به گزارش ایکنا؛ جلسه درس اخلاق حجتالاسلام کاظم صدیقی روز گذشته در مسجد جامع ازگل برگزار شد. صدیقی در ابتدا به توضیح درباره شهادت طلبه همدانی پرداخت و اظهار کرد: فاجعه قتل سی و هفت شیعه بیگناه مبارز در عربستان سعودی و شهادت مظلومانه یک روحانی متهجد مفید برای مردم در همدان را تسلیت عرض میکنم. قتلهای اینگونه که صرفا به جهت ظلم و مقابله با تشیع و عناد با شعائر دینی است ،جنبه فردی ندارد. اگر جنبه شخصی داشت، جنایت اینقدر هولناک نبود. در قرآن کریم قتل یک انسان مومن بیگناه مساوی با قتل همه نسل معرفی شده است: «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا؛ هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد» (مائده/32). در آیه دیگری فرموده است: «وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا؛ و هر كس عمدا مؤمنى را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى گيرد و لعنتش مىكند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است» (نساء/93). این آیه نشان میدهد قاتل، شخص را نمیکشد بلکه مومن را میکشد و عنادش با مومن و ایمان است.
وی ادامه داد: از جهت اینکه شخص مقتول یک طلبه و یک سرباز برای امام زمان(عج) بوده به امام عصر تسلیت عرض میکنیم. پدرش میگفت ایشان نماز شب میخواند و به کسی آزاری نمیرساند. وقتی یک نفر چنین شخصی را میکشد هم خبث طینت دارد و هم عناد با شعائر دینی دارد و هم جهنمی است. این شخص به حکم آیه قرآن از جهنم خلاصی ندارد. ناامن ساختن دینداری خودش یک جنایت است و گناه نابخشودنی است. با این وجود ملاحظه میکنید در جریان کربلا حضرت زینب(س) عرضه داشت: پدر و مادرم به قربان کسی که روز دوشنبه کشته شد. مقصود از روز دوشنبه روز سقیفه است. محقق اصفهانی در ارتباط با جریان ذبح طفل ششماهه نکتی لطیفی دارند و میگویند: تیری که حضرت علی اصغر(ع) را در کربلا ذبح کرد و با سر ایشان را از تن جدا کرد این تیر مال حرمله نبود، حرمله یک مزدور بود.این تیز از سقیفه بود، هدفش هم قرآن و اسلام ناب بود. اگر انسان ریشهها را بررسی کند در خواهد یافت کربلا ریشه در غصب خلافت دارد. لذا عامل قتل، یک فرد نبود یک جریان بود. این جریان همچنان ادامه پیدا کرد. در انقلاب ما شهید مطهری قربانی این جریان است. شهدای پاک و معصوم محراب مثل آیتالله دستغیب و مدنی جرمشان همان جرم امام حسین(ع) و شهدای کربلا است. شهدای هشت سال دفاع مقدس هم جرمشان طرفداری از حکومت الهی و زیر پرچم ولایت بودن است. لذا باید توجه ما به جریان باشد و نه فرد، چراکه این فردی که طلبه همدانی را به شهادت رساند جزء اراذل و اوباش بوده است. ما به حقانیت این خونها اعتقاد داریم. امام حسین(ع) در روز عاشورا مظلوم واقع شد اما در نهایت چه کسی پیروز شد؟
وی تصریح کرد: ناامنی ریشه همه مفاسد است. در کشور ما یک کافر هم نباید در معرض تیر یک جانی قرار بگیرد. جان کافر هم زیر بیرق نظام اسلامی حرمت دارد و باید شخص کافر هم بتواند امنیت جانی خودش را در جامعه احراز کند. برخی مسئولین ما مستقیما در این ناامنی دخیل هستند و در پیشگاه خداوند مسئول هستند.
امام جمعه موقت تهران در ادامه به تبیین سوره صافات پرداخت و گفت: در سوره مبارکه صافات نکات اخلاقی و اجتماعی زیادی هست. قسم خوردن به صافات به جهت برجسته کردن نظم زندگی است. در سیر و سلوک بعد از تقوا، نظم و برنامه حرف اول را میزند. انسان باید برای خلوت، مراقبه و محاسبه وقت داشته باشد. خداوند به برنامه و نظم قسم میخورد. «زاجرات» مظهر اقتدار است. امر به معروف مظهر زاجرات است. زاجرات در مقابله حق و باطل در کنار مومنین هستند و گویا خداوند در این آیه به اقتدار حق قسم یاد کرده است. «تالیات» هم جزء نشانههای جامعه توحیدی است که اینها سیمشان با خدا وصل است. کسانی که وحی الهی را تلاوت میکنند خداوند به آنها قسم یاد میکند.
وی اضافه کرد: از مسائلی که امیرالمؤمنین(ع) نسبت به آن حساس بودند و از سفارشاتی که به بازاریها داشتند، نهی از قسم خوردن بود. قرآن کریم نیز میفرماید: «وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ و خدا را دستاويز سوگندهاى خود قرار مدهيد تا [بدين بهانه] از نيكوكارى و پرهيزگارى و سازش دادن ميان مردم [باز ايستيد] و خدا شنواى داناست(بقره/224). وقتی هدف بلند باشد و قسم بُعد فرهنگی و تربیتی داشته باشد، برای مقاصد بلند میشود قسم یاد کرد. خداوند در این آیات عبارت «إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ؛ كه قطعا معبود شما يگانه است» را به عنوان جزای قسم قرار داده است.
صدیقی افزود: شمول ربوبیت جهانشمول حق تعالی را خداوند در آیات بعدی مطرح میکند تا پاسخی باشد به اوهام بیخردانی که الوهیت را از ربوبیت جدا میدانند؛ یعنی میگویند خدا اله است اما ارباب مختلف است. خداوند رب واحد را برای آسمان و زمین معرفی میکند. چون ربوبیت واحد است پس الوهیت هم برای رب واحد است. خدا برای مومن قسم میخورد تا مومن در باور به رب واحد محکم باشد و در ایفای رسالت عبودیت در برابر پروردگار توفیق کاملی پیدا بکند.
انتهای پیام