علمی می‌تواند کاربردی شود که با دیگر علوم تعامل داشته باشد/ مراد از کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی مهندسی قرآن نیست
کد خبر: 3813702
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۶
احمد پاکتچی:

علمی می‌تواند کاربردی شود که با دیگر علوم تعامل داشته باشد/ مراد از کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی مهندسی قرآن نیست

گروه اندیشه ــ. یک عضو عیئت علمی دانشگاه بیان کرد: نکته‌ای که در کاربردی‌سازی مهم است اینکه، علمی می‌تواند برای حل مسئله ظرفیت داشته باشد که بتواند با دیگر حوزه‌های علوم تعامل کند. اگر رشته قرآنی باید خود را درگیر کند، اول این است که باید با بقیه به صورت برابر و نه با نگاه از بالا گفت‌وگو کند و این شرایط اولیه کاربردی‌سازی است.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست هم‌اندیشی «کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی»، ۳۱ اردیبهشت، در سالن نشست‌های بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن برگزار شد.

احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در این نشست با موضوع «حرکت از مسئله اجتماعی به متن قرآن» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: متاسفانه خیلی اوقات اینطور است که به یکباره ما ذوق‌زده می‌شویم و با مسئله‌ای که مواجه می‌شویم، به سرعت در آن حرکت می‌کنیم، در حالی که زیرساخت لازم را ندارد. از زمانی که داشتم پاورپوینت‌های این نشست را آماده می‌کردم، فکر می‌کردم که امروز و فردا، زمزمه مهندسی قرآن و حدیث هم بلند می‌شود و این رشته را راه می‌اندازند و بعد یک نفر می‌گوید که مهندس علوم قرآن است.

وی در ادامه افزود: بنابراین جا دارد که نگران این مسئله باشم و من می‌خواهم نگرانی خود را عرض کنم که شهادت می‌دهم و قسم می‌خورم که منظور ما از کاربردی کردن، راه انداختن مهندسی قرآن نیست. هنوز هم مسائلی وجود دارد که باید در مورد آن‌ها حرف بزنیم و بعد به صورت مطالعه موردی، روی چیزی آن را پیاده کنیم.

پاکتچی تصریح کرد: آیاتی مانند آیه ۳۰ سوره فرقان: «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»، که از زبان پیامبر (ص) از مهجوریت قرآن پیشگویی می‌کند و احادیثی مانند حدیث منقول از امام علی (ع) که صحبت از این دارد که روزگاری می‌آید که از قرآن جز رسم آن نمی‌ماند، به ما هشدار می‌دهند که گویی ما همیشه در معرض یک خطر هستیم و آن هم نادیده گرفتن قرآن است. پس وقتی از کاربردی‌سازی حرف می‌زنیم، منظورمان همین است و می‌خواهیم قرآن مهجور نباشد و می‌خواهیم موضوع روایت امام علی (ع) اتفاق نیفتد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) با طرح این سؤال که چرا مسئله اجتماعی؟ بیان کرد: وقتی در این زمینه فکر می‌کردم، کاربردی‌سازی می‌توانست دایره وسیعی داشته باشد و بین مطالعه موردی و بحث کلی، فکر کردم که مورد خاصِ مسئله اجتماعی را انتخاب کنم که کمک می‌کند تا درگیر واقعیت‌های جامعه بشویم. اما آیا وقتی دنبال مسئله اجتماعی در قرآن هستیم، کار بدیعی انجام می‌دهیم و در حال نهادن بدعت هستیم؟ ابدا، این دو آیه ۲۵ سوره حدید «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ» و آیه ۲ سوره جمعه «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»، اینطور است که همه متفکران که می‌خواستنند هدف از بعثت را بگویند، محور بحث روی این دو آیه بوده است که گویی یکی اقامه قسط و فراهم آوردن شرایط برای اقامه قسط توسط مردم در جامعه است و یکی نیز اینکه در جامعه تعلیم و تزکیه‌ای اتفاق بیفتد که باز در سوره جمعه و دیگر سوره‌ها توجه شده است. غالب سر‌نخ‌هایی که به بحث هدف از بعثت انبیاء (ع) می‌پردازند، به این دو محور برمی‌گردد و این دو محور به شدت اجتماعی هستند و مخاطب آن‌ها فرد نیست، بلکه جامعه است.

پاکتچی در ادامه افزود: وقتی می‌گوید «لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ»، یعنی مردم به صورت اجتماعی می‌توانند اقامه قسط کنند. وقتی صحبت می‌کند که «بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ»، یعنی صحبت از یک گروه اجتماعی است و یک جامعه مخاطب است که پیامبر (ص) به سوی جامعه آمده است و افرادی که توسط حضرت مورد تبلیغ قرار گرفتند، بماهو فرد موضوع تبلیغ نبودند.

