به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ سومین همایش ملی جامعه و تعلیم و تربیت، به همت موسسه تحقیقات تربیتی، روانشناختی و اجتماعی، امروز سهشنبه، ۱۰ اردیبهشتماه با حضور متخصصان حوزه تعلیم و تربیت و جمعی از جامعهشناسان در سالن همایشهای دانشگاه خوارزمی برگزار شد. صاحبنظران حاضر در این همایش در سه پنل تخصصی با عناوینی همچون «اخلاق حرفهای در دانشگاه»، «اخلاق آموزش» و «اخلاق دانشگاهی و اخلاق شهروندی» به بحث و بررسی وضعیت اخلاق در دانشگاههای ایران و ارتباط آن با مسائل اجتماعی پرداختند.
پنل اول این همایش با موضوع اخلاق حرفهای در دانشگاه و با سخنرانی حسین راغفر، داریوش فرهود، فرشاد مؤمنی و شیدا مهنام بود. حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س) به عنوان نخستین سخنران این پنل اظهار کرد: از مسئولیتهای دانشگاه نسل سوم این است که به حل مسائل جامعه بپردازد و به این دلیل که مسئله اصلی آنها برای ارزیابی به شاخصهای کمی منتهی میشود، به سرمایهگذاری و تعریف پروژههایی محدود میشود.
حسین راغفر: دانشگاه بیش از حقیقت در خدمت قدرت استوی ادامه داد: ما باید موقعیت اجتماعی و تاریخی خود را در نظر بگیریم، اینکه کجا ایستادهایم و دانشگاه در چه مرحلهای از تحول و رشد قرار دارد. یکی از وظایف اصلی دانشگاه امروز بحث انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر تعریف میشود.
راغفر با بیان اینکه دانشگاه در کشور ما نقشهای فراتری از آنچه شمرده میشود، ایفا میکند، افزود: نقش فراتر مربوط به نهادهای مدنی است. دانشگاه در کشور ما به دلیل ساخت سیاسی، به تعبیری انسداد سیاسی و کارکرد سیاسی پیدا کرده است و واکنش به بخشهای عمومی را به عهده گرفته و واکنشهایی نسبت به مسائل سیاسی کشور را از سوی این نهاد شاهد هستیم و خود این انتظاراتی را شکل داده است و مردم توقع دارند دانشگاه به عنوان مرجع و ملجأ حل مسائل اجتماعی باشد و ما علاوه بر همه مسئولیتهایی که از دانشگاه سراغ داریم، انتظار حل مسائل اجتماعی را هم از آن داریم. اما دانشگاه بیش از آنکه در خدمت حقیقت باشد، در خدمت قدرت قرار دارد و شاهد نوعی انفعال دانشگاه نسبت جامعه هستیم و از سویی مشکلات اقتصادی که پایههای اخلاقی را سست کرده اخلاق دانشگاهی را هم متاثر کرده است.
وی گفت: ما امروز شاهد هستیم اساتید یا منفعلاند یا در خدمت قدرت اقتصادی هستند. اینکه توجیهکننده مناسبات غلطی هستند و فساد را به شکل گستردهای بسط دادهاند، بسترها را فراهم کرده و امروز شاهد اشکال مختلف اقتصادهای مالی هستیم و در این فرایند بدون حضور دانشگاهیان فساد بزرگ اقتصادی شکل گرفته و منجر به نابرابریها در جامعه شده است.
راغفر ادامه داد: امروز، سیاستهای اقتصادی، زایلکننده اخلاق در جامعه است. آنچه امروز در جامعه شاهد هستیم، فروپاشی اخلاق عمومی است که محصول سیاستهای اقتصادی است و این اتفاقاً با نقشآفرینی دانشگاه محقق شده است. این، آن نقشی نیست که عموم مردم از دانشگاه توقع داشته باشند، لذا ما نیاز به بازنگری سیاستهای اقتصادی کشور داریم. چرا که تأثیر این سیاستها و تخریب حداقل معیشت زندگی مردم در جامعه ارزشهای اخلاقی را فرسوده میکند و ما شاهد انفعال در دانشگاه هستیم و این منجر به فرار مغزها هم میشود.
وی افزود: همه این پدیدهها، اشکال مختلفی از شورش هستند. شورش فقط این نیست که مردم به کف خیابانها بیایند! این خود منشأ بسیاری از ناهنجاریها و نابرابریها است. تز اصلی بسیاری از علما و محققان در جهان هم حول واکنش به این نابرابریها بوده است.
راغفر گفت: انتظاراتی که از دانشگاه وجود دارد، زمینهساز فرسایش اخلاق عمومی است. ما باید به مسئولیت اجتماعی تاریخی و اخلاقی اعضای هیئت علمی برگردیم و بر آن تأکید کنیم. سکوت یا همدلی اعضاء در حوزه سیاستگذاریهای اقتصادی، یکی از دلایل بروز مشکلات و ناهنجاریها است.
