به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ سحر نقطه وصل است، جایی که بیواسطه میشویم با آن ذات لایتناهی، لحظههای مناجات و سجود کائنات و سحرهای رمضان چه مبارک دقایقی است برای زمزمههای پاک عاشقانه، سحرهای رمضان نابترین لحظاتند برای آنان که فرصت را غنیمت میشمارند برای اثبات بندگی و برای آنان که میدانند این روزها و ساعات فرصتی اندکند برای عبادت و توبه.
از دیرباز در گوشه و کنار این سرزمین، ماه صیام آدابی داشت که از جمله آنها آئین ویژه سحر و سحرخوانانی بودند که در ماه مبارک رمضان وظیفه بیدار کردن روزهداران برعهده داشتند. در روزگارانی که خبری از حضور رادیو و تلویزیون در خانهها نبود، این منادیان هر کدام عاشقانه این وظیفه را برعهده گرفته و از ساعاتی قبل از سحر در کوچه و محله به راه افتاده و با مناجات بر در خانهها زده و اعضای خانه را برای مناجات و خوردن سحری و نماز بیدار میکردند.
با اینکه شکل کلی این سحرخوانی در همه نقاط تقریبا به یک شکل بود اما در هر نقطه بنا بر زبان و قومیت و فرهنگ منطبق با فواصل موسیقایی و گردش ملودی همان منطقه اجرا میشد و هر منطقه بر اساس آداب و فرهنگ موسیقی خود سحرخوانی را اجرا میکرد.
این آئین در فرهنگ هر منطقه تا آنجا مهم بوده که هنوز هم با آنکه در بسیاری از نقاط اجرا نمیشود اما در خاطره مردمان و تاریخ هر خطهای نقش بسته و بسیاری از بزگترها از آن به عنوان یکی از رسوم مهم ماه مبارک رمضان یاد میکنند.
برنامه سحرگاهی «خوان نیاز» به تهیهکنندگی «رحیم صادقپور» طی مدت پخش خود از شبکه دو سیما سعی داشته در ارتباط با شهرستانها و استانهای مختلف همواره به معرفی آداب و آئین ماه مبارک رمضان به ویژه سحرخوانی در گوشه و کنار این خاک غرورآفرین بپردازد.
در این بخش که از آیتمهای مورد علاقه بینندگان بوده ارتباط مستقیم با مراکز استانهای مختلف برقرار شده و هر استان به معرفی آداب و رسوم مهم و ویژه ماه مبارک رمضان به ویژه آئین ویژه سحر در شهرهای آن استان میپردازد که البته تماشای این رسوم کهن آن هم در سحرگاه ماه مبارک از حلاوت خاصی برخوردار است. در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به آداب و رسوم مهم این استانها.
از جمله استانهایی که در این برنامه به آداب رمضانی آن پرداخته شد؛ استان قزوین بود: سحرخوانی، خواندن اذان موعد سحر و افطار در پشتبامهای منازل، بيدار كردن همسايهها برای خوردن سحری، خواندن مناجات با صدای بلند و حتی كوفتن بر طبل برای بيدارباش سحر از جمله سنتهای رايج در برخی روستاهای این منطقه است. البته با گذشت زمان، سحرخوانی و سر دادن اذان صبح در پشتبامها ديگر به شكل گذشته رايج نيست.
همچنین مراسم كلوخاندازان در چند شهر ايران برپا ميشده كه اين رسم در قزوين به «گل خندانی» معروف است، این آئین معمولا دو سه روز قبل از ماه مبارک انجام میشده و طی آن افراد به گردشگاهها و یا خانه بزرگترها رفته و جشن میگرفتند تا خود را آماده امساک در یک ماه کنند كه البته اكنون از اين آئين به جز افسانه چيزی به ياد نمانده است.
از دیگر استانهایی که در برنامه «خوان نیاز» به رسوم سحرخوانی آن پرداخته شد، استان اصفهان بود: آئین نقارهزنی در ماه مبارک رمضان در اصفهان در میدان نقش جهان در طبقه دوم قیصریه سالها پیش بهخصوص در هنگام افطار و نیز در موقع سحر انجام میشده است تا مردم در محلههای اطراف از خواب بیدار شوند و برای خوردن سحری آماده باشند. در گذشته برای حفظ این آئین در رادیو و پیشتر هم در مساجد و تکایا سحرخوانی میکردند.
