به گزارش ایکنا؛ بیست و سومین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات اسلام و روانشناسی» با هدف انتشار تحقیقات انجامشده در زمینه مطالعات اسلام و روانشناسی، اطلاعرسانی علمی، فراهم آوردن زمینه برای تبادل نظر و تضارب آرای متفکران و محققان این رشته، فراهم آوردن زمینه برای تولید علم و اندیشه و نظریهپردازی در این زمینه و آماده کردن زمینه مناسب برای رشد و ارتقای هر چه بیشتر دانش روانشناسی اسلامی به صاحبامتیازی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مدیرمسئولی سیدمحمد غرویراد منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اثربخشی «آموزش حیا» بر «کاهش اعتیاد به اینترنت» و «رفتارهای پرخطر»»، «تحلیل محتوای «کتابهای درسی هدیههای آسمان دوره ابتدایی» براساس «مؤلفههای هوشهای چندگانه»: روش آنتروپی شانون»، «پیشبینی «خودشفقتورزی» براساس «مؤلفههای نگرش به دین» در مردان سالمند»، «دورنمایی از «روانشناسی اسلامی بهعنوان یک مکتب»»، «رابطه «نقشهای جنسیتی» و «تیپ شخصیتی» زوجین با «کارآمدی خانواده»»، «تأثیر «تلاوت قرآن» بر «سلامت روان»»، «تحلیل محتوای مقالات «دوفصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی» (1386−1395)».
در چکیده مقاله «اثربخشی «آموزش حیا» بر «کاهش اعتیاد به اینترنت» و «رفتارهای پرخطر»» میخوانیم: «هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی «آموزش حیا» بر «کاهش اعتیاد به اینترنت» و «رفتارهای پرخطر» در دختران نوجوان دبیرستان بود. به این منظور، از طرح شبه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. تعداد بیست دانشآموز دارای رفتار پرخطر از یک دبیرستان دخترانه منطقه پنج شهر تهران با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. پروتکل «آموزش و مداخلهای حیا» در هشت جلسه اجرا و اعمال شد. آزمودنیها در دو نوبت پیش و پس از مداخله، به «پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ» (IAT)، «مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی» (IARS) و «اطلاعات جمعیتشناختی» پاسخ دادند. دادهها به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که: «آموزش حیا» در «کاهش اعتیاد به اینترنت» تأثیر معناداری داشت؛ در «کاهش رفتارهای پرخطر» تأثیر معناداری نداشت؛ به کاربران کمک میکند که «خودکنترلیِ» بیشتری در مواجهه «سکس مجازی» و «هرزهنگاری» داشته باشند؛ البته با توجه به عللی گوناگون و متنوعِ رفتارهای پرخطر نمیتوان انتظار تغییر فوری و کوتاهمدت داشت، بلکه باید «آموزش حیا» را بهعنوان «رویکردی پیشگیرانه» ملاحظه کرد».
در چکیده مقاله «دورنمایی از «روانشناسی اسلامی بهعنوان یک مکتب»» آمده است: «هدف این پژوهش عبارت است از ارائه چارچوب اولیه جامعی برای روانشناسی اسلامی (قرآنبنیان)، بهعنوان یک «مکتب روانشناختی»؛ پرسش اصلی پژوهش این است که روانشناسی اسلامی بهعنوان یک مکتب، چه نوع «محتوا»، «ساختار» و «نقشه راه»ی خواهد داشت؟ برای پاسخگویی به این سؤال، تاریخچه و ادبیات «روانشناسی اسلامی» گردآوری و از راه فراتحلیلی نظری (نه آماری) بررسی شد؛ بعضی از یافتههای پژوهش عبارت است از: 1. مسائل و موضوعات پژوهش باید از جامعه و متون اسلامی اخذ شود؛ 2. روانشناسی اسلامی، دارای «مفاهیم اساسی» ویژه خود است؛ 3. تفاوتها و تشابههای آشکاری با روانشناسی معاصر دارد؛ 4. محقق شدنِ روانشناسی اسلامی، نقشه راهی دارد که تمام ارکانِ یک مکتبِ روانشناختی (تعریف، موضوع، روش، اهداف نظری، اهداف کاربردی، مسائل، مفاهیم اساسی، ارتباطش با دیگر علوم اسلامی و انسانی) را به صورت منسجم در کنار هم ترسیم میکند.»
