انواع قهر الهی در دنیا
کد خبر: 3812281
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۷
درس‌هایی از قرآن/

انواع قهر الهی در دنیا

گروه فعالیت‌های قرآنی ــ برخی اتفاقات ناخوشایند که در زندگی اهل تقوا می‌افتد، نشانه‌ای از جانب خداوند بزرگ است تا آنان را به راه درست هدایت کند.

به گزارش ایکنا؛ ویژه‌برنامه درس‌هایی از قرآن با سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی پنجشنبه، 26 اردیبهشت‌ماه با موضوع «نقش تقوا در زندگی» از شبکه اول سیما پخش شد. طبق روال هرساله، این ویژه‌برنامه هر روز ماه مبارک به جز جمعه‌ها پخش می‌شود.
در ادامه مشروح برنامه درس‌هایی از قرآن را می‌خوانید؛
«بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه»
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
چند جلسه‌ای در مورد تقوا صحبت کردیم. گفتیم: تقوا یعنی خودت را حفظ کن. آیاتش را خواندیم به این آیه رسیدیم. «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» (طلاق/2و3) هرکس تقوا داشته باشد چند چیز به او می‌دهیم. یعنی به گناه رسید خودش را... این نگاه حرام است چشمش را پایین انداخت. این کلمه حرام است، نگفت. این درآمد حرام است، دنبالش نرفت. اگر چنین کردی، از بن بست شما را نجات می‌دهم. یعنی هیچوقت گیر نمی‌کنید. «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» مخرج محل خروج، یعنی نمی‌گذارم شما گیر کنید. نمونه‌اش را نگاه کنید، در مورد امام. از تقوای امام بگویم تا بگویم کجا تقوا نشان می‌دهد، کجا خدا ایشان را نجات می‌دهد.
امام جمعه یزد می‌گفت: امام آمد نماز بخواند، در یک سالنی پشت سالن نگاه کرد، کفش زیاد است. نگاه به کفش‌ها کرد گفت: بگویید فرادی بخوانند. جماعت نمی‌خواهد. گفتیم: چرا؟ گفت: چقدر کفش است، من خواسته باشم در سالن بیایم باید پایم را روی کفش مردم بگذارم. پایم را روی کفش مردم نمی‌گذارم. بگویید: فرادی بخوانند. گفتیم: اول که با پا گذاشتن روی کفش از بین نمی‌رود، خود صاحب کفش راضی است و مردم منتظر شما هستند. از همه گذشته من کفش‌ها را کنار می‌زنم، بفرمایید، بفرمایید، من کفش‌ها را کنار می‌زنم. گفت: کنار هم بکنی لنگه کفش‌ها قاطی می‌شود وقتی برگردند باید دنبال لنگه کفش بگردند. عمر مردم تلف می‌شود. این تقواست. تصرف در مال مردم نکند ولو مردمی که مرید و عاشقش هستند، برای جماعتش آمدند.
روزهای آخر انقلاب بود، زمان بختیار بود. دستور حکومت نظامی دادند، اینجا امام چه کند؟ چون حکومت نظامی وقتی شد، هرکس در خیابان بیاید، خونش دست خودش است. یکوقت ممکن است هزارها آدم را به رگبار ببندند. چون اینها در خیابان آمدند. ما اعلام کردیم حکومت نظامی است، چرا شما آمدید؟ به امام گفتند، امام فرمود: در خیابان بریزید. آقا از دم می‌کشند. حتی نقل شد که آیت الله طالقانی خبر داد که معنای حکومت نظامی کشتن از دم است، فرمود: در خیابان بریزید. یک جاهایی تقوا، یک جاهایی از بن بست بیرون می‌‌آیی.
«وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» از راهی که حساب نمی‌کرد خدا رزقش می‌دهد. می‌خواست از درآمد حرام، خانه‌اش را عوض کند، ماشینش را عوض کند، می‌خواست دنبال درآمد حرامی بود برای رضای خدا ترک کرد. خدا نسلش را از نوابغ قرار می‌دهد. می‌گوید: این عوض آن. تو می‌خواستی از راه دو دو تا چهار تا، از راه محاسبات می‌خواستی به پول برسی، من دو تا بچه تیزهوش به تو دادم. این حادثه در همین مشهد از بستگان خود ما، از طبقه چهارم یک بچه کوچک افتاد و سرش به سنگ خورد و هیچ طوری نشد. چهار طبقه، همه ماندند. این «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» است. اگر لقمه حرام دیدی و در رفتی خدا یک جایی دستت را می‌گیرد یا به خودت می‌دهد یا به نسلت می‌دهد، یا بلا از جانت دور می‌کند. به ذهنت القاء می‌شود. «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ أَرْضِعِيهِ» (قصص/7) أوحینا... خیلی خوب... اگر خدا قول داده است، خدا که قول می‌دهد... «وَ مَنْ أَصْدَقُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ حَدِيثاً» (نساء/87) [اصدق من الله قیلا هم داریم؟] «وَ مَنْ أَصْدَقُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ قِيلًا» (نساء/122) یعنی اگر خدا قول داد به قولش وفا می‌کند. خدا قول داده اگر شما به گناه رسیدی و خودت را نگه داشتی از راه بی گمان خدا به تو می‌دهد. بچه از چهار طبقه می‌افتد و هیچ طوری نمی‌شود. گاهی هم از یک وجبی می‌افتد و پایش می‌شکند. پیغمبر فرمود: ««انى لأعلم آية» من یک آیه‌ای بلد هستم که اگر مردم به آن آیه عمل کنند، «لو اخذ بها الناس لكفتهم» کفایت می‌کند.
وقتی این آیه نازل شد که هرکس تقوا داشته باشد، خداوند رزقش را از راهی که گمان نمی‌کرد می‌رساند، یک عده دست از کار کشیدند. گفتند: خیلی خوب، ما می‌رویم در خانه می‌نشینیم تقوا داشته باشیم. پیغمبر اینها را احضار کرد و فرمود: این چه غلطی است؟ گفتند: شما مگر نمی‌گویی هرکس تقوا داشته باشد خدا رزقش را می‌رساند؟ ما از خانه بیرون نمی‌رویم و مشغول ورد و ذکر و نماز می‌شویم، رزق می‌‌آید. فرمود: دعای آدم بیکار مستجاب نمی‌شود. دنبال کار بروید.
«مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» در قرآن دو تا است. هم می‌گوید: گاهی از راهی که گمان نمی‌کنی وضعت را خوب می‌کنم. گاهی هم می‌گوید: از راهی که پیش بینی نمی‌کردی، حال تو را می‌گیرم. «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» آیه دیگر داریم «فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ‏ يَحْتَسِبُوا» (حشر/2) مثل جاسوس‌های آمریکا، جاسوس‌های آمریکا در لانه جاسوسی فکر نمی‌کردند. سفارتخانه ملک آن کشور است. سفارت آمریکا یعنی ملک آمریکا، می‌گفتند: ما در اینجا هرچه جاسوسی کنیم، کسی حریف ما نمی‌شود. چون قانون بین المللی که سفارتخانه در امان هستند. یک مرتبه دانشجوهای مسلمان پیرو خط امام از سر دیوار ریختند و همه را گرفتند. «فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ‏ يَحْتَسِبُوا»

انواع قهر الهی در دنیا
