم، غرب است و هر کس که این مرجعیت غربی را قبول ندارد، باید راه خود را جدا کند. پذیرش اینکه سردمدار علم، غرب است، گزاره معیوبی است. البته در برهههایی پیش قراول بوده، اما علم تعلق به هیچ فرهنگی ندارد. علم متعلق به همه بشر است و این تلقی که گویا متعلق به غرب است و اگر جلوداری غرب را قبول نکنیم باید راه خود را جدا کنیم، این خطای بزرگی است که ناشی از همان انفعال است.
علم نباید ایدئولوژیک باشد
وی در ادامه افزود: معتقد هستم که انسان غیر ایدئولوژیک، دولت خنثی، توسعه غیر ایدئولوژیک و حتی تکنولوژی بلا اقتضا وجود ندارد. نه فرهنگ و نه توسعه و نه حتی تکنولوژی و مدیریت، بلا اقتضا نیستند و میتوانند ایدئولوژیک باشند و باید هم باشند. هرچند که ممکن است چهره ایدئولوژیکی خود را پنهان کنند، اما اینها ایدئولوژی هستند و این را نیز موجب آسیبرسانی به ساحتی نمیدانم، اما در عین حال که ایدئولوژی در این عرصهها جولان میدهد، اما علم باید غیر ایدئولوژیک باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: در ساحتی که اقتضای حضور دین است، باید حاضر باشد و پر قدرت نیز باید حاضر باشد، اما جایی که عرصه حضور دین نیست، نباید آن را وارد کنیم که در این صورت به علم و دین آسیب رساندهایم. آثار سوء مداخله دین در این امور، غیر از اینکه باعث نقض غرض است باعث میشود که دین حق که ابتنای بر حقیقت دارد بیش از هر دین دیگری زیان ببیند.
ایدئولوژی بیخاصیت نیست
وی با اشاره به اینکه ایدئولوژی بی ارزش نیست، اما در عین حال علم نیز از سنخ ایدئولوژی نخواهد بود، تصریح کرد: علم، ایدئولوژیک نیست، حتی اگر بر حق باشد و دین اسلام باشد. البته این بدان معنا نیست که ایدئولوژی بیخاصیت باشد، آن چیزی که به ایدئولوژی نیاز دارد، عمل انسانی است نه علم. یعنی عناصر عمل انسانی به آگاهی و دانشی نیاز دارد که بداند چه بکند و برای پاسخ چه باید کرد، به علم و جهتمندی و هدفگذاری نیاز دارد. عمل انسانی است که به علم و ایدئولوژی نیاز دارد، لذا به نظرم مدافعان علم دینی و کسانی که برای علم معتقد هستند که در اداره زندگی کفایت دارد را نقد میکنم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: معتقدم، نظر آیتالله جوادیآملی نیز از این جنس نیست و معتقدم که ایشان قائل به شرافت و استقلال علم هستند و در عین این مسئله معتقد هستند که علم، دینی است. یعنی نباید به علم، صبغه دینی داد. علم دینی است، چون امر و خلق، فعل و قول خدا است و از این حیث، دینی است. البته ایشان معنای موسعی ارائه کردهاند، غیر از این معنا تعریف دیگری نیز دارند که در آنجا علم قرار نمیگیرد و آن تعریف همانی است که ایشان و علمای دیگر همه بر ابعاد سه گانه دین تاکید کردهاند که شامل عقاید و اخلاق و احکام است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه دینیسازی علم در علوم اثر میگذارد افزود: دینیسازی علم، اثری در علوم دقیقه و علوم انسانی دارد، اثرش در علوم دقیقه باید این باشد که نگاه آیاتی و خلقتی داشته باشیم که آیتالله جوادی دارند و در اینجا سوال من این است که آیا باید این مسئله مقدم بر مطالعات علمی باشد یا موخر و نتیجه مطالعات چه خواهد بود؟ اگر مقدم باشد و شرط تاملات علمی باشد، این سؤال مطرح است که این نگاه خلقتی، چه تاثیری بر حجتهای رایج علم باقی گذاشته است؟ آیتالله جوادی میگویند که باید مقدم داشته شود و شاید هنوز شکل نگرفته است. این یعنی مقدم داشتن نگاه خلقتی به خود علم و این نگاه با آن علمی که نگاه طبیعتگونه دارد متفاوت میشود.
انتهای پیام