به گزارش ایکنا؛ شانزدهمین نشست آسیبشناسی در ایران با حضور مرجان محمدیان، روانشناس و میثم مهدیار، جامعهشناس و با اجرای راحله امینیان با موضوع آموزش و پرورش و آسیبهای اجتماعی در خانه مهررضا برگزار شد.
راحله امینیان در ابتدای نشست با طرح این موضوع که همواره یک سوی آسیبهای اجتماعی ما ریشه در آموزش و پرورش دارد و از دیرباز در سیستم نظام آموزشی مدارس ما مسئله آموزش پررنگتر از موضوع پرورش بوده است، از دکتر محمدیان پرسید به نظر شما علت غفلت ما نسبت به پرورش ریشه در چه موضوعی دارد؟
مرجان محمدیان، روانشناس در پاسخ به این سوال، گفت: رابطه میان معلمان و دانشآموزان در قیاس با گذشته تغییر کردهاست و این روزها دانشآموزان مانند گذشته نه تنها منفعل نیستند، بلکه خط و مشی را آنها تعیین میکنند که چطور با آنها برخورد شود و مورد آموزش قرارگیرند.
نتیجهگرایی و مدرکگرایی ما ایرانیها دلیل توجه بیشتر به آموزش است
وی ادامه داد: اما در مجموع باید گفت از منظر روانشناسی، اینکه آموزش بیش از پرورش مورد توجه قرار میگیرد، ریشه در نتیجهگرایی و مدرکگرایی در ما ایرانیها دارد که میخواهیم زودتر به عینیت دست پیدا کنیم، در حالی که در موضوع پرورش شما احتیاج به زمان دارید.
آموزش و پرورش در ایران اصلا برای پرورش تأسیس نشدهاست
مهدیار نیز در پاسخ به این سوال مطرح شده گفت: وضع کنونی جامعه ما جز با مطالعه تاریخ به دست نمیآید، نهاد آموزش و پرورش در ایران اصلا برای پرورش تاسیس نشده است و مبتنی به کارمند پروری و نظامیگری است. چرا که در یک برهه تاریخی، دلیل شکلگیری و کارکرد مدارس در ایران تربیت نظامیان بود که در واقع آنها اولین کارمندهای ما به شمار میرفتند. این نگاه همچنان در سیستم ما باقی ماند و مدارس با این دیدگاه سعی به کارمندپروری دارند.
وی تصریح کرد: پرورش در یک اتفاق همدلانه با مربی و دانشآموز رخ میدهد. وقتی معلمی در یک کلاس چهلنفره مشغول تدریس است، چطور امکان برقراری این ارتباط همدلانه را دارد و تا بخواهد دانشآموزانش را بشناسد، سال تحصیلی به پایان میرسد و معمولا موضوع پرورش به شکل ناخودآگاه رخ میدهد.
اولیا و مربیان مسئولیت را گردن هم میاندازند
امینیان در ادامه بحث با مطرح کردن این سوال که چرا در آموزش و پرورش همواره یک نگاه یکسویه داشتهایم، از دکتر محمدیان پرسید برای مقابله با این موضوع چه راهکاری وجود دارد؟ که محمدیان پاسخداد: اکثر ایرانیها افرادی هیجانمدار هستند و به همین دلیل به موضوعات نگاههای هیجانی داریم. همین نگاه هیجانی روی روابط و تصمیمگیریهای ما اثر گذاشتهاست. در طول دهههای اخیر ما نتوانستیم رابطه اولیا و مدارس را درست کنیم و هر کدام از آنها را نسبت به مسئولیتشان آگاه کنیم، به همین جهت هر یک از آنها مسئولیت را به گردن دیگری میاندازند. از سویی دیگر در سیستم کلان ما آموزش و پرورش و معلمین از جایگاه مناسبی برخوردار نیستند و همین موضوع باعث شده که موضوع پرورش از اهمیت کمتری برخوردار شود.
امینیان از مهدیار پرسید: همواره معلمین ما نسبت به جایگاه و وضعیت حقوق و معیشت خود معترضند، به نظرتان این موضوع تا چه حد روی موضوع آموزش و پرورش در ایران اثر گذاشته است؟ که مهدیار در پاسخ به این سوال، گفت: بیشک دستمزد معلمین در این مورد اثرگذار است، اما تقلیل این مسائل به مسائل مادی اتفاق ناخوشایندی است که البته ریشه در حقیقت دارد. حجم زیادی از گزارشات خبری ما در مسائل آموزش و پرورش هم محدود به مسائل مادی شده است، در حالی که نباید جایگاه معلمی را در یک شغل خلاصه کرد. متأسفانه مطالبات معلمان زمانی منعکس میشود که در مورد یک مسئله مالی است، نه یک ایده آموزشی. البته مسائل اقتصادی مهم است، اما نباید اصل که آموزش و پرورش است را تحت تاثیر قراردهد.
امینیان مجری این نشست با اشاره به این موضوع که در جامعه ما دانشآموزان آسیبها را در مدارس میآموزند، از محمدیان پرسید: برای مقابله با این کار چه باید کرد؟ که وی پاسخ داد: دانشآموزان ما با استرس و اضطراب دست و پنجه نرم میکنند و این استرسها به شکل آشکار و پنهان وجوددارد و اگر معلم توان مقابله با این استرسها را با علم و آگاهی نداشته باشد، منجر به بروز خشم میشود و در نهایت خشم کنترلنشده هم زمینههای آسیبهای مختلف که یکی از آنها استفاده از مواد مخدر است را فراهم میکند.
مهدیار در پاسخ به سوال مطرح شده گفت: خلاقیت احتیاج به یک هویت تاریخی اجتماعی دارد. مدارس جدید در تلاش هستند که بتوانند بچهها را به سمت کشف خودشان سوق دهند.
انتهای پیام