هیچ ملتی ازتجارت زیان ندیده است
کد خبر: 3816645
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۷

هیچ ملتی ازتجارت زیان ندیده است

نیروهای نهفته در نظام اقتصادی که منجر به تورم می شوند، چندان اسرار آمیز نیستند. تورم به طور ساده افزایش سطح عمومی قیمت هاست و قیمت همان نرخی است که بر مبنای آن پول یا کالا یا خدمت مبادله می شود. بنابر این برای درک تورم باید پول و ماهیت آن را بشناسیم و بدانیم چه عواملی بر عرضه و تقاضای پول اثر می گذارد و پول چه اثری بر اقتصاد دارد.

به گزارش ایکنا؛ جهان اقتصاد نوشت: لنین گفته بود که بی تردید بهترین روش نابود کردن نظام سرمایه داری کنارگذاشتن پول است . لنین در این خصوص کاملا حق داشت. غیر از بی بند و باری و فساد پولی، هیچ راه و روش زیرکانه و مطمئنی برای انهدام و تخریب پایه های جامعه کنونی وجود ندارد. در این فرایند باید از تمام نیروهای نهفته در نظام اقتصادی استفاده کرد و این کار به روشی انجام شود که حتی یک نفر در یک میلیون نفر متوجه آن نشود. این مقدمه را از جان مینارد کینز می تواند شروع خوبی برای فهم موضوع این چهارشنبه؛ یعنی پول و تورم باشد. بیایید به سال ۱۹۷۰ میلادی یا دهه پنجاه خودمان برویم. در آن سال قیمت روزنامه نیویورک تایمز ۱۵ سنت بود، قیمت یک خانه متوسط در ایران ۳۰۰ هزار تومان و متوسط دستمزد یک نفر ساعت نیروی کار در بخش صنایع کارخانه ای ۸٫۱ تومان بود. در سال ۲۰۱۸ قیمت همان روزنامه یک دلار، قیمت همان خانه در ایران حدود یک و نیم میلیارد تومان و متوسط دستمزد هر نفر ساعت نیروی کار ۸۱۵۲ تومان شد. به عبارتی این افزایش قیمت کالاها و سطح عمومی قیمت ها همان تورمی است که از آن می نالیم.


با این حال، نرخ تورم یا درصد تغییر در سطح عمومی قیمت ها در زمان ها و کشورهای مختلف متفاوت است. مثلا در امریکا، بر اساس شاخص قیمت مصرف کننده، سطح عمومی قیمت ها در دهه ۱۹۷۰ به طور متوسط سالانه ۲٫۴ درصد رشده کرده است، این رشد در دهه ۱۹۷۰ به طور متوسط سالانه ۷٫۱ درصد ، دهه ۱۹۸۰، ۵٫۵ درصد و در دهه ۱۹۹۰، ۳٫۰ درصد بوده است. مشکل تورم دهه هفتاد امریکا حتی زمانی که ایران قیمت نفت را به افزایش قیمت کالاهای اساسی آنها گره زد، به هیچ وجه با تورم های غیر عادی یا آنچه ابر تورم نامیده می شود و بسیاری از کشورها آن را تجربه کرده اند، قابل مقایسه نبود. امریکا مچاله شدن را در آن دهه تجربه کرد اما متلاشی نشد. یک مثال کلاسیک درباره ابرتورم، تجربه آلمان در سال ۱۹۲۳ است. در این سال قیمت ها به طور متوسط ماهیانه ۵۰۰ درصد رشد می کرند؛ یعنی یک گاری بزرگ پُر از مارک آلمان به هیچ چیز نمی ارزید.

با این حال نیروهای نهفته در نظام اقتصادی که منجر به تورم می شوند، چندان اسرار آمیز نیستند. تورم به طور ساده افزایش سطح عمومی قیمت هاست و قیمت همان نرخی است که بر مبنای آن پول یا کالا یا خدمت مبادله می شود. بنابر این برای درک تورم باید پول و ماهیت آن را بشناسیم و بدانیم چه عواملی بر عرضه و تقاضای پول اثر می گذارد و پول چه اثری بر اقتصاد دارد. به همین دلیل باید به بررسی مفهوم پول و این موضوع بپردازیم که در اقتصادهای جدید، دولت ها چگونه حجم پول در دست مردم را کنترل می کنند، چگونه حجم پول در دست مردم سطح عمومی قیمت ها را تعیین می کند و چطور نرخ رشد حجم پول، نرخ تورم را تعیین می کند. در چهار شنبه آینده به شرح بیشتر این عوامل خواهیم پرداخت.

حامد هدائی_ دبیر گروه بازار سرمایه ( بورس، بانک و بیمه)

captcha