اشرافیگری در یک جامعه افراد را دچار بیماری اجتماعی می‌کند
کد خبر: 3817025
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۲
در تبیین اندیشه امام خمینی؛

اشرافیگری در یک جامعه افراد را دچار بیماری اجتماعی می‌کند

گروه سیاست و اقتصاد- استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه «اشرافی‌گری در رابطه میان افراد و ارزش‌های جامعه اختلال ایجاد می‌کند» گفت: برخی افراد می‌توانند دارای ثروت زیادی باشند، اما این ثروت دارای مولفه‌هایی چون عدم به نمایش گذاشتن آن و استفاده از ثروت در راستای کار و تولید است. در غیر این صورت چنین شرایطی، اختلال ارزشی تولید کرده و افراد دچار یک نوع بیماری اجتماعی می‌شوند.

اشرافیگری در یک جامعه افراد را دچار بیماری اجتماعی می‌کندبه گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، غلامرضا صدیق اورعی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در جلسه‌ای با عنوان "اشرافی‌گری، علل و پیامدهای آن با تاکید بر آموزه‌های دینی و سیره امام خمینی" که به مناسبت سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شد، با اشاره به دیدگاه امام خمینی در مورد اشرافی‌گری تشریح کرد: امام خمینی با این مساله به‌صورت حاد برخورد می‌کردند. درواقع پس از انقلاب تاکید بر اشرافی نشدن مسوولان، در عبارت‌های امام بسیار آشکار بود. ایشان مطرح می‌کردند اگر حکومت دچار اشرافی‌گری شود، کارش تمام خواهد شد.

وی ادامه داد: انسان، موجودی نیازمند است و نیازهای او به چندین دسته تقسیم می‌شود. رایج‌ترین طبقه‌بندی که جامعه‌شناسان برای نیازهای انسان، ارائه داده‌اند، تقسیم‌بندی آن به پنج طبقه است. طبقه نخست نیازهای فیزیولوژیکی را شامل می‌شود مانند غذا، آب، مسکن و... دسته دوم جنبه حفظ خود، امنیت و دوری از خطر را دارد، دسته سوم و چهارم نیاز اجتماعی است که نیاز به تعلق، با دیگران بودن، محبت کردن و محبت دیدن و تایید اجتماعی را شامل می‌شود.

این استاد جامعه شناسی عنوان کرد: نکته اینجاست که نحوه ارضاء این چهار دسته در بیرون انسان است، بدین معنا که بایستی چیزی از بیرون به ما داده شود چون آب، غذا یا تعلق اجتماعی. درواقع افرادی باید فرد را بپذیرند تا احساس تعلق و شعف در وی ایجاد شود. اما نیاز طبقه پنجم به‌شرط گسستن از غیر خود، ارضا می‌شود همانند نیاز به آزادی و... ارضای این دسته از نیازها با متکی به خود بودن و عدم نیاز به دیگری فراهم می‌شود. نکته دیگر این است که نیازهای چهار دسته نخست با کارکردن تامین می‌شود. درواقع هنگامی که تلاش‌ انسان در زندگی منجر به تأمین نیازهایش شود، نوعی ارزش محسوب می‌شود؛ چراکه حس مطلوبیت به او می‌دهد و اگر استمرار یابد نسبت به آن تصور مطلوبی دارد.

اورعی ادامه داد: اگر برای هر فردی خوراک، پوشاک، خانه تامین باشد، جامعه دارای شرایط مطلوبی است؛ چراکه به نوعی رنج‌های او رفع شده است.

وی خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین ارزش‌ها برای افراد در همه جوامع، تایید اجتماعی است. درواقع بسیاری از تغییر نگرش‌ و روش‌ انسان‌ها زمانی است که با چالش تایید اجتماعی روبه‌رو می‌شوند؛ بنابراین فرد تلاش می‌کند خود را به میل دیگران نزدیک کند و برای به‌دست آوردن این تایید، هزینه کرده و خود را تغییر دهد. درواقع ارزش‌های موجود در جوامع به همین صورت ایجاد می‌شوند؛ افراد نیازهایی دارند، الزام و رفع آن خوشایند است، استمرار آن مطلوب محسوب می‌شود و درنهایت فقدان آن ضدارزش خواهد بود.این موارد با هستی افراد عجین است.