در طلیعه مقاله «رابطه «نقشهای جنسیتی» و «تیپ شخصیتی» زوجین با «کارآمدی خانواده»» میخوانیم: «این پژوهش با هدف بررسی رابطه «نقش جنسیتی» و «تیپهای شخصیتی» A و B زوجین با «کارآمدی خانواده» انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری طلاب پایههای 5 تا 7 شهر قم در سال تحصیلی 1394−1395 و همسران آنها بودند. 240 نفر شامل 120 زوج با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه «نقش جنسیتی بم» BSRI، «تیپ شخصیتی A و B روزنمن و فریدمن» و «کارآمدی خانواده صفورایی» S.FEQI پاسخ دادند. تحلیل دادهها با آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که «نقش جنسیتی آندروژنی» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار مثبت دارند؛ «نقش جنسیتی نامتمایز» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار منفی دارند؛ «نقشهای جنسیتی متمایز» اعم از مردانه و زنانه با «کارآمدی خانواده» رابطه معناداری ندارند؛ بین «تیپ شخصیتی B» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بین «تیپ شخصیتی A» و «کارآمدی خانواده»، رابطه منفی معنادار وجود دارد.».
در چکیده مقاله «تأثیر «تلاوت قرآن» بر «سلامت روان»» که در این شماره منتشر شده آمده است: «هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر «تلاوت قرآن کریم» بر «سلامت روان» دانشجویان پزشکی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون−پسآزمون به همراه گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و نمونه آماری آن شامل 30 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه بهعنوان گروه آزمایش و گروه گواه قرار داده شدند (هر گروه 15 نفر). برای هر دو گروه، در دو مرحلۀ پیشآزمون و پسآزمون، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) اجرا گردید. گروه آزمایش، بعد از پیشآزمون در 15 جلسه (30 دقیقهای) به «تلاوت قرآن کریم» گوش دادند؛ آنگاه، پسآزمون اجرا شده و دادهها با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد «تلاوت قرآن» بر «سلامت روانی» گروه آزمایش تأثیر مثبت داشته است».
در آغاز مقاله «پیشبینی «خودشفقتورزی» براساس «مؤلفههای نگرش به دین» در مردان سالمند» آمده است: «هدف این پژوهش عبارت بود از بررسی چگونگی ارتباط «مؤلفههای نگرش به دین» و «خودشفقتورزی» در مردان سالمند؛ به این منظور، با روش تصادفی ساده، 300 نفر از سالمندانِ حاضر در «مرکز نگهداری نیمهوقت سالمندان مهرگان شهر کرمانشاه» انتخاب شدند. آنان به پرسشنامههای «فرم کوتاه خودشفقتورزی» و «نگرش مسلمانان به دین» پاسخ دادند؛ دادهها با «ضریب همبستگی پیرسون» و «تحلیل رگرسیون گام به گام» تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین «مؤلفههای دینداری» و «خودشفقتورزی» رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ «مؤلفههای نگرش به دین» که شامل «کمک شخصی»، «نگرش اسلامی» و «مناسک اسلامی» میباشند؛ به ترتیب بهطور معناداری قادر به پیشبینی 23درصد از خودشفقتورزی سالمندان است. پس میتوان با افزایش «دینداری»، «خودشفقتورزی» را افزایش داد و درنتیجه توان مقابله سالمندان در برابر بیماریهای روانی و مشکلات زندگی را بهبود بخشید».
انتهای پیام