وی تصریح کرد: لذا مطرح کردن مسئله اجتماعی، بازگشتن به اهداف و رسالت اصلی است که آیات در این مورد می‌گویند. آیات دیگری نیز به این رسالت اجتماعی تاکید دارند که می‌توان به آیه ۴ سوره ابراهیم «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ»، اشاره کرد. بلسان قوم یعنی صحبت از قوم است و در همه قصص انبیا نیز بحث از قوم لوط و قوم ثمود است و همه جا صحبت از قومی است. در آیه ۷ سوره فرقان «وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشی فِی الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذیرا» هم نگرانی مشرکان این است که این پیامبر (ص) چرا در جامعه است و «یمشی فی الاسواق»، یک نمود از حضور اجتماعی ایشان است.

پاکتچی در ادامه با اشاره به سخنی از فضل الرحمن گفت: او می‌گوید برای مسلمانان امروز، تفسیر جامعه‌شناسانه و انسان‌شناسانه مهم‌تر است. وقتی که در سال ۵۷ می‌گفتند قرآن روی طاقچه است و در عزاداری‌ها آن را می‌خوانید، ما گفتیم از طاقچه قرآن را پایین می‌آوریم، ولی وقتی پایین آوردیم چه استفاده‌ای از آن کردیم؟ وقتی آمدم و دیدم که در این سالن، همه فعالیت‌های قرآنی در این نمایشگاه خود را نشان می‌دهد، اما سؤال شد که چقدر از این فعالیت‌ها در این مسیر بوده‌اند که قرآن باید در زندگی اجتماعی ما نقش ایفا کند؟ یک رئیس، افتخارش این است که مسابقه قرآن برگزار می‌کند، اما آیا این به معنای آمدن قرآن به جامعه است؟ لذا وضعیت بهتر که نشده هیچ، بلکه توصیه می‌کنم قرآن را به همان طاقچه برگردانیم، چون در آن صورت احترامی داشت. باید دنبال چیز دیگری باشید و کاربردی‌سازی این نیست.

وی تصریح کرد: علوم کاربردی بر اساس یک نگرانی در غرب به وجود آمد. ماجرا این بود که مدارس بودند و کار می‌کردند، اما نگرانی از این بود که قرار است چه مشکلی از آن‌ها را حل کند و آن مثال اژدهاگیری که توسط یک استاد غربی بیان شد، خوب بود که گفت اژدهاگیری درس می‌دهم. گفتند آقا اژد‌ها هست؟ گفت نه! گفتند پس سود و فایده این مجموعه مطالعات چیست؟ گفت شاگردان ما نیز این را به دیگران می‌گویند. حالا اژد‌ها مثالی است که می‌توان برای «هو» کردن یک موضوع استفاده کرد، اما فرض کنید این هم نباشد و چیز‌های دیگری درس بدهیم، اما تا زمانی که قرار نیست مسئله‌ای از ما حل کنند، علوم خالص و نظری هستند که گره‌ای را از مشکلات حل نمی‌کنند. البته اهمیت علوم را انکار نمی‌کنم که کسی در علوم نظری کار نکند، بلکه نقد من در مورد آکادمی و مجموعه دانش‌هایی است که نمی‌تواند آن علوم خالص را به موضوع جامعه مرتبط کند.

پاکتچی در ادامه بیان کرد: ما در اصطلاح غربی وقتی علم کاربردی را می‌شنویم، منظور علمی است که غرض خاصی را در مورد کشورداری، کسب و مشتری‌مداری و یا حوزه عملی دیگری دنبال می‌کند. مانند فیزیک و شیمی و ریاضیات و فلسفه که اگر قرار باشد به کشورداری و حوزه عملی دیگری کمک کند مطرح است. نکته‌ای که در کاربردی‌سازی مهم است اینکه، علمی می‌تواند برای حل مسئله ظرفیت داشته باشد که بتواند با دیگر حوزه‌های علوم تعامل کند. اگر رشته قرآنی باید خود را درگیر کند، اول این است که باید با بقیه به صورت برابر و نه با نگاه از بالا گفتگو کند و این شرایط اولیه کاربردی‌سازی است.

وی تصریح کرد: در حوزه علوم قرآنی، اولین سوال این است که چطور باید عمل کنیم که ظرفیت‌هایی فراهم شود تا مطالعات قرآنی در مسیر کاربرد وارد شود و دیگر اینکه چه باید کرد که در مطالعات قرآنی ظرفیت‌هایی برای تعامل با علوم دیگر فراهم شود و اگر این مسیر را نرفته‌ایم و بخواهیم آستین‌ها را بالا بزنیم، معلوم نیست به چه فضایی وارد می‌شود. در طول سال‌های قبل بار‌ها به اشکال مختلفی، به همراه جمعی از همفکران، درگیر این بودیم که علوم برای اینکه بخواهند وارد تعامل شوند و وارد فضای میان‌رشتگی شوند، چه ملزوماتی لازم دارند؟ و اقتضائات را در سه سطح معرفت‌شناختی، روش‌شناختی و اصطلاح‌شناختی دنبال می‌کردیم.