شیدا مهنام: اخلاق بر زمین مانده و متولی نداردشیدا مهنام، رئیس اداره علوم اجتماعی و انسانی کمیسیون ملی یونسکو نیز که در این پنل حضور داشت، با صحه گذاشتن بر صحبتهای راغفر، یادآور شد: اگرچه هیچکدام از مسائل و مشکلات یاد شده، دلیلی بر این نیست که اخلاق را زیر پا بگذایم.
وی با اشاره به دلیل تأسیس سازمان یونسکو ادامه داد: این سازمان با هدف اینکه چطور میتوان از طریق آموزش و فرهنگ تبعات منفی خشونت را از بین برد، تأسیس شد و این افتخار برای ایران حاصل شد که جزء اولین کشورهای پیوسته به این سازمان بوده است. این سازمان امروز ۱۹۵ کشور عضو دارد.
مهنام با طرح این بحث که اخلاق در کشورها متولی مشخصی ندارد، افزود: اخلاق یک بحث بر زمین مانده است و مسئولیت فردی افراد را میطلبد. امروز دنیا به سمتی در حرکت است که اگر کشوری بخواهد تابآوری، دگرپذیری واخلاقمحوری و مدارا را رها کند، خیلی زودتر بر اثر چالشهای اجتماعی از هم پاشیده میشود.
وی گفت: امروز در کمیته اخلاق سازمان یونسکو این بحث مطرح است که در سطح ملی، تواناییها و ظرفیتهای نهادها، افراد و سازمانها را ببینیم و اینکه یونسکو این ظرفیتها را به عنوان یک تسهیلگر مدیریت کند، اما این نکته حائز اهمیت است که در دانشگاهها چه سیاستهایی برای تشویق و ترغیب اساتید به کار گرفته میشود.
تأکید فرشاد مؤمنی بر بحرانِ مشاهده واقعیتهادر ادامه پنل نخست همایش ملی جامعه و تعلیم و تربیت فرشاد مؤمنی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه برجسته شدن مسئله اخلاق در کشورهای پیشرفته صنعتی و برجسته شدن مسئله اخلاق در جامعه ایران از دو پایگاه متفاوت موضوعیت پیدا کرده است، اظهار کرد: پس از انقلاب در کشورهای صنعتی، بهرهوری آنها با یک سطح بیسابقهای از رفاه روبرو شد. اما همچنان در همه ساحتهای بشری مسئله اخلاق مطرح است. در کشور ما نیز ماجرای برجسته شدن اخلاق و معنای آن بیش از هر چیز مربوط به نگرانی بیش از حد سقوط ملاحظات اخلاقی است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم این مسئله را در ایران بررسی کنیم، یک سوال مطرح است و آن اینکه در تفکیک وجوه مختلف فردی و اجتماعی انسانها و تفکیک جنبههای اقتصادی و اجتماعی و ... آیا این تفکیک حقیقی است و یا اعتباری؟ اگر اخلاق اوضاع مناسبی در ایران ندارد، باید به این پرسش پاسخ دهیم که مگر اقتصاد، سیاست و فرهنگ ما اوضاع مناسبی دارد؟ اگر بخواهیم به روش علمی این مسئله را جلو ببریم، باید مشاهده مسئولانه در این زمینه داشته باشیم. در ایران به دلایل گوناگون دچار بحران مشاهده واقعیتها هستیم و به واسطه توزیع نامتوازن اطلاعات در میان افراد، با دستکاری اطلاعات مواجهیم. مناسبات رانتی، اساس بقای این مباحثات است.
مؤمنی گفت: مسئله حیاتی این است که امکان مشاهده عالمانه از این مباحث وجود ندارد. با یک نظام اطلاعات و آمار به غایت نارکارآمد مواجه هستیم و در همین حدی که امکان مشاهده وجود دارد، انبوهی از نابهسامانیها را مشاهده میکنیم.
وی افزود: در سرشماری سالهای ۶۵ و ۹۵، آمار نشان میدهد که فارغالتحصیلان دانشگاهی از حدود ۱۸۰ هزار نفر در سال ۶۵ به حدود ۱۳ میلیون نفر در سال ۹۵ رسیده است. این یک جهش در طول تاریخ است، اما تطبیق این آمار با بهرهوری را که مشاهده میکنیم، نشان میدهد به موازات افزایش فارغالتحصیلان، وزن جمعیتی شاغلین با تحصیلات عالی افزایش ندارد و روند بهرهوری در ایران نزولی میشود. این نوعی ازکارکردافتادگی است.
وی افزود: در ارزیابی اینکه چرا کشور چین چنین تحولاتی را تجربه کرده، برآورد سازمان کار این است که چین در فاصله ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ و کمتر از دو دهه در مجموع ۳۳۰ میلیارد دلار به اقتصاد تزریق کرد و از دل آن ۲۳۶ میلیون فرصت شغلی ایجاد شده است.