در دعای شعبانیه، یک جمله‌اش این است. «الهی بیدک لا بید غیرک زیادتی و نقصی» به من نصیحت می‌کردند چون من از 45 سال پیش پای تخته سیاه رفتم. بچه‌ها را جمع کردم، بچه‌های بین سیزده تا بیست ساله، کلاس داشتم. به من گفتند: آقای قرائتی با این وضعی که پیش گرفتی گرسنگی خواهی خورد. گفتم: چرا؟ گفت: برو مسجدی که تاجرها باشند و حاجی‌ها باشند و هیأتی‌ها باشند. پاکت پولی، پلویی، این بچه‌ها چیزی ندارند به شما بدهند. گفتم: ما پزشک اطفال نداریم؟ گفت: چرا. گفتم: من هم آخوند اطفال می‌شوم. گفت: علی ای حال داری آینده‌ات را آتش می‌زنی. همه آنهایی هم که غصه می‌خوردند، وضع مالی من از همه آنها بهتر است. همه گرسنگی می‌خورند. اینطور نیست که ما فکر می‌کنیم خدا انشاءالله یک پسر بده. ا کجا پسر بهتر است یا دختر؟ اگر وارد... یکوقتی یک کسی از کاشان به تهران رفته بود و کارش خوب شده بود. به مرحوم پدرم گفتم: فلانی از کاشان به تهران رفت و تاجر شد. گفت: آقا جان تهران آدم را تاجر نمی‌کند. ایشان کاشان ورشکست شد و آبرویش رفت و در اتوبوس نشست و فرار کرد و تهران آمد. از کاشان تا تهران در ماشین گریه می‌کرد، آن گریه‌هایی که در راه تهران کرد در هر راهی می‌کرد وضعش خوب می‌شد. آن گریه‌ها این را نجات داد. و گرنه خیلی‌ها تهران رفتند و سالها هم تهران ماندند، گرسنه بودند و گرسنه‌تر شدند. تهران وضع را خوب نمی‌کند.
اینکه می‌گویند: «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» امام صادق فرمود: در دنیا است و فکر نکنید قیامت است. اگر تقوا داشته باشید در قیامت بهشتت می‌دهم، سر جایش. امام صادق فرمود: نخیر اگر تقوا داشته باشید، در همین دنیا. بگذارید مثل ملموس بزنم. آقا یک بازاری تقوا دارد، می‌گوید: جنس خوب به مردم می‌دهم، با سود مناسب. با اخلاق خوب، بخاطر اینکه جنسش خوب است و سودش مناسب بود مشتری‌اش زیاد می‌شد. آقا حتی حلیم اگر می‌فروشد صف می‌کشند. بستنی صف می‌کشند، برای اینکه جنس خوب دادند و نرخش هم مناسب است، یکی دیگر پرتقال پوسیده‌ها را زیر می‌کند پرتقال خوب‌ها را رو، پرتقالش را هم به دبی صادر می‌کند. آنجا از قایق و کشتی پرتقال‌ها را بیرون می‌آورند و می‌بینند رویش پرتقال خوب است و زیرش پرتقال بد، می‌گویند: آقا دیگر با این معامله نکنید. با این شرکتی که این پرتقال را فرستاد دیگر معامله نکنید. او رفت دزدی کند برای همیشه، معامله قطع شد. آن هم جنس خوب داد براساس تقوا و انصاف مشتری‌اش زیاد شد. طبیعی است.
از من سؤال می‌کنی اگر بگویم بلد نیستم، می‌گویی: ای خدا پدرت را بیامرزد. خدا مادرت را بیامرزد. اما اگر بلد نبودم، هی سمبل کردم و هی پیچاندم، پیچاندم. سری تکان می‌دهی و می‌گویی: شیخ بلد نبود اما از بس متکبر بود حاضر نشد بگوید: بلد نیستم. هی ما را پیچاند و فکر کرد ما نمی‌فهمیم. مردم می‌فهمند.
امام صادق فرمود: اینکه می‌گویند اگر تقوا داشته باشی زندگی‌ات خوب می‌شود برای قیامت نیست، برای دنیاست. در مدیریت بحران دو چیز آدم را نجات می‌دهد، یکی تقوا و یکی قرآن. اما تقوا «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» می‌گوید: تقوا داشته باشی از بن بست بیرونت می‌آورم.