پاکتچی افزود: البته این صورت‌مسئله همچنان روی میز است، ولی باید به دقت جواب داده شود و برای اینکه بهتر جواب دهیم، مثلا در مبانی معرفتی و پایه‌های نظری، اعتقاد من این است که نیاز به توجه به تفاوت میان گزاره‌های توصیفی و هنجاری داریم. در بحث علمی، سوال این است که گزاره‌های علوم توصیفی هستند یا توصیه‌ای و هنجاری؟ آیا نسخه می‌نویسند یا آنچه در جهان است را تبیین می‌کنند؟ حداکثر این است که می‌گوییم، فهمیدیم که دو نوع گزاره وجود دارد و دو نوع علم. یک علم مانند اخلاق باید و نباید را می‌گوید و فیزیک که توصیفی است. اما وقتی وارد مطالعات قرآنی می‌شویم، مشکل این است که چطور تشخیص دهیم که این عبارت، در حال بیان گزاره توصیفی است و یا بیان یک هنجار است؛ لذا ضرروت ایجاد شاخه‌ای از مطالعه برای این طیف از معنا وجود دارد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به طرح بحث در زمینه «هنجار‌های سطح‌بندی شده» پرداخت و گفت: این مسئله بسیار مهم است و این هم اصطلاح خود من است. ببینید، خداوند در آیه ۲۲۵ سوره بقره می‌فرماید «لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ»، یعنی می‌پذیرد که یکسری از حرف‌های شما نقض است، اما در عین حال مورد مواخذه هم قرار نمی‌گیرید، انگار باید و نباید‌ها سطح‌بندی شده است. همچنین در آیه ۱۸۷ بقره «أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ»، نیز اینطور است که اصلا صریحا می‌گوید که «عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ»، خدا می‌داند که شما در روابط زناشویی به خودتان خیانت می‌کنید و از آن باید‌های ماه رمضان عدول می‌کنید، اما در ادامه دارد که خداوند شما را عفو کرده است و انگار یکسری چیز‌ها وجود دارد که اینطور می‌شود با آن‌ها برخورد کرد.

وی تصریح کرد:، اما آیا ما الگویی برای سطح‌بندی باید‌ها و نباید‌ها داریم؟ در جامعه نیز با این مسئله مواجه هستیم که در باید‌ها نباید‌ها سطح‌بندی نداریم. در مقررات راهنمایی و رانندگی وجود دارد که مثلا اگر چراغ راهنما را نزدید، یک نوع خلاف است و اگر کسی از چراغ قرمز عبور کرد، نوع دیگری از خلاف است که تفاوت دارند. در بحث هنجار‌ها در قرآن، اصطلاح هنجار‌های انسان‌بنیاد را نیز می‌توان وضع کرد که انسان وضع کرده، اما خدا نیز این هنجار‌ها را به رسمیت شناخته است.

پاکتچی بیان کرد: در داستان رهبانیت که از ۱۹ سالگی درگیر آن هستم می‌فرماید «ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»، وقتی در مورد مسیحیان حرف می‌زند، می‌گوید «وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً» و در ادامه رهبانیت، عطف به رحمت و رافت است و می‌گوید این رهبانیت و این هنجار از جانب ما نبود، اما حالا که این هنجار را خودتان ایجاد کردید، «فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا»، اما مگر رهبانیت حقی داشت که به جا بیاورند؟ مثل اینکه مثلا بگوییم یک کسی سرقت بانک کرده، ولی حق سرقت را ادا نکرده است! این عبارت شوخی است، اما اما از خدا انتظار نداریم که اینطور طعنه بزند.

وی در ادامه افزود: به نظر می‌رسد نیاز به شاخه‌ای داریم که امکان مطالعه این هنجار‌ها را بدهد و هنجارشناسی قرآن را می‌خواهیم. همچنین یکی دیگر از بحث‌های کاربردی‌سازی، چیستی مسئله‌های اجتماعی است. مسئله‌های که خاستگاه دینی دارند و مسئله‌هایی خاستگاه دینی ندارند، اما با مداخله دین حل می‌شوند. در هر صورت کاری که باید انجام دهیم این است که باید راهی داشته باشیم تا از زیست‌جهان خود به سمت متن قرآن حرکت کنیم.

انتهای پیام

captcha