این استاد دانشگاه با بیان اینکه "هرچه فرد بی‌نیازتر باشد احساس خوشبختی بیشتری می‌کند"، گفت: انسان، نیازمند به تعلق اجتماعی و عضویت در جامعه است و زندگی او بدون رفع این نیازها دچار خدشه‌می‌شود، درواقع فیلسوفان متعددی در طول تاریخ بیان کرده‌اند که به تنهایی زیستن برای انسان، امکان‌پذیر نیست. پس ارضای مستمر نیازهای طبقه سوم و چهارم در رابطه انسان با انسان امکان‌پذیر می‌شود و رفع این دسته از نیازها تنها با تعاملات گرم و پایدار فرد با دیگران تحقق پیدا می‌کند.
وی تصریح کرد: محبت و روابط برادرانه، بهترین رابطه اجتماعی است و همه‌جا ارزشمند محسوب می‌شود؛ بنابراین اگر فاصله اجتماعی زیاد شود، دیگر روابط میان افراد، برادرانه نخواهد بود و اگر افراد به‌دنبال نمادهای تمایز و تشدید آن باشند منجر به ایجاد شکاف‌های اجتماعی خواهد شد. برای نمونه اگر فاصله و شکاف میان افراد جامعه در زمینه اقتصادی به‌صورت عمدی و ارادی ایجاد شود نوعی اشرافی‌گری محسوب می‌شود.

اشرافیگری در یک جامعه با برنامه‌ریزی تحقق می‌یابد
اورعی با اشاره به اینکه ارزش اشرافی‌گری در جامعه با برنامه‌ریزی ایجاد می‌شود، گفت: درواقع تمایل افراد برای داشتن روابط سرد و تمایز با دیگران به جای نزدیکی و داشتن روابط گرم با آن‌ها به‌تنهایی صورت نمی‌گیرد، بلکه با برنامه‌ریزی و تداوم ایجاد می‌شود. این تمایزات شدید، منجر می‌شود که افراد طبقه بالا به شکل متمایز، ممتاز و فرادست محسوب انگاشته شوند.

عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: موضوع مهم این است که داشتن تمایز، هزینه داشته و ارادی است. بایستی برای تمایز، ارزش آفرید و پس از آن عده‌ای به این تمایز دسترسی یابند و نسبت به آن تفاخر کنند. برای نمونه می‌توان برخی از بلندمرتبه‌سازی‌های مشهد را نوعی اشرافی‌گری و به‌نمایش گذاشتن محسوب کرد. درواقع اگر ساخت‌وسازها به‌گونه‌ای تبیلغاتی باشد و مشخص شود دیگران امکان خرید آن را ندارند، نوعی اشرافیگری محسوب خواهد شد.

اورعی با بیان اینکه «اشرافی‌گری در رابطه میان افراد و ارزش‌های جامعه اختلال ایجاد می‌کند» توضیح داد: برخی افراد می‌توانند دارای ثروت زیادی باشند، اما این ثروت دارای مولفه‌هایی چون عدم به نمایش گذاشتن آن و استفاده از ثروت در راستای کار و تولید است. در غیر این صورت چنین شرایطی، اختلال ارزشی تولید کرده و افراد دچار یک نوع بیماری اجتماعی می‌شوند. درواقع نوعی دوگانگی برای بخش زیادی از افراد جامعه که توانایی دست‌یابی به این نوع ثروت اشرافی‌گر را ندارند، ایجاد می‌کند.

وندالیسم؛ نتیجه فقر نسبی و اجحاف در حق افراد یک جامعه
وی تشریح کرد: فقر نسبی صحنه‌های اجتماعی و انقلاب‌ها را ایجاد می‌کند؛ نتیجه اینکه افراد خود را در مقایسه با دیگران دست پایین می‌بینند امری به نام وندالیسم است. وندالیسم یکی از رفتارهای نابهنجار شهری است. اقداماتی چون آسیب رساندن به درخت، صندلی اتوبوس و... درواقع وندال بودن به‌دلیل ایجاد احساس اجحاف و فقر نسبی در افراد به‌وجود می‌آید.فرد وندال با این کار خشم و نفرت خود را به‌نمایش می‌گذارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه "برای ایجاد تعادل در جامعه باید نمایشی شدن مصرف از بین برود"، تصریح کرد: این نمایشی شدن به‌معنای خروج ثروت از تولید و مدیریت است. درواقع مصرف نمایشی، به‌دلیل تفاخر داشتن، برتری و تسلط ارزشی دارای لذت است و هنگامی که جامعه در این شرایط قرار گرفته، رفتارهای افراد، تخریبی خواهد بود.

وضع اقتصادی ایران ناشی از ضعف‌های روانی و اجتماعی افراد است
اورعی در رابطه با مسایل اقتصادی سال‌های 1398 و 1397 ادامه داد: در مورد وضعیت اقتصادی جامعه در این سال‌ها با اقتصاددان‌هایی گفت‌وگو کردم که به اعتقاد این افراد، وضع اقتصادی کشور دارای تحلیل اقتصادی نیست و نمی‌توان متغیرهای آن را مشخص کرد، بلکه نشأت گرفته از ضعف‌های روانی و اجتماعی است. درواقع رفتارهای جامعه که می‌بایست ارزش‌های متعادل را راهنمایی کنند به‌درستی عمل نکرده و پیام‌ها به‌گونه‌ای دیگر در ذهن افراد شکل می‌گیرد و تفسیرهای اجتماعی بعدی از مفاخره به اشرافیگری و نمایش گذاشتن آن بر ذهن افراد تاثیر می‌گذارد.