یکی هم قرآن. حدیث داریم «اذا التبست‏ عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن» هروقت گیج شدید و نمی‌دانستید چه کنید، بروید از قرآن نسخه بگیرید. در فرودگاه بودم، جوانی آمد گفت: من یک پدر و مادر دارم ولی به گردن من حق ندارند. گفتم: می‌شود پدر و مادر حق نداشته باشد. گفت: بله پدر و مادر من به گردن من حق ندارند. گفتم: چطور؟ گفت: من در شکم مادرم بودم، بین بابا و ننه دعوا شده و اینها از هم جدا شدند. مادرم که مرا زاییده، داده به کسی دیگر رفته و شوهر کرده است. پدر من هم مادرم را طلاق داده و رفته یک زن دیگر گرفته است. لذا مادر من نه مرا شیر داد، نه لباس‌هایم را شست و نه چیزی یادم داد، نه مراقبت و نظارتی و هیچ حقی بر گردن من ندارند. داشتم فکر می‌کردم حالا اگر یک پدر و مادر اینطور بودند، این «و بالوالدین احسانا» را چه کنیم؟ به گردن اینها حق دارند یا نه؟ دیدم قرآن می‌گوید: «حَمَلَتْهُ‏ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ» (لقمان/14) می‌گوید: مادرت حملت کرد. یک نفر ساک شما را بگیرد از این طرف خیابان به آن طرف خیابان ببرد، می‌گویید: متشکرم. قربان دست شما! ممنونم، چاکرم، شاکرم، یک کیف را دو دقیقه گرفته از این طرف خیابان به آن طرف خیابان تحویل داده است، مادر شما نه ماه سر دل کشید. حق به گردنت ندارد؟ بله اگر شیر می‌داد حقش بیشتر بود. لباست را می‌شست، آموزش می‌داد، نظارت کرد، حفاظت کرد، ولی اگر هیچ کاری هم نکرده به قول شما، همین که تو را سر دل کشیده حق دارد. خیلی وقت‌ها، آقا یک تبلیغاتی کردند در مورد تنظیم خانواده و کنترل نسل، اولاد کمتر و زندگی بهتر، از بزرگان ما تا متوسطین ما تا کوچکترها، تبلیغات راه انداختند و چند جلسه هم نزد من آمدند بعضی از اساتید دانشگاه و دانشجوها، که آقای قرائتی شما هم بگو، در تلویزیون مردم بچه‌دار نشوند. دو تا بچه بس است. کنترل نسل و تنظیم خانواده. من دیدم قرآن یک آیه روشنی دارد و می‌گوید: یادتان نرود، «إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ‏» (اعراف/86) یادتان نرود آمار شما کم بود، آمار شما را بالا بردم. یعنی آمار زیاد افتخار است. خدا منت می‌گذارد. از طرفی هم آمار کم ناله دارد. یک دعا داریم آه می‌کشد از چه؟ از «فقد نبینا» می‌گوید: پیغمبر ما از دنیا رفت. «و غیبة ولینا» امام زمان هم که غایب است. «و کثرة عدونا» دشمن هم زیاد است. «و قلة عددنا» عدد ما کم است. یعنی عدد کم ناله دارد و عدد زیاد افتخار دارد. می‌گوید: یادتان نرود عدد شما کم بود، آمار را بالا بردیم. گفتیم: این آیه قرآن است. با این چه کنیم؟ هروقت به بن بست رسیدید، یا با تقوا راه را باز کنید و یا از طریق قرآن راه را باز کنید.
