به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، در یک روز بهاری در یک مغازه در سطح شهر سبزوار که دانشآموختگان نقاشی در حال یادگیری نقاشی هستند، همنشین و میهمان یکی از مشهورترین مجسمهسازان و نقاشان کشوری و بنام شهرستان سبزوار میشویم که عشق و ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل(ع) دارد و از کودکی با خریدن پرندگان زخمی از کودکان صیاد، به درمان آنها پرداخته و 60 سال است در عید نوروز لباس نو بر تن نمیکند.
حسین ماستیانی معلمی است که هیچگاه به گفته خودش به استخدام دولت درنیامده اما از جوانی بعد از گرفتن دیپلم تا به امروز در سن 70 سالگی در مدارس مشهور سبزوار همانند ابن یمین، اسرار و ملی سعدی و ملی علوم، به درخواست آموزش و پرورش دعوت به کار هست تا هنرش را در اختیار نسل نوجوان و جوان کشور قرار بدهد و او عاشقانه آن را قبول کرده است.
وی در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه از زمان ابتدایی و شاید قبل از آن این ذوق و علاقه به نقاشی و مجسمهسازی در من وجود داشته و به سمت آن رفتهام، اظهار کرد: یادگیری من براساس ذوق و علاقه خودم به نقاشی و مجسمهسازی بوده و دوره خاصی طی نکردهام. روشنایی شمع در مقابل آفتاب عددی به حساب نمیآید اما در تاریکی وجودش مهم است و زیبایی خاصی میبخشد.
وی اضافه کرد: انسان هنرمند هر واژهای که بشنود تمام نمادها را خلق میکند اما خودش مخلوق خداست و نقاشی و اثر یک نقاش جان ندارد و بیجان است و این انسان است که به آن جان میدهد، همانطور که یک انسان گل را میبوید و زیبایی و عطر آنرا وصف میکند.
خالق مجسمه حاج ملاهادی سبزواری با تاکید بر اینکه انسانها نمیتوانند تمام هنرها را بیاموزند و هرکدام همانند یک گلدان فقط یک یا چند بذر کوچک را میتوانند در درونشان پرورش بدهند و به کمال برسانند، تصریح کرد: حاج ملاهادیها میفهمند در وجود انسانها چه چیزی هست.
قلم از تصویر نگاری عشق حضرت ابوالفضل(ع) عاجز است
وقتی از خالق تندیس مادر در سبزوار از عشقش به حضرت ابوالفضل(ع) سوال میکنم، گفت: از خورشید نمیتوان تعریف کرد و هر وقت جلو رفتم و عظمت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را دیدم، قلمم شکست و نتوانستم اثری خلق کنم.
ماستیانی با تاکید بر اینکه خورشید مهربان و سوزنده است و پروانه با چرخیدن به دور شمع عشقش را میخواهد ثابت کند، افزود: شبنم صبحگاهی تا زمان آمدن خورشید منتظر است و بعد از آمدنش جان فدا میکند و ناپدید میشود.
وی با اشاره به اینکه قلمم جوهر ندارد و ذهن قدرت پردازش عظمت وقایع کربلا را ندارد و بعضی نامها تکان دهنده هستند، تصریح کرد: قامت الف درمقابل نام بشکند و اگر آسمان بیباران باراندار شود و از ناودان صدای ریزش باران به گوش برسد، همه صدای باران را میشنوند و پی به نزول رحمت الهی خواهند برد.
وقتی از او سوال کردم چرا تاکنون زیارت عتبات عالیات نرفتید، با بیان اینکه بر خلاف ظاهر آراممم انقلابی در درون دارم، بیان کرد: مرا اینجا طلب کردهاند بمانم اما دلم همیشه در کربلاست.
برای اجابت دعا باید بشکنی و بشوی چیزی که نیستی
وقتی از کربلا و ارادت خاصش به علمدار کربلا صحبت میکند، اشک از چشمانش جاری میشود و آرام با پشت دست اشکهایش را پاک میکند و درباره حاجت گرفتنش از ائمه اطهار(ع) ادامه داد: وقتی در پیشگاه آقا ریزش کنید و آن چیزی که نیستید بشوید، آن وقت دعاهایتان مورد اجابت قرار میگیرد.
خالق هفت پیکر سربداران در سبزوار با تاکید بر اینکه عشق بازی حضرت عباس(ع) قابل توصیف نیست، افزود: نمیشود با فیلم و عکس عظمت کاری که حضرت سید الشهدا(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و زینب کبری(س) در کربلا انجام دادند را به تصویر کشید و نمیشود عشق به آن حضرت را بر روی کاغذ آورد و انسان وقتی به کمال میرسد که روحش بر جسمش سلطه پیدا کند.
وی با تاکید بر اینکه اگر انسانها به جای حرص و آز خضوع و خشوع و قناعت را در زندگش در عمل انتخاب کنند بسیاری از مشکلاتشان حل خواهد شد، اضافه کرد: از سال ششم ابتدایی تاکنون لباس نو در اعیاد به تن نکردهام.
ماستیانی دلیل اینکار را با اشاره به اینکه دوست ندارم وقتی صبح روز اول عید از خانه بیرون میروم و یک ژنده پوش و یا مستمندی را بر سر راه خودم ببینم باعث گلایهاش به خدا شود که چرا فقیر است و او لباس نو ندارد، گفت: در زمان کودکی همیشه با پولهای پساندازم قمریهای زخمی را از شکارچیان و کودکانی که با تیرکمان آنها را زخمی کرده بودند میخریدم و با مداوا و درمان آنها بعد از مدتی رهایشان میکردم.
وی با تاکید بر انفاق و گرفتن دست نیازمندان اضافه کرد: بخشی از برکات زندگی امروزم مدیون همان نیکیهایی است که در گذشته انجام شده و باعث پیشرفت من در زندگی است.
ادامه دارد
انتهای پیام