به گزارش خبرنگار اعزامی ایکنا به مالزی، شصتویکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کشور مالزی از دوشنبه، 26 فروردینماه، آغاز شد و تا اواخر همین ماه در جریان خواهد بود تا این بار نگاه قرآندوستان به خصوص آنهایی که پیگیر رقابتهای قرآنی هستند به کوالالامپور دوخته شود.
از آنجا که این دو رقابت همیشه بین اهالی قرآن مقایسه شدهاند و اگر نکته مثبتی در مسابقات مالزی دیده شده، فوراً با مسابقات ایران مقایسه شده است، بر آن شدیم تا مقایسهای بین دو رقابت بینالمللی قرآن، که هر کدام داعیه پراهمیتترین رقابت قرآنی دنیای اسلام را دارند، انجام دهیم. این مقایسه براساس مشاهدات خبرنگار ایکنا از این دو رویداد بینالمللی و تحلیلهای کارشناسان و صاحبنظران مسابقات قرآن در گذشته بوده است که در بخشها و شمارههای مجزا منتشر میشود.
این گزارش در اولین بخش به بحث تبلیغات این دو رویداد پرداخته است. موضوعی که پرداختن متناسب به آن میتواند سبب اوج رقابتی شود و حتی ضعفها، کاستیها و کمکاریهای برگزارکنندگان را نیز به محاق ببرد. در تبلیغات به اصطلاح ورزشیها شاید در نگاه اول رقابتهای ایران یک سر و گردن بالاتر از مسابقات مالزی به نظر برسد، چراکه در زمان برگزاری مسابقات ایران رسانههای زیادی اخبار آن را منعکس میکنند، در حالی که در مالزی وضعیت این گونه نیست.
برگزاری چندین نشست خبری قبل از مسابقات، چاپ و انتشار تعداد زیادی پوستر و بنر مسابقات، تبلیغ در بسیاری از فضاهای شهری، تشکیل ستاد خبری و حضور تعداد زیادی از خبرنگاران رسانههای مکتوب و برخط به منظور انعکاس مسابقات قرآن ایران و پخش زنده و با تأخیر پخش مسابقات و مستندهای تولیدی از حاشیههای آن از شبکههای داخلی و برونمرزی از پرداخت رسانهای این مسابقات و اهمیت رسانه برای بلندتر کردن صدای مسابقات حکایت میکند.
اما تبلیغات مسابقات مالزی به این صورت نیست و در شهر هیچ بنر و پوستری از مسابقات به چشم نمیخورد؛ فقط در محل اسکان متسابقان و سالن محل برگزاری رقابتها میتوان آثاری از یک رقابت قرآنی را یافت و بنرها و پوسترهایی را مشاهده کرد. مسابقات مالزی فقط از طریق جاکیم تی وی، که یک تلویزیون اینترنتی است، پخش میشود و در افتتاحیه و اختتامیه نیز رسانهها حضور خوبی دارند، اما در سایر مواقع اثری از رسانهها نیست. در ایران نیز تقریباً چنین وضعیتی است و در دیگر مواقع فقط رسانههای تخصصی فعالاند.
اگر نگاهی تیزبینانهتر به تبلیغات رسانهای این دو رویداد داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که اگرچه در ایران زمان زیادی از رسانهها به مسابقات اختصاص مییابد، این رسانهها عمدتاً تخصصی و اغلب پاسخگوی متخصصان این حوزه هستند. به عبارت بهتر، مسابقات ایران هنوز پشت در رسانههای عمومی، که مورد استفاده عامه مردم هستند، مانده است و تا راه ورود به آن رسانهها را پیدا نکند نمیتوان گفت که به لحاظ تبلیغاتی موفق بوده است. بنابراین در یک نگاه کلی میتوان گفت که اگر شاهد وفور رسانههای تخصصی در زمینه قرآن نبودیم، شاید سرنوشت پخش تلویزیونی این مسابقات سرنوشتی همچون مسابقات مالزی داشت. با وجود این به لحاظ جذب رسانههای عمومی هر دو رقابت در یک سطح و تقریباً ناموفق بودهاند.
در تبلیغات محیطی نیز باید این موضوع را یادآور شد که مسابقات بینالمللی قرآن ایران در سیوششمین دوره همچون ادوار گذشته موفق نبود و نتوانست به خوبی ظاهری قرآنی به معابر و گذرگاههای شهر تهران به عنوان شهر محل برپایی مسابقات بدهد، در حالی که در ادوار پیشین، تبلیغات مسابقات در جای جای شهر به چشم میخورد.
به نظر میرسد ریشه نگاه صفر و صدی در تبلیغات مسابقات قرآن در دو کشور ایران و مالزی ناشی از ماهیت برگزارکنندگان مسابقات باشد. مسابقات مالزی را مؤسسهای مردمی برگزار میکند. لذا به جای هزینه کردن منابع مالی خود در تبلیغات رسانهای، آن را صرف کیفیت برگزاری و مواردی از این دست میکند.
مسابقات ایران و بذل و توجه بیش از حد برگزارکنندگان آن به تبلیغات رسانهای آن هم نه در رسانههای عمومی، بلکه بیشتر تخصصی ناشی از ماهیت دولتی آن است. بخشی که منابع مالی نامحدودی دارد و برای بیشتر دیده شدن مسابقات حاضر به صرف هر هزینهای هست.
بدون شک بخش بسیار زیادی از شهرت و اهمیت مسابقات مالزی به قدمت این مسابقات و نه کیفیت متسابقان و ... بازمیگردد، اما مسابقات ایران با قدمتی نزدیک به نیمی از قدمت مسابقات مالزی باید به فکر چارهای برای اهمیت بیش از پیش این مسابقات نهتنها در جامعه داخلی، که در عرصه بینالمللی باشد؛ موضوعی که سازمان اوقاف تلاش کرده است تا با گسترده کردن مسابقات و افزودن بخشهای مختلف به آن دست یابد، اما غافل از اینکه اشتباه استراتژیک درست از همین جا شروع شده است. در دومین گزارش از مقایسه این دو رویداد قرآنی بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد.
انتهای پیام