همیشه رزق زیاد وابسته به کار زیاد نیست. خیلی‌ها خیلی می‌دوند ولی به جایی نمی‌رسند. رزق زیاد به کار نیست. خیلی‌ها کارشان کم است و رزقشان زیاد است. افرادی هستند از صبح تا شب می‌دوند و رزقشان هم کم است. مثل مگس یادتان نرود. هیچ حیوانی به اندازه مگس برای پروازش اینقدر نمی‌خواند. مگس دائم می‌خواند. شب ندارد، روز ندارد، تابستان و زمستان ندارد، روی تلخی می‌نشیند. روی شیرینی می‌نشیند. روی نجاست می‌نشیند. همه جا می‌نشیند و همیشه هم وز وز می‌کند. چقدر شکم دارد این مگس؟ آنوقت همین مگس کنار طاق، تار عنکبوتی که هیچی نمی‌گوید، آن یک مرتبه مگس را جذب می‌کند و می‌خورد. یعنی این با همه سر و صدایش خوراک عنکبوتی می‌شود که سر و صدایی ندارد. برای خودتان هم پیش آمده است. بچه شما در شب گریه می‌کند. مامان آب می‌خواهم، بابا آب می‌خواهم. بلند می‌شوی آب می‌دهی می‌بینی نصف شب است، قرآن هم گفته علامت مؤمن این است که شب‌ها استغفار کند. من که حال نماز شب ندارم. همینطور می‌گویم: «استغفرالله ربی و اتوب الیه» خدایا مرا بیامرز. یک خدا بیامرز بگو و برو بخواب. همین بچه و تشنگی او رزق نماز شب شما را نگه ندارد، رزق استغفار به شما می‌دهد. یعنی شما را بیدار می‌کند و آب به او می‌دهی، یک عذرخواهی هم از خدا می‌کنی و می‌خوابی. اینها رزق است دیگر. یک کسی راهنمایی می‌کند، راهنمایی رزق است. گاهی آدم نمی‌داند چه کند. یک کسی می‌آید و می‌گوید: آقا این کار را بکن حل می‌شود. یک راهنمایی می‌کنی. شده گاهی وقت‌ها من ماندم چه کنم؟ راننده و پاسدارم را در ماشین گفته: حاج آقا فکر می‌کنم این کار خوبی است. گفتم: اصلاً به ذهن من نیامد.
آیه دیگر در مورد تقوا، «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» (اعراف/96) قرآن می‌فرماید: اگر شما اهل ایمان و تقوا باشید، برکات آسمان نازل می‌شود. بسیاری از سیلی‌هایی که می‌خوریم بخاطر بی‌تقوایی است. دعای کمیل را ببینید. «اللهم اغفرلی الذنوب التی تنزل النقم» یکسری گناه‌ها بدبختی می‌آورد. «تقطع الرجاء» نا امیدی می‌آورد. «تحبس الدعاء» جلوی دعا را می‌گیرد و دعا مستجاب نمی‌شود. «تغیر النعم» نعمت‌ها را واژگون می‌کند. از گناه‌ها غافل نشویم. هر گناهی یک اثری دارد. در روایت داریم اگر فلان گناه زیاد شود مردم چنین می‌شوند و اگر فلان گناه زیاد شود مردم چنین می‌شوند.
آقای قرائتی حالا من زکات ندادم، گوسفندم را باید سیل ببرد؟ گندم ندادم باید ملخ گندم‌های مرا بخورد؟ کانادا و آمریکا چطور؟ خیلی از کشورهای کافر اصلاً نه نماز می‌خوانند، «فَلا صَدَّقَ‏ وَ لا صَلَّى‏» (قیامت/31) نه دین دارند و نه نماز دارند، خیلی از ما بهتر هستند. آنها را چه می‌کنید؟ گاهی بچه می‌پرسد: آقاجان تو که می‌گویی گناه بکنیم بلا می‌آید، پس چرا آمریکا بلا نمی‌آید؟ چرا کشورهای کافر خوش هستند؟ جوابش چیست؟ من جواب این را مکرر گفتم، منتهی خوب آدم‌ها عوض می‌شوند. مثال را می‌گویم احتمال دارد یک عده شنیده باشند، دو بار بشنوند.
