به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمد اسفندیاری، اسلامپژوه، تاریخنگار و سرپرست دانشنامه امامت، در مراسمی که به مناسبت سومین شب از لیالی قدر، شامگاه گذشته هفتم خردادماه با موضوع «اخلاق مخالفت» برگزار شد، اظهار کرد: اگر ما با کسی یا اندیشهای مخالف هستیم، باید اخلاق را رعایت کنیم، اخلاق هیچگاه تحتتأثیر امری قرار نمیگیرد. آدمی در مخالفت و حتی در جنگ هم باید اخلاق را رعایت کرد، اینطور نیست که اگر من با کسی مخالف هستم، یا کسی با من مخالف است، یا که ما با کسی در جنگ هستیم، بگویم که مخالفت و دشمنی، اخلاق و آدابی ندارد.
وی ادامه داد: دستورات متعددی برای جنگ داده شده است. در جنگ غیرنظامیان، زنان و کودکان و یا اسیران را نباید بکشیم، یا که آب بهروی دشمن نبندیم، اگر آبی جاری است، درآن نباید سم بپاشیم. اینها همه اخلاق جنگ است و در جنگ هم باید اخلاق را رعایت کنیم.
اسفندیاری اضافه کرد: از همه مهمتر اینکه هیچکس را نباید، به جنگ دعوت کنیم، امیرمومنان علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «لا تدعون إلى مبارزه» یعنی کسی را به جنگ و مبارزه و نبرد دعوت نکنیم.
این اسلامپژوه عنوان کرد: در کربلا هم هنگامی که هر دو سپاه به هم نزدیک شده بودند، شمر به حسینیه امام حسین(ع)، یاران و خانواده آن حضرت بسیار نزدیک شده بود، یکی از اصحاب آن حضرت فرمود: «من خصوصیات این فرد را میشناسم، شمر یک انسان بسیار خشنی است و اگر اجازه بدهید این فرد به ما خیلی نزدیک است و من میتوانم با یک تیر او را از پای در بیاورم» اما امام(ع) فرمودند: « تیر اول را ما رها نمیکنیم، ما آغازگر به جنگ نیستیم.»
وی ادامه داد: در سنت دینی این طور آمده است که جنگ را باید در بعدازظهر و نه در صبح آغاز کرد، سوالی که ایجاد میشود، این است که چرا باید این گونه عمل کرد؟ به این دلیل که ممکن است در شب دو سپاه از یکدیگر جدا شده و فرج و یا گشایشی حاصل شود و جنگی میان دو سپاه شکل نگیرد اما در واقعه کربلا، سپاه دشمن و مخالفان امام حسین(ع) از همان صبح زود، جنگ را آغاز کردند. این موارد همگی اخلاق جنگ است، حالا چه ما در جنگ با کسی باشیم و چه مخالف کسی باشیم، این اخلاق باید رعایت شود.
مخالفت عدالت در عداوت
اسفندیاری با بیان اینکه یکی از اصلهای اخلاق، مخالفت عدالت در عداوت است. در دشمنی ما، اصل محکم دینی در این است که عدالت را رعایت کنیم، عنوان کرد: انسانها در سه جایگاه شناخته میشوند، برای شناخت افراد باید دید در این سه موضع چطور فردی است، همان طور که عنوان میشود: «عند الامتحان یکرم المرء او یوهان» یعنی در زمان امتحان انسان شناخته میشود که یک فرد چه مقدار بزرگوار و یا فردی چه مقدار پست است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه جایگاهی که از طریق آن میتوان شناختی از انسانها کسب کرد، در موضع قدرت است، عنوان کرد: برخیها هنگامی که قدرت توانایی دستدرازی به حقوق مردم را دارند، شناخته و مشخص میشود که ممکن است یک انسان زورگو و خودکامه باشد.
این تاریخنگار اظهار کرد: دومین مرحلهای که موجب شناخت انسان میشود، در هنگام تنگدستی، فقر و گرفتاری است. در این هنگام برخیها به دریوزگی، حتی به پستی و تملق روی میآورند، چون میبینند در فقر هستند و در این هنگام است که مشخص میشود چهکسی ضعیفالنفس است و چه کسی مناعت طبع دارد.
وی گفت: سومین جایگاهی که انسان در آن شناخته میشود، هنگام دشمنی است، زمانی که فردی با کسی در دشمنی و مخالفت باشند. برخی در این هنگام حقوق طرف مقابل خود را به طور کل نادیده میگیرند. هنگامی که فردی با فرد دیگری مخالف است، حقوق دیگری را رعایت نمیکند و به حقوق او دستدرازی میکند و مشخص میشود، چهکسی عادل و چهکسی ظالم است.
اسفندیاری عنوان کرد: اینها تنها استنباط شخصی نیست و روایات متعددی از ائمه طاهرین(ع) در این باره وجود دارد، به عنوان مثال امیرمومنان(ع) میفرماید: «الاغناء و الفقر یکشفان جواهر الرجال و اوصافها»، گوهر انسان، یکی در هنگام ثروت و دیگری در زمان فقر شناخته میشود.
وی گفت: در برخی مواقع، پیشه انسان بر اندیشه آن تاثیر میگذارد. هنگامی که فردی در مقام عمل قرار گیرد و قدرت داشته باشد، شکلی از رفتار را از خود بروز و ظهور میدهد و زمانی که از مقام قدرت عزل میشود، به گونهای دیگری رفتار میکند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اگر قصد داریم فردی را بشناسیم باید به او قدرت بدهیم، به عنوان مثال اگر معلم مدرسه را مدیر مدرسه کنیم، آن فرد دیگر معلم گذشته نمیشود و با خصوصیات دیگری در او مواجه میشویم و بنابراین میتوان گفت در هنگام قدرت است که شخصیت افراد تغییر میکند.
انتهای پیام