مؤمنی گفت: ما باید مشاهده علمی و مسئولانه داشته باشیم. در مقام تحلیل، وجه غالب این است که هیچ عنصری به اندازه ساختارِ نهادی تشدیدکننده نابرابریهای ناموجه، قدرت اثر ندارد.
وی ادامه داد: اعتراض جدی جامعه دانشگاهی باید به این باشد که نهاد علم گرامی داشته نمیشود. اگر با این مبنای تحلیلی موافقت شد، باید جامعه علمی و نظام تصمیمگیری و مدنی ما تمرکز بر عوامل شکلدهنده نابرابریهای ناموجه داشته باشند. همچنین باید بدانیم بار اصلی مسئولیت در شرایط فعلی جامعه بر عهده جامعه دانشگاهی است و میبایست قبل از اینکه حکومت را مورد پرسش قرار دهیم، اشکالات درونی خود را مورد سؤال قرار دهیم. در ماجرای کاهش بهرهوری همهاش تقصیر حکومت نیست، اگر شیوه تعلیم و تربیت اصلاح میشد، این سیر نزولی را شاهد نبودیم.
وی افزود: هزاران نقد به جمهوری اسلامی وارد است، اما بیسابقهترین سطح سرمایهگذاری برای تربیت نیروی انسانی در این دوران اتفاق افتاده است. سطح ظرفیتهای دانایی موجود در ایران از سطح پیچیدگیها و مشکلات ما بالاتر است و این مایه امید است. اما باید به دو نکته توجه داشت؛ باید مسئولیت خود را به رسمیت بشناسیم. با این حال زور غیرعلم کمتر از رانت است. باید قدرت اجتماعی نهاد علم به اندازهای گسترش پیدا کند که مدیران مجبور به احترام نهاد علم شوند و این هم یک وظیفه همگانی است.
داریوش فرهود: نیازمند نهضت مهارتآموزی هستیمدر انتهای این پنل، داریوش فرهود، پژوهشگر حوزه ژنتیک و روانشناس با اشاره به رخداد سیلاب اخیر و با بیان اینکه دو نقطه ضعف در بحرانهای ما برنامهریزی و مدیریت است، گفت: در ایران آیندهنگاری وجود ندارد. همدلی و هماهنگی در صحنه وجود دارد، اما بعد از مدتی کل ماجرا به هم میریزد.
وی ادامه داد: اخلاق حرفهای در دنیا از معلم و استاد شروع میشود، بعد پزشک و بعد قضاوت است. روحانیت هم یکچیزی بین معلمی و قضاوت است. در یک دورهای در تمام ادیان روحانیت گفت ما اخلاق را اداره میکنیم و داعیهدار اخلاق شدند.
وی با اشاره به نقش اخلاق در مذهب، افزود: جایگاه دانشگاه در ایران از زمان نظامیهها شروع شد. بعد به مکتبخانهها و دارالفنون رسید و امروز هم این دانشگاهها که وجود دارند هم بازماندههای نسل اول و دوماند و هیچ کارآفرینی در دانشگاهها وجود ندارد و همچنان حفظیات اولویت دارد.
فرهود گفت: باید دید دانشگاههای نسل اول، دوم و سوم چه هستند. هاروارد دانشگاهی مذهبی بود و در دورهای دیدند در حال سقوط است و به فکر افتادند. اول گفتند رئیس این دانشگاه باید دانشآموخته این دانشگاه باشد. بعد هم گفتند مذهب در دانشگاه دخالتی نداشته باشد.
وی افزود: در آموزش و پرورش که قدیم به آن تعلیم و تربیت میگفتند فقط تعلیم ارائه میشود و تربیت در کار نیست. تربیت یعنی انسانهای به درد بخور بار بیاوریم. نهضت سواد آموزی بعد از انقلاب به وجود آمد و امروز نیاز به نهضت مهارتآموزی داریم.
به گفته فرهودی؛ اخلاق فردی یکی از شاخههای اخلاق است که بسیار سقوط کرده و اخلاق اجتماعی و اخلاق حرفهای دیگر شاخههای اخلاق است.
وی گفت: در ایران میانگین ساعات کار سودمند در بخش دولتی ۳۵ دقیقه است، این کمفروشی و حقالناس است. برای همین حرف زدن از اخلاق اثری ندارد، باید کاربردی شود. ما اخلاق را یاد ندادهایم.
فرهود: اخلاقی فکر کردن مهم است، اگر هر علمی، سیاستی و یا مذهبی نتواند اخلاق را وارد جامعه کند، به مشکل میخورد. اگر از اخلاق حرف میزنیم، باید عوامل بازدارنده آن را هم بررسی کنیم که در کجاها تغییر افتاده و به چه دلیل بوده است.
انتهای پیام