مثالی که می‌زنم این است، می‌گویم: شما چای می‌خوری و وسط چای خوردن عطسه می‌کنی. تا عطسه می‌کنی استکان تکان می‌خورد، یک قطره چای به عینکت می‌چکد. یک قطره می‌چکد به لباست و یک قطره به فرش می‌چکد. عینک، لباس، فرش، سه قطره به سه جا چکید. شما سه برخورد می‌کنی. اگر به عینک شما چکید، سریعاً دستمال کاغذی درمی‌آوری و پاک می‌کنی. اگر به لباس چکید می‌گویی: می‌رویم خانه می‌شوییم. اگر به قالی چکید می‌گویی: کاری نداریم، باشد تا شب عید. شب عید که قالی‌ها را می‌شوییم، می‌شوییم. پس دستمال کاغذی برای عینک، مشت و مال و ماشین لباسشویی برای خانه، قالی برای آخر سال. سه قطره چای سه جا می‌چکد و خود شما... در قرآن سه آیه داریم. می‌گوید: بعضی‌ها که خلاف کردند، فوری حالشان را می‌گیریم. «وَ ما أَصابَكُمْ‏ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» (شوری/30) سیلی که خوردی برای این است که زکات ندادی. دروغ گفتی و خیانت کردی. آدم‌های مؤمن که خلاف کنند خدا در همین دنیا فوری حالشان را می‌گیرد.
جوانی می‌رفت نگاهش به خانمی خورد، علاقه‌مند شد، رفت ببیند این خانم، دختر خانه‌اش کجاست. کیه؟ همانطور که دلش با دختر بود به دیوار خورد و یک کلوخی افتاد و صورتش خونی شد. گفت: ما شانش نداریم و برگشت. امام دید و گفت: چرا صورتت خونی است؟ رویش نشد بگوید چیه. گفت: راستش را بخواهی این است. امام فرمود: خدا تو را دوست داشته، زود حالت را گرفته تا برگردی. اگر دوستت نمی‌داشت رهایت می‌کرد تا بروی به گناه بکشی. افرادی که مؤمن هستند خدا زود گوشمالی می‌دهد. مثل عینک، عینک چون بلوری است، سریع با دستمال کاغذی، آیه دستمال کاغذی این است. «وَ ما أَصابَكُمْ‏ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» بدبختی و سیلی که خوردی برای گناه، سیلی سه‌شنبه برای گناه دوشنبه است. سیلی دوشنبه برای گناه یکشنبه است. اینهایی که بلوری هستند مثل عینک، مؤمن هستند خدا زود حالشان را می‌گیرد. عمامه من که سفید است، لک شود فوری می‌شویم. اما بعضی که می‌گوید: برویم خانه، آیه‌اش این است «وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً» (کهف/59) یعنی برای هلاکتشان وعده می‌گذاریم و عجله نمی‌کنیم. شاه اینطور بود. جنایت می‌کرد و همه می‌گفتند: جاوید شاه، جاوید شاه، جاوید شاه! جنایتکار بود ولی همه می‌گفتند: زنده باد شاه! چرا؟ برای اینکه خدا می‌گوید: «وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً» یعنی گذاشتیم سال 57 مردم بیایند بگویند: مرگ بر شاه، مرگ بر شاه، یعنی عجله نکن برای وقتش می‌گذاریم.