وی با بیان اینکه «اشرافی‌گری به‌وسیله یک نفر اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه زمانی به‌عنوان یک ارزش پذیرفته می‌شود که همه افراد برای دستیابی فکری و آرمانی به آن تلاش می‌کنند» گفت:5 فرد در کل تاریخ علم اقتصاد درباره اقتصاد نظریه دادند. مفروض ثابت این نظریه‌ها این است که یک مصرف کننده آرزو دارد تا آخر عمر خود در خطی صاف، مصرف کند، اما در پژوهشی که در مشهد انجام داده‌ایم مفروض تمامی مردم مشهد از فقیر تا ثروتمند در یک خط مستقیم رو به بالا قرار دارد. درواقع اعتقاد ایرانیان بهبود و پیشرفت برای هر سال است. این درحالیست که در کشور آلمان ۸۰ درصد مردم مستاجر شرکت‌های مسکن هستند و هیچکس حس بدی ندارد؛ چراکه شرایط اقتصادی یکسان بوده و افراد برای خریدن خانه ریسک نمی‌کنند؛ بنابراین آرامش بیشتری هم دارند.

نارضایتی شدید و مستمر در بین افراد شرط لازم انقلاب است
این استاد دانشگاه با اشاره به نظریه‌های موجود درباره ایجاد انقلاب در یک جامعه گفت: نظریه‌های گوناگونی برای ایجاد انقلاب در یک جامعه وجود دارد. شرط لازم انقلاب در تمامی این نظریه‌ها، وجود نارضایتی شدید و مستمر در بین افراد است. درواقع اگر اشرافی‌گری در جامعه‌ای پیدا و پذیرفته شد نتیجه آن نارضایتی رو به تزاید همگانی خواهد بود.

اورعی افزود: نکته دوم در رابطه با نظریه تمدنی در باب فروپاشی تمدن‌ها است. براساس این نظریه در تمامی تمدن‌ها، یک ایل با انسجام همگانی به قدرت می‌رسد، اما کم کم ثروتمندان آن ایل، خود و اقوام خود را از دیگر مردم جدا می‌کنند‌ و با تمایزهای ایجاد شده در نسل سوم و چهارم دچار تجمل‌گرایی حاد شده، پیوندهای میان آن‌ها سست می‌شود و در نهایت با حمله هر مهاجمی از هم می‌پاشند. درواقع در دنیای قدیم و جدید نارضایتی ساختاری همراه ارزش اشرافی، پتانسیلی است که شرایط اصلی سقوط حکومت را ایجاد می‌کند.

وی با اشاره به دیدگاه امام خمینی در مورد اشرافی‌گری تشریح کرد: امام خمینی با این مساله به‌صورت حاد برخورد می‌کردند. درواقع پس از انقلاب تاکید بر اشرافی نشدن حکام، در عبارت‌های امام بسیار آشکار بود. ایشان مطرح می‌کردند اگر حکومت دچار اشرافی‌گری شود، کارش تمام خواهد شد؛ چراکه این اتفاق، مداوم در تاریخ رخ داده است؛ بنابراین بازسازی جامعه با وجود اشرافی‌گری امکان‌پذیر نخواهد بود. تاکید امام بر عدم اشرافی‌گری به‌صورت سیاسی بوده است. ایشان بیان می‌کردند اشرافی‌گری بین مسئولان و مردم فاصله می‌اندازد و مردم، دیگر مسئولان را از خود نخواهند دانست و درنهایت منجر به سقوط نظام خواهد شد.

وقوع انقلاب‌ها در ایران؛ به دلیل بیماری اجتماعی جامعه است
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: جامعه ایران در طول تاریخ، بیمار بوده است؛ درواقع اگر جامعه ما بیمار نبود مداوم، انقلاب در آن رخ نمی‌داد. در انقلاب‌های صورت گرفته ایران، بیشترین توجه به نظام اقتصادی، سیاسی و ... بوده است و هیچ توجهی به اصلاح اجتماع ایران نبود؛ حال آنکه بیمار اصلی اجتماع ایران است.

وی بیان کرد: اگر همه افراد جامعه نسبت به اشرافی‌گری حس بدی داشته باشند و آن را ضدارزش محسوب کنند جامعه شرایط متعادلی پیدا می‌کند. درواقع حکومت شاه به این علت سقوط کرد که مردم نسبت به آن و شرایط اشرافی‌گری حس نامناسبی داشتند. متاسفانه در حال حاضر نیز شرایط اجتماعی مانند زمان شاه شده است. باید توجه داشت که ارزش اجتماعی، امری قائم به اجتماع است و با ممنوعیت، نصیحت و پند ارزش اشرافیگری در جامعه تغییر نخواهد کرد. باید توجه داشت که تلویزیون ایران، تجمل و اشرافیگری را ترویج می‌کند که تاثیر نامطلوبی بر جامعه خواهد داشت.

انتهای پیام

اشرافیگری در یک جامعه افراد را دچار بیماری اجتماعی می‌کند

captcha