در شهر کاشان نیز در هنگام سحر برای بیدار کردن مردم دو ساعت قبل از اذان صبح نقاره مینواختند. نقاره طبل و دهل بود که در گلدستهای در وسط شهر کاشان نواخته میشد. نقاره آخرین زمانی نواخته میشد که باید اذان صبح گفته میشد و مردم میفهمیدند که باید دست از خوردن بکشند. در کاشان این آئینها تا بدان جا ریشه در فرهنگ این خطه دارد که دو اثر سحرخوانی و چاووشخوانی نوشآباد در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
در سحرگاهی دیگر این برنامه به معرفی آداب سحرخوانی در استان مازندران پرداخت: در زمانی که برق و دستگاهی برای اطلاعرسانی برای بیداری مازندرانیها به ویژه روستانشینان نبوده سحرخوانان دو بار در سپیده صبح به کار سحرخوانی میپرداختند یک بار دو ساعت قبل از اذان صبح تا بانوان را برای پخت غذا بیدار کنند و دیگر برای خوردن غذا.
معمولا این افراد برای بیدار کردن اهالی روستا از وسایلی همچون چوب و حلب خالی استفاده میکردند با چوب روی حلب میکوبیدند و با فریاد سحر برخیز، سحر برخیز که صبح صادق آمد، مردم را برای خوردن سحر و روزه گرفتن از خواب، بیدار میکردند و اگر همسایهای چراغ یا به گفته مازندرانیها، لمپ پا (چراغ گردسوز) یا فانوس همسایه را خاموش میدید بلافاصله بر در خانه میکوبیدند و او را از سحر آگاه میکردند و تا زمانی که همه خانهها چراغشان روشن نمیشد دست از سحرخوانی نمیکشیدند. این رسم امروزه به دلیل برق و روشنایی رو به فراموشی رفته است اگرچه آئین سحرخوانی به ثبت معنوی میراث فرهنگی استان مازندران رسیده و هنوز هم در برخی از روستاهای بابل و سوادکوه اجرا میشود.
استان فارس از دیگر استانهایی بود که در برنامه «خوان نیاز» به معرفی آداب رمضانی خود پرداخت: شیرازیها آخرین جمعه ماه شعبان را «کلوخاندازان» یا «کلوکاندازون» میگویند در این روز رسم است که مردم به گردشگاههای اطراف شهر میروند چون بر این باورند که رمضان ماه عبادت است و در این ماه فقط باید عبادت کرد. همچنین از دیگر آداب این ماه در استان فارس حاجتطلبی به وقت دیدن ماه نو است.
«بیدارباش» رسم دیرینهای است که در ماه مبارک رمضان دو ساعت قبل از اذان صبح در این استان اجرا میشود، مؤذنها در این هنگام به مساجد میروند و مردم را با آواز خوش «بیدار باش! بیدار باش، بنده خدا، بیدار باش! بنده مؤمن بیدار باش!» بیدار میکنند و زنان آماده پختن سحری میشوند. سحریای که مردم شیراز تهیه میکنند اغلب از انواع پلوها و خورشتهاست. همچنین در «اِوَز» هفته آخر رمضان، مراسمی برپا میشود و مردم با ماه رمضان خداحافظی میکنند و میخوانند «الوداع، الوداع، الوداع شهرُ نور والغفران».
خوان نیاز همچنین در شبی دیگر از شبهای ماه مبارک رمضان به سراغ استان بوشهر رفت: آئین سحرخوانی در این استان به «دم دم سحری معروف است» در این مراسم معمولا سه تا چهار نفر در حالیکه یکی چراغ فانوس در دست دارد و دیگر بر دمامی که به دوش گرفته میکوبد به صورت گروهی اشعاری در وصف ماه رمضان میخوانند، این گروه معمولا از 51 دقیقه قبل از اذان صبح با سر دادن نواهای خاص در وصف ماه رمضان نزدیک شدن اذان صبح را به روزهداران یادآوری میکنند.
همچنین از دیگر مراسمی که بعد از سحر و برپایی نماز عید سعید فطر در این استان انجام میشود، این است که افرادی که در ماه مبارک رمضان عزیزشان را از دست دادهاند با زیارت اهل قبور مراسم فاتحهخوانی برگزار کرده و طی مراسمی با عنوان محلی «گلی گوز» بر قبر اموات خود سفره میچینند.
