جهل و ظلمت؛ بن‌بست منافقان
کد خبر: 3810305
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۶

جهل و ظلمت؛ بن‌بست منافقان

گروه معارف ــ منافق به هدف خود نخواهد رسید و همین که به سبب توطئه‌ها به مقصد خود نزدیک شد تمام تلاش‌هایش بر باد می‌رود یعنی خدا نمی‌گذارد و لذا در ظلمات باقی می‌ماند.

تفسیر آیات 17 تا 24 سوره بقرهبه گزارش ایکنا از اصفهان، منافق در فرهنگ اسلامی کسی است که در دل، خدا و آخرت را باور ندارد؛ اما در ظاهر خود را پیش مسلمانان صاحب ایمان نشان می‌دهد. سوره منافقون در قرآن در بیان ویژگی‌های منافقان و سرزنش آنها نازل شده، اما خداوند در سوره‌های مختلف قرآن درباره اهداف و توطئه‌های منافقان سخن گفته است.
مسئله نفاق و منافقان در اسلام، بعد از هجرت پیامبر(ص) به مدینه مطرح شده است، در مکّه مخالفان آشکارا بر ضد اسلام تبلیغ می‌کردند اما بعد از قدرت‌گیری مسلمانان در مدینه دشمنان در ضعف قرار گرفتند و برای ادامه برنامه‌های خود علیه پیامبر(ص) و مسلمانان، ظاهراً به صفوف مسلمانان پیوستند، اما ایمان نیاورده بودند.
منافقان از راه‌‎ها و ابزارهای مختلف برای ضربه زدن به دین و اسلام استفاده می‌کنند. آیات 6 تا 24 سوره بقره درباره منافقان و ضدیت آن‌ها با خدا و پیامبر اکرم(ص) را بیان می‌کند. استاد ابوالفضل بهرام‌پور در تفسیر آیات 17 تا 24 در کتاب تفسیر خود می‌نویسد: 

مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً... در اینجا منافق به شخصی تشبیه شده که در تاریکی‌های بیابان گرفتار شده است و نمی‌تواند قدم از قدم بردارد و برای نجات خود تلاش کند و با افروختن آتش، می‌خواهد راه خود را بیابد. از این مثال فهمیده می‌شود که منافق به هدف خود نخواهد رسید و همین که به سبب توطئه‌ها به مقصد خود نزدیک شد تمام تلاش‌هایش بر باد می‌رود یعنی خدا نمی‌گذارد و لذا در ظلمات باقی می‌ماند.
- ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ... خدا نورشان را برد. آیه اشاره به این دارد که منافق در پرتو این هدایت‌ها هم به جایی نمی‌رسد و هنگامی که خواست به هدف برسد، خدا او را گیج و سردرگم کرده و مانع از موفقیت او می‌گردد که از این امر تعبیر به خاموش کردن نور شده است.
- صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ... این آیه نشانگر شدت درماندگی و به بن‌بست رسیدن آنها است. یعنی منافق از ادراکات گوش و زبان و بینایی خویش نیز بهره‌مند نمی‌گردد. به همین جهت روزنه هدایت او بسته می‌شود. پس راه برگشت را هم پیدا نمی‌کند. منافق به سبب مخالفت با دین اسلام از واقعایت دور افتاده و خیال‌پردازی می‌کند.
- أَوْ کَصَیِّب مِنَ السَّماءِ... در این مثال وضعیت سردرگم منافقین به صورت پیچیده‌تری به تصویر کشیده شده است. در مثال اول عامل گیج کننده همان خاموش شدن آتش بود(تشبیه مرکب)؛ رگبار تند، ابرهای سیاه و تاریک، غرش رعد و نور شدید برق که مجموعه این عوامل سرسام‌آور است و نشان می‌دهد که منافقان در پیچ و هم شکست‌های پی در پی، تحلیل می‌روند، و این حکایت از عملکرد پیچیده و قدرت مسلمین دارد که منافقان نمی‌توانند به سادگی در میان آنها نفوذ کنند. پس آنها برای ضرر زدن به اسلام و مسلمین با مشکلات متعددی رو به رو خواهند شد. فرق دیگر این مثال با مثال پیشین این است که در اولی منافق آتش توطئه را خودش افروخته و تلاش می‌کند در نور آن راه برود، ولی مثال دوم ناظر به این است که او می‌خواهد از هر فرصتی بهره‌برداری کند. اینجا نوری که ایجاد می‌گردد کار خودش نیست. وقتی در گوشه‌ای برقی زده شد، آنها در پرتو آن، فرصت طلبانه حرکت می‌کنند و خود را در کنار آن قرار می‌دهند.
- یَکادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ... در این آیه، ناموفق بودن منافقین را در تلاش‌ها و توطئه‌هایی که می‌چیند تصویر می‌کند و این همان سرگردانی و به بن بست رسیدن است. نزدیک است این برق آسمانی چشم آنها را بزند. وقتی برای آنها روشنی می‌دهد راه می‌افتند. چون تاریک می‌کند، باز می‌ایستند. و اگر خدا می‌خواست، گوش و چشم آنها را ناکار می‌کرد. حرف «لَوْ» نشان می‌دهد که خدا کار مورد نظر را انجام نداده است؛ زیرا حکمت اقتضا می‌کند که خدا مجرمین را مهلت دهد.
- اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ... خدا در این آیات برای اینکه مردم را به عنایت خویش متوجه گرداند، ابتدا سخن از خلقت مخاطبین، سپس مردمان پیشین به میان آورده و به دنبال آن از آفرینش زمین و آسمان و دیگر نعمت‌ها صحبت کرده است و آنان را به پرستش و عبادت پروردگار دعوت می‌کند تا در زمره متقین قرار گیرند. این آیه تقوا را نتیجه عبادت دانسته است.
- الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا... می‌افزاید: دیگر نعمت‌های پروردگارتان چنین است: اوست که زمین را برای شما بستر و آسمان را سقف قرار داد و از آسمان آبی فرستاد و از ثمرات برای شما روزی فراهم کرد؛ پس چرا دیگران را شریک خدا قرار می‌دهید و شما به خوبی می‌دانید که این اموری که نیازهای اصلی شما را تامین می‌کند، کار هیچ کسی جز خدا نیست و لذا تنها او شایسته پرستش است.
- وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا... خدا در آیات پیش دلایل اثبات توحید را ذکرد فرمود و این آیات در صدد بیان نبوت و حقانیت قرآن است. اگر در |آنچه بر بنده خود نازل کردیم تردیدی دارید و فکر می‌کنید که سخن خود اوست؛ پس سوره‌ای مانند آن را بیاورید و کارشاسان خود را از غیر از خدا فراخوانید تا نظر دهند؛ اگر واقعا می‌خواهید رفع تردید کنید.
مِنْ دُونِ اللَّهِ... شاهدان خود را – غیر از خدا- فراخوانید. مورد بحث و نزاع در اینجا قرآن است و شاهدانی که می‌خواهند در مورد آن اظهار نظر کنند، معمولا نباید ذی‌نفع یا صاحب اثر باشند. پس شاهدانی غیر از خدا که صاحب کلام نیسنتد باید دعوت شوند.
- فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا... این آیه می‌فرماید: اگر شما برای آوردن سوره‌ای تلاش کردید، در خواهید یافت که قرآن معجزه‌ای بی‌همتاست و هماوردی ندارد. پس حقانیت آن بر شما روشن خواهد گردید و همین امر برای برطرف کردن شتهه شما کافی است. اما اگر این آزمون را انجام ندادید و از طرفی وحی بودن قرآن را هم نپذیرفتید، معلوم می‌شود که شما اهل عناد و غرض‌ورزی هستید، نه اهل منطق، و با رسول خدا دشمنی دارید. پس در این صورت آماده آتش جهنم باشید. از آتشی که هیزم آن مردمان و سنگ‌ها است.

منبع: بهرام‌پور، ابوالفضل(۱۳۹۱): تفسیر یک جلدی مبین، انتشارات آوای قرآن.

انتهای پیام

captcha