علیاصغر باباصفری، محقق و پژوهشگر ادبیات فارسی، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره عشق در اندیشه مولانا اظهار کرد: مولانا در مقام یک عارف و سالک الیالله عشق را به عنوان خمیرمایه عالم هستی مطرح میکند. عرفا معتقدند که عشق در تمام ذرات عالم جاری و باعث پیوستگی تمام عالم میشود و اساس ایجاد عالم مبتنی بر عشق است.
وی افزود: مولانا میگوید: «از عشق گردون مؤتلف بیعشق اختر منخسف/ از عشق گشته دال الف بیعشق الف چون دالها»؛ در واقع مولانا پیوستگی آسمانها و زمین و همه هستی را از عشق میداند و اینکه بدون عشق همه چیز دچار گرفتگی، از هم پاشیدگی، خمیدگی و خمودگی است.
عشق در اندیشه مولانا
این استاد دانشگاه بیان کرد: به عقیده مولانا، هر راستی، استقامت و حیاتی از عشق سرچشمه میگیرد، پس میتوان گفت که در سپهر اندیشه مولانا عشق جایگاه ویژهای دارد و فراتر از هر مقوله دیگری است.
باباصفری ادامه داد: مولانا عشقهای ظاهری و صوری را قبول ندارد و آن را مایه ننگ میداند و میگوید: «عشقهایی کز پی رنگی بود/ عشق نبود عاقبت ننگی بود»؛ یعنی عشقهای ظاهری و صوری را واقعی نمیداند؛ این یعنی اینکه انسان باید از مرز مجاز عبور کند و به حقیقت برسد.
وی تصریح کرد: مولانا در یکی از غزلهای خود آورده است: «کف دریاست صورتهای عالم/ ز کف بگذر اگر اهل صفایی»؛ یعنی این صورتها و شکلهای ظاهری عالم مثل کف دریا میماند، در صورتی که حقیقت دریا زیرکف آن است. در اینجا مولانا میگوید از عشقهای مجازی باید عبور کرد، زیرا مولانا به عشق مجازی اعتقاد ندارد، اگر چه در برخی از آثار وی به این موضوع توجه شده است، اما مولانا عشق مجازی را زمینهساز عشق حقیقی میداند، ولی فی نفسه برای عشق مجازی اعتبار اولیه قائل نیست.
عشق بار امانت الهی است
وی افزود: عشق در اندیشه مولانا جایگاه ویژهای دارد که انسان را به سوی منزلگاه و مقصود حقیقی هدایت میکند، «عاشقی گر زین سر و گر زان سرست/ عاقبت ما را بدان سر رهبر است». اگر عشق را از جانب انسان یا خداوند بگیریم، نهایتاً ما را به خدا میرساند. اساساً مولانا و دیگر عرفا با استناد به آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولً» این بار امانت را به عشق تعبیر میکنند و میگویند که منظور از بار امانت الهی، عشق است که خداوند در وجود انسان قرار داده و در هیچ موجود دیگری یافت نمیشود.
این محقق و پژوهشگر ادبیات فارسی ادامه داد: حافظ نیز میگوید: «فرشته عشق نداند که چیست...». انسان به دلیل داشتن بعد مادی و معنوی و یا جسمانی و روحی، عشق را در مییابد و آن را درک میکند. نگاه مولانا به عشق یک نگاه کامل کمالی و ماورایی میباشد و برای عشق منشأ افلاکی و آسمانی قائل است.
انتهای پیام