بعضی مثل صدام تا لحظه آخر کُر کُری می‌خواند. قرآن می‌گوید: اینها آیه‌اش این است. آیه‌اش می‌دانید چیه؟ مثل قالی است می‌گذاریم برای آخر سال. «إِنَّما نُمْلِي‏ لَهُمْ‏ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِين‏» (آل‌عمران/178) بعضی هرچه خلاف کنند نه ملخ گندمش را می‌خورد، نه سیل گوسفندشان را می‌برد. نه غصه می‌خورند و خوش خوش خوش هستند. می‌گویند: ما اینها را مهلت دادیم برای قیامت گذاشتیم. مثل قالی که برای آخر سال می‌گذارند. منتهی هرچه عقب بیافتد سخت‌تر است. اگر فوری بود و دستمال کاغذی بود فشار کمی می‌خواهد. اگر لباس شد و ماشین لباسشویی و مشت و مال می‌خواهد، اما اگر قالی شد دیگر مشت و مال نمی‌خواهد. قالی را چطور می‌شویند؟ دمر می‌کنند. دسته بیل می‌آورند. با لگد، لگد و دسته بیل، یعنی هرچه به عقب بیافتد، جرمش سنگین‌تر است. سؤال: ما تقوا نداریم باید سیلی بخوریم؟ کشورهایی هستند اصلاً تقوا ندارند، سیلی نمی‌خورند. جواب: خدا گفته: حال مؤمنین را زود می‌گیریم. فاسقین را مهلت تعیین می‌کنیم و افرادی که خیلی جنایتکار هستند را اصلاً کار نداریم. «أَنَّما نُمْلِي‏ لَهُمْ‏ لِيَزْدادُوا إِثْماً» می‌گذارد آخر سال با دسته بیل، می‌گذاریم برای قیامت. علاوه بر اینکه کشورهای اسلامی اسمشان اسلام است.
کدام آیه در کشورهای اسلامی به آن عمل می‌شود؟ اصلاً حکومتشان ضد اسلام است. چه کسی گفت: آل سعود باید حاکم باشد؟ عدد آل سعود بیشتر است. سوادشان بیشتر است. ابتکاری دارند؟ کمالی دارند؟ یک خانواده سلطنتی باید یک قرن بر مردم حکومت کند و هیچ دلیلی ندارد و یک نفر هم نمی‌گوید: چرا؟ چه کسی گفته، چه کسی گفت صدام باید حاکم عراق باشد؟ اصلاً محمدرضا شاه و رضاخان را چه کسی گفت ایشان باید شاه ایران باشد؟ به چه دلیل؟ چه ملاکی است برای اینکه در ایران پهلوی و در عراق صدام و در حجاز آل‌سعود حکومت کند؟ به چه دلیل؟ چه کمالی و چه انتظامی، چه ایثاری، چه اخلاصی، چه فداکاری، چه کردند اینها که به قول یک نفر می‌گفت: در هواپیماهایشان استخر می‌سازند. به چه دلیل این عیاش‌ها باید حاکم باشند؟ اگر دیدید که اینها اسم اسلام را دارند. اسم اسلام، شما اسم شکر را ببری که دهانت شیرین نمی‌شود.
خدایا حرف تقوا را زدیم، به آبروی متقین خود تقوا را در اعلی درجه به همه ما برای همیشه مرحمت بفرما. هرچه شب قدر برای خوبان مقدر می‌کنی به آبروی خوب‌ها همه آنها را برای همه ما مقدر بفرما. قیامت را روز حسرت و خسارت ما قرار نده.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
سوالات این هفته
1- آیات اولیه سوره طلاق، به کدام آثار تقوی اشاره دارد؟
1) خروج از بن‌بست
2) رزق بی‌حساب الهی
3) هر دو مورد

2- آیه دوم سوره حشر، بر چه امری تأکید دارد؟
1) نزول رزق الهی
2) نزول قهر الهی
3) نزول رحمت الهی

3- آیه 86 سوره اعراف، به کدام نعمت الهی اشاره دارد؟
1) کثرت جمعیّت
2) کثرت ثروت
3) افزایش قدرت

4- بر اساس قرآن، برکات آسمان و زمین در چه صورتی نازل می‌شود؟
1) ایمان مردم
2) تقوای مردم
3) هر دو مورد

5- آیه 178 سوره آل‌عمران به چه امری اشاره دارد؟
1) نزول فوری قهر الهی
2) مهلت دادن خداوند به گنهکاران
3) آمرزش گنهکاران در آخرت

علاقه‌مندان می‌توانند از طریق بخش مسابقات سایت www.Qaraati.ir و یا صرفاً ارسال اعداد گزینه صحیح به صورت يك عدد پنج رقمی،از چپ به راست(مانند ۲۳۱۲۳) به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۱۴ در این مسابقه شرکت کنند.

انتهای پیام

captcha