استان سمنان مقصد بعدی برنامه خوان نیاز بود و این استان آئین خود را اینگونه معرفی کرد: شوخوانی، دوخت كيسه مراد، حنابندان، سخرخوانی، به صدا درآوردن درب خانهها برای دريافت آش و شيربرنج و طبخ غذاهای محلی از جمله آئينها و آداب و رسومی است كه هر سال در این استان برگزار میشود، در روستاهای شاهرود مراسم شبخواني را چووشی (چاوشی) میگويند.
در این مراسم آنان که صدایی خوش داشتند از ساعتي مانده به اذان صبح روي بام خانهها و مساجد رفته و با صداي دلنشين شوخواني يا سحرخواني، مردم را بيدار ميکردند البته در شهرها، شوخوانها، با نواختن طبل و شيپور، شوخواني خود را تكميل ميكردند و از ابيات و اشعار كهن و مذهبي براي بيدار كردن مردم بهره ميبردند كه اين آئين اكنون خيلي كمرنگ شده است. همچنین از رسوم كهن مردم سمنان در ماه رمضان خواندن اشعاري براي اطلاعرساني از امساك همشهريان در هنگام نماز صبح بوده است.
خوان نیاز همچنین در ارتباط زندههای خود سری نیز به استان گلستان زد: مردم استان گلستان هم مثل سایر مناطق میهن اسلامی رفتارهای ویژهای در این ماه مبارک دارد و کنار هم بودن چندین قشر و قوم مختلف و داشتن مذاهب متفاوت به این آداب و سنن افزوده است. یکی از رسوماتی که از قدیمالایام به مناسبت ماه رمضان در بین مردم استان گلستان رایج بوده، بیدار کردن همسایهها و اهل محل در هنگام سحر و مدتی قبل از اذان صبح با شیپور و صلوات است تا روزهداران خواب نمانند و برای صرف غذای سحری آماده شوند.در بعضی از روستاهای گلستان مردم هنوز گوششان برای بیدارشدن هنگام سحر در ایام ماه مبارک رمضان به صدای چلک و کوبیدن بر حلب، یا شوخوانی یا شیپورزدن و صلواتخوانی عادت کرده و آنان نمیتوانند با ساعت زنگدار یا تلفن همراه و... بیدار شوند.
ترکمنها در گذشته آداب و رسوم خاصی برای ورود به ماه مبارک رمضان و تا پایان آن داشتند که میتوان به مراسم کر، الله یلی، سلالی یا رمضان اشاره کرد. همچنین این قوم برای اعلام زمان افطار در گذشتههایی که تجهیزاتی مانند رادیو و تلویزیون و ... وجود نداشت، مراسمی به نام «آغاز آچلی» به معنای افطاری کردن داشتند و پس از ساخت مساجد در این مناطق مراسم افطاری، دیگر از فراز پشت بام این مساجد اعلام میشد.
استان خوزستان هم در این ماه مبارک مجالی یافت تا میزبان ارادتمندان حضرت حق و برنامه سحرگاهی خوان نیاز شود و به معرفی بخشی از آئین رمضانی خود بپردازد: در این استان نیز رسم بر این بوده منادی سحر در کوچه و محلهها راه میافتاده و با ندای «یا نایمین اگعدو تسحرو، یعنی ای به خواب رفتگان بیدار شوید سحری بخورید» اهالی را از خواب بیدار میکرده که البته با اینکه این سنت در اغلب مناطق در حال فراموشی است اما هنوز در برخی از روستاهای شادگان وجود دارد.
همچنین در شب 15 ماه رمضان بچههای کوچک خوزستان بعد از افطار به کوچه و پس کوچههای اهواز، ویس، آبادان، خرمشهر، شادگان و سوسنگرد و دیگر شهرهای خوزستان و روستاهای توابع آنها میروند تا آئین سنتی را که اجدادشان در کودکی به جا میآوردند را برپا کنند، بچهها با شور و شعف به کوچهها روانه میشوند، دختر و پسر با بر گردن انداختن کیسههایی از پیش تهیه شده برای جمعآوری عیدی و شیرینی، به در خانهها میروند. در این مراسم، اهالی خانهها به بچهها که هر یک سبدی در دست دارند، باسورک (بادام)، شیرینی و عیدی میدهند و این مراسم تا پاسی از شب نیمه ماه رمضان ادامه مییابد.
حدیثه سوختانلو
انتهای پیام